[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: درباره نشريه :: صفحه اصلي :: آخرين شماره :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
نمایه ها::
برای نویسندگان::
هزینه چاپ::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
سیاست های نشریه ::
بیانیه اخلاقی::
ثبت شکایت::
::
Citation Indices from GS

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations71863710
h-index2920
i10-index20579
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
ثبت شده در

AWT IMAGE

AWT IMAGE

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۸۲ نتیجه برای موش

سید محمد حسینـی پناه،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۵ )
چکیده

چکیده مقدمه: هیالورونان، گلیکوزآمینوگلیکان بسیار طویلی است که با سایر گلیکوزآمینوگلیکان ها متفاوت بوده و در ماده خارج سلولی آزاد میشود. این ملکول ها در شکل گیری ماتریکس، چسبندگی سلول به سلول و سلول به ماتریکس، تکثیر و مهاجرت سلولی نقش دارند و تغییرات مشخصی را در طول تکامل فولیکول تخمدانی ایجاد می کنند. هدف از این تحقیق تغییرات اسید هیالورونیک در قسمت های مختلف فولیکول در طول چرخه تخمدانی است. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی تعداد شصت سر موش با نژاد N-MARI و با وزن ۳۰-۲۵ گرم از موسسه رازی کرج خریداری شد. پس از عادت به شرایط آزمایشگاه و رسیدن به سن بلوغ (هشت تا ده هفتگی) مورد استفاده قرار گرفتند. بعد از تغییر نمای سیستم تناسلی خارجی که دال بر شروع چرخه تخمدانی بود، تخمدان آنها خارج گردید و تغییر حضور هیالورونان با استفاده از روش هیستوشیمیائی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های پژوهش: با استفاده از رنگ آمیزی با آلسین بلو، ۲/۳pH=، هیالورونان در قطعات بافتی تهیه شده از تخمدان ارزیابی شد. براساس مشاهدات بعمل آمده بیان هیالورونان در طول تکوین فولیکول ها تا مرحله قبل از تخمک گذاری افزایش می یابد. ساخت هیالورونان در منطقه شفاف، غشاء پایه و سلولهای تک داخلی فولیکول روندی افزایشی را تا انتها طی میکند، اما در سلول ها و مایع فولیکولی بعد از مرحله آنترال کاهش نشان می دهد. نتیجه گیری نهایی: بنابراین نتیجه می گیریم که بیان هیالورونان برای گسترش مجموعه سلولی کومولوس اووفروس، بیرون پریدن این مجموعه به هنگام تخمک گذاری و افزایش سرعت حرکت اسپرم جهت عمل لقاح مورد نیاز می باشد.
نسیم برهانی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده

چکیده زمینه: دی اکسید گوگرد یکی ازگازهای سمی و خطرناک در هوای آلوده کشورهای صنعتی است که در کارخانجات برای تهیه اسیدسولفوریک و مواد صنعتی دیگر استفاده می شود. لذا قشر عظیمی از افراد در معرض این گاز قرار میگیرند. هدف: در این مطالعه اثرات هیستوپاتولوژیک دی اکسید گوگرد در مسمومیت حاد و مزمن بر روی کبد مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: ۲۸ عدد موش سوری نر به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول به عنوان کنترل، در معرض گاز قرارنگرفتند. گروه دوم (گروه حاد) فقط یک نوبت در معرض گاز با دوز بالا (ppm ۱۰۰) قرار گرفتند. گروه های سوم، چهارم به ترتیب یک هفته (مزمن یک هفته ای) و سه هفته(مزمن سه هفته ای) همه روزه یک نوبت و هر نوبت پنج دقیقه در معرض گاز با دوز کم (ppm۲۰) قرار گرفتند. در تمامی گروه ها بعد از پایان کار حیوانات کشته شده و کبد آنها استخراج گردید. ابتدا مشاهدات ماکروسکوپی و سپس بررسی های میکروسکوپی صورت گرفت. یافته ها: مقایسه تعداد سلول های کوپفر در گروه دوم (گروه حاد)، گروه های سوم و چهارم (گروه های مزمن) با گروه کنترل افزایش معنی داری را نشان داد(۰/۱± ۹ و ۰/۱±۱۰ و ۲/۱±۱۱، ۴/۱± ۷ و ۰۰۰۱/۰ p<). در ضمن، مشاهدات کیفی، افزایش قابل ملاحظه ای در میزان نکروز سلول های کبدی و همچنین تغییر ساختمان طناب ها و سینوزویید های کبدی همراه با افزایش واکنش های التهابی درگروه تجربی نسبت به گروه کنترل نشان داد. بحث و نتیجه گیری: بررسی حاضر نشان داده است که گاز دی اکسید گوگرد می تواند باعث تخریب سلول های کبدی و سینوزوییدها در مسمومیت حاد و مزمن شود.
سیدحسن علوی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۶ )
چکیده

