OTHERS_CITABLE طراحی و ساخت دستگاه محفاظ چشم راننده در مقابل نور بالا و نور پائین ماشین های بلند چکیده مقدمه: با توجه به اینکه مردمک چشم انسان در مقابل تغییرات نور تغییر قطر می دهد، همزمان با آن در قوه بینایی اختلال لحظه ای پیش می آید. این مسئله زمانی اهمیت می یابد که فرد مشغول انجام کاری حساس مانند رانندگی در شب باشد. از جمله عوامل ایجاد تصادفات رانندگی در شب، نور بالای ماشینهای روبرو است که موجب ایجاد خیرگی و تغییر قطر سریع مردمک چشم شده، و در نتیجه راننده را دچار کوری لحظه ای می کند. مواد و روش ها: طراحی و ساخت این دستگاه کاملا ابداعی بوده و به شماره 32651 در اداره ثبت اختراعات کشور به ثبت رسیده است. اجزاء این دستگاه عبارتند از: قسمت اتصال به بدنه، موتور خانه، موتور بالا کشنده قاب نگهدارنده صفحه نیمه شفاف، قاب نگهدارنده، موتور بالا کشنده اهرم قفل کننده قاب، اهرم قفل کننده قاب نگهدارنده، کلید فعال کننده موتور بالا کشنده قاب نگهدارنده، انتقال دهنده های نیرو، فنر آزاد کننده رابط انتقال نیرو در مواقع مورد نیاز و کلید قطع و وصل کلی سیستم. یافته های پژوهش: هدف کلی از ساخت این دستگاه کاهش شدت نور موثر بر دید راننده در هنگام استفاده ماشین روبرو از نور بالا است که با عمل جذب و متفرق ساختن نور دریافتی توسط دستگاه محقق می گردد. هنگام استفاده از این دستگاه حفاظتی، هیچ نور شدیدی به چشم راننده نمی تابد، زیرا شدت نور مقابل با عبور از صفحه نیمه شفاف کاهش می یابد و به این وسیله در رانندگی شبانه از چشم فرد راننده در مقابل خیرگی و تغییر قطر ناگهانی مردمک آن که ناشی از نور بالای وسایل نقلیه روبرو است، حفاظت می کند. بحث و نتیجه گیری: دستگاه ساخته شده در طی انجام این طرح مورد تأیید و آزمایش قرار گرفت. بنابراین، استفاده از این دستگاه می تواند به مقدار بسیار زیادی در کاهش نور بالای مزاحم، مؤثر باشد و موجبات راحتی راننده را فراهم نماید. فقدان تکنولوژی مناسب دراستان مانع از آن شد تا این طرح مطابق با اصول فن آوری پیشرفته تر ساخته شود. http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-48-fa.pdf 2015-04-21 1 8 حفاظت چشم ماشین راننده نور بالا Designing a safety device to protect drivers\' visionagainst up-or-down head-lights of opposite trucks Abstract Introduction: Considering the fact that man's eye pupils change their diameters against light variation, coincidental disorders occur in the eye sight. This becomes more important when she/he is doing a sensitive work such as driving at night. Among the factors which may cause night driving accidents is high light of the opposite cars which create dazzling and change in the pupil diameter rapidly that finally causes drivers to become blind for a moment. Materials & methods: Designing this apparatus has been fully inventive and recorded in the state inventions record administration with No: 32651 . This apparatus parts are: a part connected to the driver's cab, an engine–house, an engine to raise the frame holding a half–transparent plate, a fixing frame, an engine to raise the lever which locks the frame, a key to activate the raised–engine of the fixing frame, power, stop-start key of the system. Findings: The universal purpose of the apparatus designation is to reduce light intensity reflected to the drivers' eyes while the opposite coming trucks use their up head-lights. This dazzling light is frustrated through an absorption and dispersion process by the device. Whenever using the system, no intense light reflects to the drivers' eyes because the opposite light intensity reduces after passing the semi-transparent plate. Conclusion: The constructed apparatus was tested and justified following necessary studies. Applying this apparatus can be effective, in reducing the disturbing coming up-lights and facilitating the drivers' ease at night. Unfortunately, lack of necessary technology in the province hindered constructing this device in accordance with appropriate principles. http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-48-en.pdf 2015-04-21 1 8 eye driver opposite head-light protection 1 AUTHOR