چکیده هدف: مطالعه اثر اتانل بر ساختمان بافتی غدد بزاقی در موش بالغ هدف اصلی این پژوهش می باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه کارآزمائی بالینی از موشهای بالغ سالم (سه ماهه) نژاد Balb/c استفاده گردید. تعداد ۲۰ سر موش به دو گروه مساوی تجربی و شاهد تقسیم شدند که به گروه تجربی به مدت ۳ هفته اتانل رقیق شده در هر روز دو بار صبح و بعدازظهر تزریق گردید و به گروه شاهد نیز در مدت مشابه نرمال سالین تزریق گردید. پس از پایان دوره غدد بزاقی موشها خارج گردید و مراحل آماده سازی بافت جهت رنگ آمیزی ائوزین و هما توکسیلین انجام ولامهای میکروسکوپی تهیه گردید. نتایج: در بررسی نمونه های آماده شده با میکروسکوپ نوری در آسینوسهای ترشحی موکوسی تجمع گرانولهای گلوبولار هیالینی در ابعاد متفاوت مشاهده گردید. این گرانولها در رنگ آمیزی (Periodic-Acid Schiff PAS) منفی بوده و از نظر جایگزینی در لومن یا داخل سیتوپلاسم سلولها قرار داشتند. نتیجه گیری نهایی: متابولیسم الکل در کبد صورت می پذیرد و فرآورده حاصل از آن دارای اثرات تخریبی بر اندامهای مختلف بدن از جمله غدد بزاقی از طریق تولید گرانولهای قرمز رنگ نامشخص می باشد.
سید محمد حسین نوری موگهی، طوبی مهران نیا، رضا شیرازی،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۸ )
چکیده

  مقدمه: با توجه به نقش مهم نیتریک اکساید (NO) در بسیاری از فرایندهای بیولوژیک سلول ها و بافت های بدن از جمله سیستم تولید مثل، این بررسی به منظور مطالعه تغییرات جسم زرد و فولیکول های در حال رشد تخمدان موش صحرایی پس از تجویز L-Arginie به عنوان پیش ساز و L-Name به عنوان مهارکننده سنتز نیتریک اکساید( NO ) انجام گرفته است.

  مواد و روش ها: ۴۰ سر موش صحرایی ماده با وزن متوسط۲۵۰-۲۰۰ گرم و سن متوسط ۸ هفته، پس از جفت گیری و مشاهده پلاک واژینال که به عنوان روز صفر حاملگی در نظر گرفته می شد به ۵ گروه ۸ تایی تقسیم شدند. به غیر از گروه کنترل، بقیه گروه ها به ترتیب ml/kg/ip ۲ نرمال سالین، mg/kg/ip ۲۰۰ مـاده L-Arginine ، mg/kg/ip ۲۰ مـــاده L-Name و مخلوط دو ماده Arginine - L و L-Name را با همان دوزهای مشابه، در روزهای سوم، چهارم و پنجم حاملگی دریافت کردند. در روز هیجدهم بارداری، موش ها با اتر بیهوش شده و تخمدان ها به روش لاپاراتومی خارج و در فرمالین ۱۰ درصد فیکس گردیدند. پس از پاساژ بافتی و رنگ آمیزی عمومی هماتوکسیلین- ائوزین( E & H ) و اختصاصی پاس( PAS )، تغییرات ایجاد شده با میکروسکوپ نوری و گراتیکول مورد بررسی قرارگرفت.

  یافته های پژوهش: موش های گروه دریافت کننده L-Arginine از نظر کیفی تغییرات بافتی به صورت از هم گسیختگی در مناطق وسیعی از ساختمان بافتی تخمدان و در بررسی های کمی از لحاظ آماری کاهش معنی داری در تعداد و اندازه جسم زرد نشان دادند.(۰۵/۰> P )

  بحث و نتیجه گیری: از مطالعه حاضر چنین بر می آید که NO در مرحله ی بارداری می تواند به عنوان یک عامل بازدارنده رشد سلولی مطرح بوده و سبب اختلال در عملکرد تخمدان گردد.


فرزاد رجایی، طیبه هادیگل،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده

مقدمه: به نظر می رسد افزایش تراکم جمعیت، به دنبال پیشرفت تکنولوژی، عاملی بسیار مهم در ایجاد اختلالات روحی، جسمی و ناباروری باشد. از آن جایی که افسردگی و اضطراب در زنان نسبت به مردان شایع تر است، به نظر می رسد اثرات آن بر روی ارگان های بدن افراد مونث، نظیر دستگاه تولید مثل، بیشتر مشخص باشد. از این رو، مطالعه حاضر به منظور بررسی آثار استرس بر روی تعداد و کیفیت جنین های فلاش شده در مدل حیوانی موش سوری انجام شد. مواد و روش ها: در مطالعه حاضر، تعداد ۵۰ عدد موش سوری ماده و یک ماهه از نژادswiss albino انتخاب و به صورت تصادفی به ۳ گروه تقسیم گردید. گروه اول به عنوان کنترل(تحت استرس کم) که در هر قفس ۵ عدد(۳ قفس) و گروه دوم(گروه تحت استرس متوسط) که در هر قفس ۱۰ عدد(۲ قفس) و در گروه سوم(گروه استرس زیاد) که در هر قفس ۱۵ عدد موش سوری(۱قفس) به مدت یک ماه در قفس های مخصوص موش سوری نگهداری گردید. سپس، به منظور تحریک تخمک گذاری، موش ها تحت تزریق ۱۰ واحد PMSG به صورت داخل صفاقی و ۴۸ ساعت بعد ۱۰ واحد HCG به صورت داخل صفاقی قرار گرفتند. پس از جفت گیری موش های ماده با موش های نر از همان نژاد به مدت یک شب، موش های پلاک مثبت جدا و مجددا در گروهای ۵، ۱۰و ۱۵ تایی قرار گرفتند. ۹۸ ساعت بعد از تزریق HCG، شاخ رحم موش ها باز و به طریق فلاش کردن، جنین ها در مرحله بلاستوسیست خارج شدند و تعداد جنین های حاصله و بلاستومرهای جنین در گروه های سه گانه آنالیز آماری گردید. یافته های پژوهش: نتایج نشان داد که میانگین تعداد جنین های فلاش شده از شاخ رحم موش های گروه کنترل(تحت استرس کم) ۴/۳±۸/۱۴ و در گروه دوم(تحت استرس متوسط) ۸/۲±۷/۷ و در موش های گروه سوم(تحت استرس زیاد) ۱/۲±۴/۲ بود. اختلاف میانگین تعداد جنین های فلاش شده در گروه ها تفاوتی معنی دار را نشان داد. در حالی که اختلاف میانگین تعداد بلاستومرها در جنین موش های تحت تاثیر استرس متوسط و شدید تفاوتی معنی دار با گروه کنترل نشان نداد.(۱۷۶/۰P=)


مرتضی یوسفی، هدایت الله شیرزاد، حسین یوسفی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