OTHERS_CITABLE سروگروپینگ باکتری های پاتوژن روده ای عامل اسهال ایزوله شده از کودکان و تعیین مقاومت آنتی بیوتیکی آنها چکیده مقدمه : اسهال باکتریال از عفونت های شایع به ویژه در کشورهای در حال توسعه بوده و از عوامل مهم مرگ و میرکودکان به شمار می رود. هدف از این مطالعه، بررسی عوامل باکتریایی اسهال کودکان زیر 12سال و تعیین سروگروپ باکتری های ایزوله شده در مراجعین به بخش کودکان بیمارستان های آموزشی شهر همدان و تعیین مقاومت آنتی بیوتیکی آنها میباشد. مواد و روش ها: در طی دو سال (1384-1382) مجموعاً تعداد 610 نمونه مدفوع به دست آمده از کودکان زیر 12 سال دارای علائم بالینی گاستروآنتریت مراجعه کننده به بخش کودکان، از نظر کشت میکروبی، سروگروپینگ و آنتی بیوگرام مورد مطالعه قرار گرفتند. برای سروگروپینگ سویه‌های اشریشیاکلی از آنتی سـرم های پلی والان I ، II ، III وIV و منووالان اختصاصی اشـریشیاکلی انتروپاتوژن (55O ، 111O ،86O ، 11 O، 26O ، 125 O، 119 O ، 146 O، 128O، 142O و 157O) استفاده گردید. برای آزمایش آنتی بیوگرام نیز از روش دیسک دیفیوژن کربی-بائر استفاده گردید. اطلاعات ضروری بیماران در پرسشنامه تنطیمی درج و سپس توسط نرم افزار آماری SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش: از مجمــوع 610 نمونه آزمایش شده، در 155مورد (4/25درصد) بـــاکتری های پــاتوژن روده ای با روش کشت ایزوله شدند که فراوانترین آنها اشریشیاکلی انتروپاتوژن (EPEC) با 105 مورد (8/67 درصد) و کمترین آن شیگلا با 18 مورد (6/11درصد) بود. فراوانترین سروگروپ اشــریشیاکلی، سروگروپ 128O (6/26درصد) و کمترین آن سروگروپ 119O (7/5درصد) بود. فراوانترین سروگروپ سالمونلاها شامل سالمونلاتیفی (4/34درصد) و سالمونلاتیفی موریوم (25درصد) و کمترین سروگروپ، سـالمــونــلاپــاراتیفی A (1/3 درصد) بود. بیشترین سروگروپ شیگلا، شیگلا سونه ای (6/55درصد) بود. از نه آنتی بیوتیک تست شده، موثرترین آنتی بیوتیک برای باکتری های ایزوله شده، سفتریاکسون، نیتروفورانتوئین، ایمی پنم، کانامایسین و جنتامایسین بود. بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که اشریشیاکلی انتروپاتوژن (EPEC) و سالمونلاها از عوامل اصلی ایجاد کننده اسهال باکتریال حاد کودکان منطقه مورد بررسی به شمار می آیند. در حالیکه در بسیاری از نقاط ســروگروپ های اشریشیاکلی 157O و 55O به عنوان سروگروپ غالب گزارش می شود، اما در این مطالعه سروگروپ 128O غالب بوده است. اکثر سویه ها نسبت به آنتی بیوتیک های رایج مانند آمپی سیلین، تری متوپریم و کلرامفنیکل مقاومت نسبتاً بالایی از خود نشان دادند. http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-49-fa.pdf 2015-04-21 7 15 سروگروپینگ اشریشیاکلی اسهال کودکان آنتی بیوتیک مقاومت داروئی Sero-grouping of intestinal pathogenic bacteria causing diarrhea isolated from children and detection of their antibiotic resistance Abstract Introduction: Bacterial diarrhea is very common particularly in devoloping countries and is still one of the most causes of mortalities in children.The aim of present study was to identify the most common of bacterial agents causing acute bacterial diarrhea in children under 12 years old and detection of their resistance to antibiotics in patients referred to pediatric word de of academic hospitals of Hamadan. Materials & methods: During two years) 2003-2005(, 610 samples obtained from children under 12 years old with gastroentrotitis were investigated for bacterial cultures, frequency of age, serogrouping of isolates and antibiogram patterns. Polyvalent (I ،II، III, IV) and monovalent anti-sera (055، 0111، 011، 086، 026 ،0125، 0119، 0146، 0128، 0142، 0157) were used for sero-grouping of E. coli (EPEC). Antibiogram tests were also performed by gel-diffusion method of Kirby-Bauer. The data were gathered through a questionnaire and analysed using SPSS software. Findings: Out of the 610 tested samples, 155 cases (25.4%) had positve cultures for intestinal pathogenic bacilli. The most common isolate was Escherichia coli (EPEC) with 105 cases (67.8%) and the lowest isolate was Shigella with 18 cases (11.6%). The most common serogroup of E.coli was 0128 (26.6%) and the lowest serogroup was 0119 (5.7%). The most common serogroups of Salmonella were S.typhi (34.4%) and S.typhimurium and the lowest serogroup was S. para A (3.1%). The most common serogroup of Shigella was S.sonnei (55.6%). The most effective antibiotics against bacteria were ceftriaoxne, nitrofurantoin, imipenem, amikacin and gentamycin. Conclusion: The present study showed that Escherichia coli (EPEC) and Salmonella species are predominant causes of bacterial diarrhea in children under 12 years old in this region. In many other countries, the most common serogroups of E.coli are 0157 and 055, but in our study the serogroup of 0128 was common. Most species showed high resistance to routine antibiotics such as ampicillin, trimethoprim and chloramphenicol. http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-49-en.pdf 2015-04-21 7 15 sero-grouping E. coli diarrhea children drugs resistance 1 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی شیوع سردرد تنشنی و میگرنی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایلام چکیده مقدمه : سردرد شایع ترین سندرم درد است . حدود 90 درصد افراد حداقل یکبار در سال دچار حمله سردرد می شوند. سردرد شدید و ناتوان کننده در 40 درصد افراد کل جهان وجود دارد هدف از این مطالعه بررسی شیوع سردرد تنشی و میگرنی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایلام است. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی، مقطعی (Cross Sectional) می باشد. از بین دانشجویان، نمونه ای به تعداد 309 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد و با استفاده از پرسشنامه ای که بر اساس معیارهای HIS تنظیم شده بود، شیوع سردرد تنشنی و میگرنی و ارتباط آن با برخی از متغیرها از جمله رشته تحصیلی، وضعیت تاهل، عوامل تشدید کننده و ... بررسی شد. نتایج : شیوع سردرد در بین دانشجویان 4/63 درصد است که 3/42 درصد سردرد تنشنی و 1/8 درصد سردرد میگرنی تشخیص داده شدند. بحث و نتیجه گیری: در این مطالعه بین نوع سردرد و رشته تحصیلی رابطه آماری معنی دار بدست نیامد (7/0=P). شیوع سردرد تنشنی و میگرنی در جنس دختر به ترتیب 1/45 درصد و 9/8 درصد و در جنس پسر 5/36 درصد و 9/8 درصد بود. ارتباط نوع سردرد با سن(میانگین 3/21 و انحراف معیار 2 ، 78/0=P ، 35/0=F)، ترم تحصیلی (میانگین 6/4 و انحراف معیار 6/3 و 07/0=F ، 4/0=P ) وضعیت بومی (77/0=P ، 1/1=x2 )، محل سکونت (7/0=P ،4/3=x2) و وضعیت شغلی (6/7=x2 ، 2/0=P) بررسی شد و رابطه معنی داری بدست نیامد. در مورد سردرد میگرنی و وضعیت تاهل رابطه معنی داری بود به صورتی که شیوع میگرن بین دانشجویان مجرد بیشتر بود.( 0005/0=P و96/1Z> http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-50-fa.pdf 2015-04-21 13 21 سردرد میگرن تنشنی ایلام Prevalence of tension and migraine headachesamong the students of Ilam Medical University Abstract Introduction: Headache is the most common pain syndrome among almost 90% of the populations who suffer from headache attacks in a year period. This study was performed to consider the prevalence of tension and migraine headaches among Ilam University students. Materials & methods: This descriptive analytic and cross-sectional study was accomplished using clustural sampling on 309 students. The applied questionaires were designed based on IHS criteria. Prevalence of tension headaches and migraine and their relation with some variables such as marital status, field of study, intensifiers, and etc. were investigated. Findings: Overall prevalence was 63.4%, while 42.3% accounted for tensional and 8.1% for migraine headaches. The results clarified no significant relationship between headache types and field of study (P=0.7). Prevalence of tensional and migraine headaches in females was 45.1% and 8.9% respectively. This rate in males was 36.5% and in females 8.9% respectively. Conclusion: The results implied no statistically significant relationship between headache types and those of age (P=0.78), educational course (P=0.4), local status (P=0.77), and residential place (P=0.7). Our results clarified a significant relationship between migraine headaches and marital status, furthermore, migraine prevalence was of more prevalence among single students. http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-50-en.pdf 2015-04-21 13 21 headache migraine tension Ilam 1 AUTHOR