مقدمه: زخم به مفهوم گسیختگی قسمتی از بافت های بدن یکی از مشکلات امروزه جامعه پزشکی محسوب می شود. هر سال، حوادث رانندگی به ایجاد زخم های متنوع در هزاران نفر منجر می گردد. بنابراین، انجام تحقیق به منظور یافتن راهی برای بهبود سریع زخم از اهمیتی ویژه برخوردار است. گیاه یونجه توسط بعضی افراد به عنوان داروی التیام بخش زخم استفاده می شود. از این رو، در این تحقیق با هدف یافتن دارویی مناسب، تاثیر عصاره یونجه بر التیام زخم در مدل حیوانی را مورد بررسی قرار دادیم. مواد و روش ها: در این مطالعه بر روی قسمت پشت ۳۵ موش با استفاده از تیغ بیستوری زخمی به طول یک سانتی متر ایجاد گردید. سپس این موش ها به پنج گروه هفت تایی تقسیم شدند. گروه اول و سوم با عصاره خام یونجه تازه و گروه دوم و چهارم با عصاره آبی خشک شده یونجه درمان شدند. گروه پنجم به عنوان گروه شاهد فقط سرم فیزیولوژی دریافت کردند. بهبودی زخم با اندازه گیری طول زخم و هم چنین سرعت بهبودی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های پژوهش: میانگین طول زخم در گروه هایی که عصاره تازه یونجه دریافت کرده بودند کمتر از میانگین طول زخم در گروه شاهد بود، هر چند این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. هم چنین سرعت رشد در گروهی که چند بار عصاره تازه یونجه دریافت کرده بودند به طور قابل ملاحظه ای سریع تر از سایر گروه ها مخصوصا گروه شاهد بود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این بررسی پیشنهاد می شود تحقیقات بیشتری در این مورد انجام گیرد.


محمد صوفی آبادی، محمد حسین اسماعیلی، هاشم حق دوست یزدی، حسن اژدری زر مهری، محمد حسین کریم فر،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

مقدمه: اوپیات ها در تنظیم برخی از کارکردهای بدن و تظاهرات رفتاری نقش دارند. مصرف مزمن یا حاد مرفین می تواند پاسخ های متفاوتی را به همراه داشته باشد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر تجویز حاد و مزمن مرفین بر میزان مصرف غذا در رت های نر بوده است. مواد و روش ها: برای این منظور از ۳۰ سر موش صحرایی نر با وزن حدود ۳۰۰-۲۵۰ گـــرم از نژاد اسپراگ-داولی استفاده شد که به طور تصادفی در ۳ گروه کنترل، حاد و مزمن(معتاد شده) توزیع شدند. ۱۲ ساعت پس از ناشتایی، به گروه حاد یا مزمن مرفین و به گروه کنترل نرمال سالین تزریق گردید. سپس هر حیوان به قفس ویژه آزمایش که دسترسی آسان به آب و غذا داشت انتقال یافته و میزان مصرف تجمعی غذا به فاصله هر ۱۵ دقیقه طی دوره ای یک ساعته، و نیز ۴ ساعت پس از تزریق اندازه گیری شد. در تحلیل آماری داده ها، در آزمون ANOVA یک طرفه و آزمون تعقیبی دانت استفاده گردید. یافته های پژوهش: یافته های ما نشان داد که تجویز حاد مرفین با دوز ۱۰ میلی گرم/کیلو(در موش های غیر معتاد) باعث تاخیر در شروع تغذیه و کاهش مصرف غذا در ۶۰ دقیقه نخست پس از تزریق، در مقایسه با گروه کنترل شده بود. ولی میزان مصرف غذا را در ۴ ساعت پس از تزریق افــزایش داد. تجــــویز مـــرفین با دوز ۱۰ میلی گرم/کیلو به موش هایی که به طور مزمن مرفین دریافت کرده بودند(موش های معتاد) تاخیری در شروع تغذیه ایجاد نکرد و مصرف غذا را هم در ۶۰ دقیقه نخست و هم در ۴ ساعت پس از تزریق افزایش داد که این افزایش نسبت به گروه حاد(غیر معتاد) و کنترل معنی دار بود. بحث و نتیجه گیری: براساس یافته های این مطالعه اوپیات ها می توانند رفتار تغذیه ای حیوانات را تغییر دهند و نیز این که الگوی پاسخ تغذیه ای به مرفین در موش های معتاد در مقایسه با موش های غیر وابسته متفاوت است. هم چنین اعتیاد به مرفین باعث افزایش حساسیت پاسخ تغذیه ای نسبت به میزان آن در موش های صحرایی نر می گردد.