OTHERS_CITABLE مطالعه اثر اتانل بر بافت غدد بزاقی در موش بالغ چکیده هدف: مطالعه اثر اتانل بر ساختمان بافتی غدد بزاقی در موش بالغ هدف اصلی این پژوهش می باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه کارآزمائی بالینی از موشهای بالغ سالم (سه ماهه) نژاد Balb/c استفاده گردید. تعداد 20 سر موش به دو گروه مساوی تجربی و شاهد تقسیم شدند که به گروه تجربی به مدت 3 هفته اتانل رقیق شده در هر روز دو بار صبح و بعدازظهر تزریق گردید و به گروه شاهد نیز در مدت مشابه نرمال سالین تزریق گردید. پس از پایان دوره غدد بزاقی موشها خارج گردید و مراحل آماده سازی بافت جهت رنگ آمیزی ائوزین و هما توکسیلین انجام ولامهای میکروسکوپی تهیه گردید. نتایج: در بررسی نمونه های آماده شده با میکروسکوپ نوری در آسینوسهای ترشحی موکوسی تجمع گرانولهای گلوبولار هیالینی در ابعاد متفاوت مشاهده گردید. این گرانولها در رنگ آمیزی (Periodic-Acid Schiff PAS) منفی بوده و از نظر جایگزینی در لومن یا داخل سیتوپلاسم سلولها قرار داشتند. نتیجه گیری نهایی: متابولیسم الکل در کبد صورت می پذیرد و فرآورده حاصل از آن دارای اثرات تخریبی بر اندامهای مختلف بدن از جمله غدد بزاقی از طریق تولید گرانولهای قرمز رنگ نامشخص می باشد. http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-52-fa.pdf 2015-04-21 20 26 موش اتانل غدد بزاقی A study on ethanol effects on tissue structureof salivary glands in adult mouse Abstract Introduction: The aim of present study is to investigate the effects of ethanol on mouse salivary glands. Materials & methods: Twenty healthy mice of about three-months old underwent this investigation. The adult mice were divided into two equal experimental and control groups. Diluted ethanol was injected twice daily in the morning and in the afternoon to the experimental group for three weeks, while the other group received normal saline at the same time. Salivary glands were removed after the elapsed period, then H and E stained specimens were prepared using different histologic procedures. Findings: Light microscopic study of the prepared specimens from salivary glands of the experimental group indicated an aggregation of Hyalin globular granules in different sizes with negative pas staining reaction. These granules were located in lumen or inter cytoplasmic cell. Conclusion: Ethanol metabolism takes place in liver and its product is of dysfunctional effects on different organs such as salivary glands and sublingual glands due to producing undetermined red granules. http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-52-en.pdf 2015-04-21 20 26 mouse ethanol salivary glands 1 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی تاثیر وضعیت قرارگیری مادران نخست زا بر طول مراحل زایمان در بیمارستان شبیه خوانی کاشان (1382) چکیده مقدمه: معمولاً طولانی شدن مرحله اول زایمان عوارضی همانند خستگی و کم آبی در مادر را بدنبال دارد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر وضعیت قرار گیری مادر بر طول مدت مرحله اول زایمان در خانمهای نخست زا در بیمارستان شبیه خوانی کاشان در سال 1382 می باشد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی و بر روی 100 نمونه انجام گرفته است. نمونه ها بر حسب تمایلشان در طول مرحله اول زایمان در وضعیت قائم (گروه مورد) یا خوابیده (گروه شاهد) قرار گرفتند.کلیه نمونه ها از نظر سن مادر، BMI سن حاملگی، وزن تخمینی جنین، تحریک دردهای زایمان با اکسی توسین، میزان افاسمان سرویکس، و ایستگاه سرجنین در دیلاتاسیون 4 سانتی متر همانند سازی شدند. یافته های پژوهش: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که طول مرحله اول زایمان اکثریت افراد در گروه قائم (44 درصد) 2-1 ساعت (میانگین 18/1±42/2) و در گروه خوابیده (34 در صد) 4-3 ساعت (میانگین 06/1±99/2) بود. آزمون آماری t-test اختلاف آشکاری را از نظر طول مرحله اول زایمان بین دو گروه نشان داد؛ (005/0< P). همچنین طول مرحله سوم در گروه قائم کوتاهتر از گروه خوابیده بود ولی در طول مرحله دوم در دو گروه قائم و خوابیده اختلاف معنی داری مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش که نشان داد وضعیت قائم با کوتاه شدن طول مرحله اول زایمان همراه است قرار گرفتن مادر در این وضعیت جهت کوتاهتر شدن طول این مرحله توصیه می شود http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-54-fa.pdf 2015-04-21 26 32 مادران وضعیت قائم وضعیت خوابیده مرحله زایمان A study on how the pregnant mother\'s positions affect the length of her first deliveries Abstract Introduction: This study was performed to determine the influence of the pregnant mother's position at active phase on the length of her first stage of labor in parturient in Shabikhani hospital of Kashan in 2004. Materials & methods: In a clinical trial, 50 volunteers for the upright position and 50 for the horizontal position were randomly selected during active phase of the first stage of labor with cephalic presentations .The two groups were matched according to estimated fetal weight, the mothers’ ages, BMI and the time of artificial rupture of membrane. Then both, according to their tendencies, were parted for the upright or horizontal positions during the active phase of the first stage of labor. Findings: The length of active phase in women with upright and horizontal positions was 1-2 hours (mean: 2.42) and 3-4 (mean: 2.99) respectively. Chi-square test showed a significant difference between the two groups (p<0.005).In our study, no difference was perceived between the cases in length of the second stage of labor, kind of delivery and the newborn Apgar score. Conclusion: Considering the results of this study, upright position decreases the length of the first stage of labor. Thus, pregnant women can be encouraged to follow an upright position during their first stage of giving birth to a child. http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-54-en.pdf 2015-04-21 26 32 mother position upright length of first stage labor 1 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی رابطه سطح عزت نفس با میزان بکارگیری روشهای مقابله ای و برنامه خود مراقبتی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS)تحت پوشش انجمن MS ایران در سال 1383 چکیده مقدمه : بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) نوعی بیماری مزمن و علاج ناپذیر سیستم عصبی مرکزی است که شدیداً عزت نفس بیماران را کاهش داده و آنها را مجبور می سازد با ناتوانی های ناشی از بیماری سازگاری پیدا کنند. این مطالعه با هدف تعیین رابطه میان سطح عزت نفس بیماران مبتلا به MS با میزان بکارگیری روشهای مقابله ای و برنامه خود مراقبتی توسط آنها در شهر تهران انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش مطالعه ای نیمه تجربی از نوع طرح اندازه های تکراری است که در انجمنMS ایران در سال 83-1382انجام گرفت. به منظور انجام این پژوهش، 38 بیمار مبتلا به MS با توجه به شرایط پژوهش به روش نمونه گیری آسان یا در دسترس انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. در واقع تمام بیماران باسواد، 50-15 ساله و علامت دار که به صندلی چرخدار وابسته نبوده و در مرحله حاد بیماری قرار نداشتند وارد مطالعه شدند. ابزارجمع آوری اطلاعات پرسشنامه های اطلاعات فردی، لیست مشکلات، پرشسنامه استاندارد سنجش عزت نفس کوپراسمیت و پرسشنامه استاندارد سنجش شیوهای مقابله ای جالوویس بودند که قبل و بعد از مداخله توسط نمونه ها تکمیل گردیدند. برنامه خود مراقبتی آموزش داده شد و به مدت یک ماه به کار گرفته شد، سپس داده های قبل و بعد از