سیما نصری، نامدار یوسف وند، سیمین خانی،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: شدت حس درد در دو جنس نر و ماده متفاوت است. این اختلاف نشان می دهد که هورمون های جنسی ممکن است بر درد اثر داشته باشند. یکی از این متغیرها تاثیر احتمالی هورمون های با منشاء غیر گنادی بر درد است. هدف از این تحقیق اثرتستوسترون اگزوژن و فیناستراید(داروی ضد آندروژن) بر بی دردی ناشی از مورفین در موش سوری نر با استفاده از تست فرمالین بود. مواد و روش ها:در پژوهش حاضر موش های سوری نر به ۶ گروه تقسیم شدند: نرمال سالین، تستوسترون، حلال تستوسترون، مورفین و یا داروی ضد آندروژن فیناستراید. از همه گروه ها تست فرمالین گرفته شد و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته های پژوهش: بی دردی ناشی از مورفین در گروهی که تستوسترون(یا حلال تستوسترون) و مورفین دریافت کرده بودند در مقایسه با گروهی که فقط مورفین دریافت کرده بودند کاهش یافت۰,۰۱) >P)، بی دردی گروهی که داروی فیناستراید و مورفین را دریافت کرده بودند در مقایسه با گروهی که فقط مورفین دریافت کرده اند، افزایش یافته بود.(۰.۰۵>P) بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسدکه هم تستوسترون اگزوژن و هم تستوسترون اندوژن اثر ضد دردی مورفین را کاهش می دهند. از طرف دیگر داروی ضدآندروژن(فیناستراید) اثر ضد دردی مورفین را افزایش می دهد که احتمالاً این اثر به این دلیل است که اثر تستوسترون اندوژن را از بین برده و در نتیجه اثر مقابله ای تستوسترون با مورفین را حذف کرده و یا این که خود دارو تا حدودی اثر ضد دردی داشته است.


حکیمه زالی، مصطفی رضایی طاویرانی، ایرج پاکزاد،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده

چکیده مقدمه: برای کاهش استرس و پیامدهای متعاقب آن، محققین روش های متفاوتی را پپشنهاد می کنند که یکی از آن ها استفاده از گیاهان دارویی است. به نظر می رسد که گیاه اسطوخودوس در افزایش حافظه و کاهش استرس مفید باشد. در این مطالعه به بررسی ملکولی اثر عصاره آبی گیاه اسطوخودوس در مدل حیوانی موش صحرایی با کمک تکنیک پروتئومــیکس پــرداخـته می شود. مواد و روش ها: استخراج پروتئین از هیپوکامپ در دو گروه آزمایشی که شامل موش های کنترل و موش هایی که عصاره آبی گیاه اسطوخودوس دریافت کرده بودند صورت گرفت. سپس پروتئین ها در مرحله اول(IEF) بسته به pH ایزوالکتریک خود روی نوار استریپ تفکیک شدند و مرحله دوم الکتروفورز دوبعدی SDS page است که مرحله جداسازی پروتئین ها بر اساس وزن مولکولی می باشد. ژل های هر دو گروه مورد آزمایش، جهت رویت لکه های پروتئینی با روش نقره رنگ آمیزی شدند. در نهایت پروتئین های دو گروه جهت آنالیز بیوانفورماتیکی و آماری(آنالیز خوشه بنــدی و آنالیز مـــولفه اصـــلی) با نـرم افزار progenesis same spot مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های پژوهش: در این تحقیق۹۹۰ نقطه پروتئینی از هر دو گروه به دست آمد. مقایسه بین گروه ها حکایت از بیان ۸۰ نقطه پروتئینی جدید در گروه تحت تاثیر عصاره بود در حالی که هیپوکامپ در حضور عصاره مـــهار بیان ۱۴۰ پــروتئین را نشان داد. بنا بر این حضور عصاره باعث تغییر بیان ژن در هیپوکامپ می شود که نتیجه آن منجر به تقویت فرایند یادگیری و آمـــوختــن می گردد. آنالیز خوشه بندی، پروتئین ها را از نظر بیان به ۳ خوشه اصلی تقسیم نمود که بیانگر وجود پروتئین هایی با بیان مشابه در هر خوشه است که این پروتئین ها می توانند عملکرد مشابهی را در شرایط آزمایش ارائه نمایند یا بیانگر حضور همه آن ها در مسیر بیولوژیکی مشترک است. آنالیز مولفه اصلی(PCA) نتایج حاصل از خوشه بندی را تایید نمود و نشان داد که داده های پروتئینی بر طبق شرایط آزمایش خوشه ‌بندی شده اند. بحث و نتیجه گیری: در نهایت می توان نتیجه گرفت که عصاره اسطوخودوس باعث تغییر بیان معنی داری در سطح پروتئوم می شود و احتمالا فرایند های بیولوژیک ویژه ای را در هیپوکامپ موش صحرایی فعال می نماید که در همراهی با تقویت یادگیری در موش است.
حسین نجف زاده ورزی، سیدرضا فاطمی، ناهید گوهری،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: مطالعه حـــاضر به منظور مقایسه اثر عصاره میگو، گلـــی بنکلامید و وانادیوم بر روی تغییرات قندخون رت های دیابتی انجام گرفت. مواد و روش ها: دیابت به وسیله استرپتوزوسین در شش گروه موش صحرایی(رت) نر(در هر گروه ۷ سر) ایجاد شد. گروه اول به عنوان گروه شاهد در شرایط یکسان با سایر گروه ها نگهداری شد. گروه دوم گلـــی بنـــکلامید (mg/kg ۱۰)، گروه سوم وانادیوم(mg/kg ۱۰)، گروه چهارم عصاره میگو به صورت خوراکی(mg/kg ۵۰۰) و گروه پنجم عصاره میگو به صورت تزریقی(mg/kg ۲۰۰) را در روز هشتم بعد از تزریق استرپتوزوسین(mg/kg ۶۰) و پس از آن به صورت یک روز در میان تا روز ۱۸ دریافت کردند. گروه ششم از روز اول تا روز ۱۸ عصاره را به صورت تزریقی(mg/kg ۲۰۰) دریافت کرد. قندخون در روز هشتم قبل از تجویز داروها و سپس ۱، ۳ و ۲۴ ساعت بعد و در روز پانزدهم اندازه گیری شد و هموگلوبین گلیکوزیله در روز هجدهم اندازه گیری شد. یافته های پژوهش: نتایج نشان داد که عصاره میگو به طور معنی داری توانست اثر پیشگیری کنندگی بر روی شدت دیابت داشته باشد و مانع افزایش قندخون در مقایسه با گروه های دیگر گردد، در حالی که هموگلوبین گلیکوزیله را افزایش داد. عصاره خوراکی در یــک و ۲۴ ساعت بعد از تجویز، قندخون را به طور معنی داری کاهش داد. در حالی که گلی بنکلامید و وانادیوم تاثیر معنی داری بر روی قندخون نداشتند. بحث و نتیجه گیری: این بررسی نشان می دهد که میگو می تواند اثر حمایتی بر کاهش شدت دیابت داشته باشد، با این حال انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه ضروری است.