مداخله در نرم افزار آماری SPSS با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های آماری استنباطی مثل تی زوجی، ویلکاکسون، کای اسکوئر و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش : تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آمــوزش برنامه خود مراقبتی باعث افزایش معنی داری در میزان عزّت نفس این بیماران بعد از مداخله نسبت به زمان قبل از آن شده است. (000/0 P=) همچنین آزمون آماری کای اسکوئر نشان داد که قبل و بعد از مداخله بیمارانی که عزت نفس بالاتری داشتند نسبت به بقیه بیماران از روش های مقابله ای مشکل مدار بیشتر استفاده می کرده اند) 001/0(P= و افرادی که عزت نفس پایین تری داشتند از روش های مقابله ای هیجان مدار را بیشتر مورد استفاده قرار دادند(000/0 P=). همچنین آزمون آماری تی مستقل نشان داد که بیمارانی که عزت نفس بالاتری داشتند نسبت به بقیه بیماران بیشتر از برنامه های خود مراقبتی برای حل مشکلات خود استفاده کرده اند)001/0(P=. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، اولاً ًآموزش برنامه خود مراقبتی باعث افزایش عزت نفس این بیماران می گردد، ثانیاً افزایش عزت نفس بیماران مبتلا به MS رابطه مستقیمی با افزایش بکارگیری روش های مقابله ای مشکل مدار و برنامه خود مراقبتی توسط آنها دارد. http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-56-fa.pdf 2015-04-21 31 41 بیماری مولتیپل اسکلروزیس(MS) عزت نفس روشهای مقـابله ای مشکل مدار روشــهای مقابله ای هیجان مدار خود مراقبتی Relations between self-esteem and applying coping mechanism and self-care program in multiple sclerosis (MS) patients Abstract Introduction: Multiple sclerosis (MS) is a chronic and incurable disease of central nervous system that leads to decrease self-esteem in such patients, and they should cope with disability of this chronic disease. The purpose of this study was to determine any relations between the level of self-esteem and applying coping mechanisms and self-care programs by multiple sclerosis patients (MS) in Tehran. Materials & methods: This study has a semi-experimental design accomplished in an accessible method in Iranian MS Society (2002-3). 38 educated patients (between 15-50 years old) with signs of this disease were selected. The data were collected via personal questionnaires, problems list, Cooper and smith standard questionnaires for self-esteem, Jalowice standard coping scale and self-report checklists that before and after interventions were completed by the patients. Self-care program was taught and performed for one month period, then the data before and after interventions were analyzed by applied SPSS soft ware, descriptive statistics and paired t-test, Wilcoxon, Chi-square and independent T tests. Findings: The paired T-test showed significant difference between self-esteem of patients before and after education,(p=0/000). Data analysis showed that before and after intervention, patients with higher self-esteem used more problem-focused coping than the patients with lower self-esteem (P=0/001), and patients with lower self-esteem used more affective-focused coping (P=0/000). Also, patients with higher self-esteem applied more self-care program in order to solve their problems, (P=0/001) . Conclusion: According to these findings, self-care education improves self-esteem in patients and self-esteem promotion in multiple sclerosis (MS) patients has a direct relation with an increase in applying problem-focused coping and self-care programs by them. http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-56-en.pdf 2015-04-21 31 41 sclerosis (MS) self-esteem problem-focused coping self care 1 AUTHOR
OTHERS_CITABLE ساخت و اعتبار یابی مقیاس‌های سنجش عوامل روانی اجتماعی مؤثر بر فعالیت جسمانی دختران دبیرستانی منطقه 10 شهر تهران چکیده مقدمه و هدف: هدف مقاله حاضر ارزیابی ویژگی‌های روا نسنجی مقیاس‌های عوامل اثر گذار روانی اجتماعی مرتبط با فعالیت جسمانی در دختران نوجوان ایرانی می‌باشد. مواد و روش ها: ابزارهای پژوهش با استفاده از مقیاس‌های “PACE-Adolescent Physical Activity Survey” و سازه‌های تئوری شناختی اجتماعی بندورا(SCT) و مدل (TTM) پروجاسکا و دیکلمنته طراحی شدند و با بکار گیری تکنیک ترجمه- ترجمه مجدد (Back-translation) از انگلیسی به فارسی برگردانده شدند. این ابزارها بر روی 512 دختر دبیرستانی پایه‏های اول و دوم از دوازده دبیرستان دولتی در منطقه 10 آموزش و پرورش تهران اجرا گردیدند. مقیاس‏های بکار رفته در این پژوهش شامل: مقیاس‏ خودکارآمدی فعالیت جسمانی، مقیاس حمایت اجتماعی (حمایت خانواده و حمایت دوست) فعالیت جسمانی، مقیاس منافع و موانع فعالیت جسمانی، مقیاس استراتژی‏های تغییر فعالیت جسمانی، مقیاس عوامل محیطی فعالیت جسمانی، مقیاس لذت فعالیت جسمانی و مقیاس انتخاب فعالیت جسمانی اوقات تفریح بود. یافته ها پژوهش: ضرایب آلفای کرونباخ (Cronbach’s alphas)، میانگین همبستگی درونی عبارات (mean inter-item correlation)، و پایایی بازآزمایی (test-retest) نشان دهنده اعتماد و پایایی نتایج فوق می‏باشد. ضرایب آلفای کرونباخ برای مقیاس‏های مختلف مناسب تا عالی بودند (084-065)، میانگین همبستگی درونی از متوسط تا مناسب (047-023) و نتایج پایایی بازآزمایی نیز بین متوسط تا مناسب (074-036) بودند. بحث و نتیجه گیری: نتایج اولیه مطالعه نشان داد که بکارگیری مقیاس‏های مذکور جهت اندازه‏گیری تعیین کننده‏های روانی اجتماعی فعالیت جسمانی در بین دختران نوجوان ایرانی مورد تایید می‎باشد. http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-58-fa.pdf 2015-04-21 39 49 فعالیت جسمانی دختران نوجوان عوامل روانی اجتماعی اثرگذار پایایی روایی Evaluation of standards measuring psycho-social factors effective on physical activities of high-school girl-students at Tehran branch No:10 Abstract Introduction: The present study aimed to assess the psycho-metric properties of psycho-social determinants of physical activity-related measures in Iranian teen-ager girls. Several measures of psychosocial determinants of physical activities were translated from English into Persian using the retranslation technique. These translated measures were administered to 512 of 9th and 10th grade Iranian high school students. Materials & methods: The scales included, the self-efficacy scale, the social support scale, the physical activity “pros & cons” scale, the change strategies scale and the environment scale. Cronbach’s alphas, mean inter–item correlations and test-retest coefficients showed that these solutions were reliable. Cronbach’s alphas estimates for the various scales were substantial to excellent (0.67-0.84), while test-retest reliability estimates were substantial (0.59-0.74) and mean inter- item correlation estimates were also fair to substantial (0.23-0.47). Conclusion: These preliminary results provide support for using the mentioned scales to measure psychosocial determinants of physical activities in Iranian female teen-agers. http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-58-en.pdf 2015-04-21 39 49 teen-ager physical activity psychosocial determinants reliability 1 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی تاثیر راه رفتن در فاز فعال مرحله اول زایمان بر نوع زایمان در مادران نخست زا چکیده مقدمه: هر سال بیش از 150 میلیون زن در کشورهای توسعه یافته حامله می شوند که برای عده ای از مادران زایمان خوشحال کننده و راحت نبوده و معمولاً با درد، ترس و در موارد زیادی نیز مرگ همراه است. زایمان طولانی یکی از علل شایع سزارین اولیه می باشد. همچنین عوارض سزارین در مقایسه با زایمان مهبلی به شدت افزایش می یابد. زایمان طولانی با مراقبت صحیح و دقیق قابل پیشگیری و درمان است. در زایشگاهها می توان هنگام مراقبت از مادران در حال زایمان آنان را تشویق به راه رفتن نمود و بدین ترتیب می توان طول مدت زایمان را کاهش داد. با تاکید بر مطالب فوق نیاز به انجام تحقیقی تحت عنوان «بررسی تأثیر راه رفتن طی فاز فعال مرحله اول زایمان بر نوع زایمان» احساس می شود. مواد و روش ها: در این کار آزمایی بالینی تصادفی70 مادر 35 -18 ساله نخست زا با حاملگی تک قلو و ترم بطور تصادفی در دو گروه تجربی و شاهد قرار گرفتند. در گروه تجربی واحدهای پژوهش بیش از طول مدت مرحله اول زایمان را در پوزیشن راه رفتن قرار داشتند. و در گروه شاهد هیچ مداخله ای انجام نشد. کنترل های حین مرحله اول و دوم زایمان شامل انقباضات رحمی، کنترل ضربان قلب و معاینات مهبلی در هر دو گروه به طور یکسان انجام شد. یافته های پژوهش: نتایج پژوهش نشان داد دو گروه از نظر تعداد زایمان طبیعی تفاوت آماری معنی دار داشتند. بطوریکه 33 نفر در گروه تجربی و 24 نفر در گروه شاهد دارای زایمان طیبعی بودند، (P= 0/006). نتایج پژوهش نشان داد دو گروه از نظر سزارین تفاوت آماری معنی دار داشتند. بطوریکه 2 نفر در گروه تجربی و11 نفر در گروه شاهد زایمان به روش سزارین داشتند، (P= 0/006). یافته ها همچنین نشان داد دو گروه از نظر نوع زایمان تفاوت آماری معنی دار داشتند. بطوریکه 33 نفر در گروه تجربی و 24 نفردر گروه شاهد زایمان طبیعی داشتند، (P= 0/006). این نتایج نشان داد دو گروه از نظر نیاز به تجویز اکسی توسین تفاوت آماری معنی دار داشتند. بطوریکه 7 نفر در گروه تجربی و 17 نفر در گروه شاهد نیاز به تجویز اکسی توسین داشتند،(P=0/012). همچنین دو گروه از نظر طول مرحله دوم زایمان تفاوت آماری معنی دار داشتند. بطوریکه میانگین طول مرحله دوم زایمان در گروه تجربی 29/39 دقیقه و در گروه شاهد 46/47 دقیقه بود،(P=0/032). نتایج پژوهش نشان داد دو گروه از نظر تعداد ضربان قلب جنین در مرحله اول و دوم تفاوت آماری معنی دار داشتند،(P=0/000). علاوه بر این دو گروه از نظر آپگار دقیقه اول و پنجم تفاوت آماری معنی دار داشتند. بحث و نتیجه گیری : براساس نتایج پژوهش راه رفتن طی فاز فعال مرحله اول زایمان بر نوع زایمان موثراست. لذا پیشنهاد می گردد از این روش در زایشگاههای کشور استفاده گردد. http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-60-fa.pdf 2015-04-21 48 56 راه رفتن طی فاز فعال مرحله اول زایمان نوع زایمان نخست زا Effects of ambulation during the active phase of first stage of labor on the type of delivery Abstract Introduction: Every year 150 million women become pregnant, but some of them do not have easy labors and have pain or even may die. Prolonged labor is one of the reasons for undergoing cesarean sections. Morbidity of CS is more than normal vaginal delivery. Prolonged labor will be preventable through special care in the maternity hospital so as to encourage mothers to walk during the first stage of labor, because this action shortens the course of labor. Therefore, we decided to study on ambulation effects during the active phase of first stage labor on the type of delivery. Materials & methods: In this randomized clinical trial, 70 women of age 18 -35 years and primipara, gestational age 37 were divided randomly in two groups (35 experimental and 35 control). The women in the experimental group walked more than ½ course of labor, while there was no intervention in the control group. Findings: Findings showed that the rate of normal vaginal delivery was significantly different between the experimental group and the control one (33 people v/s 24 people p=0/006). The results also showed that rate of cesarean sections were significantly different in the two groups (2 person v/s 11 person p=0/006). It was, furthermore, found out that need of oxytocin was significantly different in the groups (7 people v/s 17 people p=0/012). Also, the time of second stage of labor was significantly different between the cases (39/29 minutes VS 47/46 minutes p=0/032). Conclusion: We came to the conclusion that ambulation during active phase of first stage of labor is effective on the type of delivery so we recommend maternity hospital administrators to urge pregnant mothers to ambulate at this stage of active delivery as a helpful factor. http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-60-en.pdf 2015-04-21 48 56 ambulation active phase of labor type of delivery 1 AUTHOR