نامدار یوسف وند، اسماعیل محمدی زاده، مریم کاظمی ، فریدون یاوری، سعید دزفولی نژاد،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: غده تیروئید یکی از بزرگترین غدد درون ‌ریز می‌باشد که هورمون ‌های آن جهت رشد، تکامل و متابولیسم بدن اهمیت دارند. اعمال نرمال این غده، به حضور عناصر کمیاب برای سنتز و متابولیسم هورمون ‌های تیروئیدی وابسته است. عناصر کمیاب مس و روی، نقش مهمی در تنظیم فرایندهای فیزیولوژیکی دارند. این دو عنصر، در حفظ سلامت تیروئید و عملکرد طبیعی آن، دارای اهمیت هستند. لذا در این مطالعه، میزان تغییرات هورمون ‌های تیروئیدی، عناصر مس و روی سرم، وزن غده‌ تیروئید و وزن بدن، در شرایط کم ‌کاری تیروئید القا‌ء شده با متی ‌مازول در دو دوز مختلف بررسی گردید. مواد و روش‌ها: تعداد ۲۱ سر موش‌ سفید صحرایی بالغ جنس نر انتخاب و به سه گروه تقسیم شدند. گروه کنترل، آب‌ آشامیدنی و گروه تیمار دوز پایین، میزان ۲۰ میلی‌گرم در ۱۰۰ میلی‌لیتر و گروه تیمار دوز بالا، میزان ۱۰۰ میلی‌گرم در ۱۰۰ میلی‌لیتر ‌از پودر متی ‌مازول حل ‌شده در آب آشامیدنی به ‌مدت ۴۲ روز دریافت نمودند. در پایان دوره، ابتدا حیوانات وزن شدند. پس از بیهوشی و خونگیری از آن ها نمونه ‌های سرم جمع ‌آوری گردید. سطح ســرمی هورمون‌های تیروئید توسط روش رادیوایمیونواسی و میزان عناصر موجود در سرم توسط دستگاه اسپکتروفتومتری جذب اتمی فاقد شعله، اندازه‌گیری و وزن غده‌ تیروئید نیز تعیین‌ گردید. یافته‌های پژوهش: کم‌کاری تیروئید القاء ‌شده با متی ‌مازول‌‌، موجب کاهش معنی ‌دار سطح هورمون ‌های‌ تیروکسین، تری ‌یدوتیرونین ‌و عناصر روی و مس سرم‌، کاهش وزن بدن و افزایش وزن غده‌ تیروئید در گروه‌های تیمار نسبت به گروه کنترل شد که این اثرات در گروه تیمار با دوز بالا، نمایان‌تر بود. بحث و نتیجه‌گیری: این مطالعه پیشنهاد می‌کند که کم‌کاری تیروئید القاء شده با متی ‌مازول‌، ضمن کاهش میزان هورمون ‌های تیروئیدی و افزایش وزن غده‌ تیروئید و کاهش وزن بدن‌، سبب کاهش معنی ‌دار وابسته به دوز در میزان عناصر مس و روی سرم خون ‌می‌گردد. گمان می‌ رود کم‌ کاری تیروئید برخی از اثرات خود را بر بدن، از طریق کاهش سطح عناصر مس و روی اعمال می‌کند.
آنا میفور، نایبعلی احمدی ، فرج اله ملکی،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: مهم ترین فعالیـــت های بیولوژیکی در سلول بر عهده پروتئین هاست و امروزه شناسایی پروتئین های سلول های مغزی و عملکرد آن ها با توجه به اهمیت مغز و نقش آن در کنترل فعالیت های بیولوژیکی از مباحث مورد علاقه محققان نورولوژیست می باشد. یکی از روش های مورد استفاده برای بررسی پروتئین های سلول های مغز، جدا کردن پروتئین ها بر اساس pH ایزوالکتریک آن ها می باشد. این مطالعه به منظور بهینه سازی شرایط ایزوالکتریک فوکوسینگ و انتخاب نوار با شیب pH تثبیت شده(IPG) که دارای بیشترین قدرت تفکیک باشد، انجام گردید. مواد و روش ها: بعد از استخراج پروتئین های مغز موش و تعیین غلظت پروتئین ها به روش Bradford، عمل ایزوالکتریک فوکوسینگ با استفاده از سه نوار IPG با سه شیب PH مختلف انجام شد. یافته های پژوهش: نوار IPG با pH=۳-۱۰NL در مـقایسه با دو نـــوار IPG دیگر با pH=۳-۱۰ و pH=۴-۷ توانست پروتئین های بیشتری با قدرت نفکیک بالا جداسازی کند. بحث و نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که نوارهای با pH=۳-۱۰NL در مقایسه با دیگر نوارهای به کار رفته در تکنیک ایزوالکتریک فوکوسینگ می توانند پروتئین های بیشتری را از یکدیگر جدا کنند و این نوارها دارای قدرت تفکیک بهتری نسبت به دیگر نوارهایIEF می باشند. با توجه به پیچیدگی مغز، عملکرد آن و گستردگی پروتئین هایش این نوارها برای جداسازی پروتئین ها مناسب ترند.
مریم فرد، دکتر فرزاد رجایی، دکتر محمد رضا ساروخانی، ،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: افزایش استرس بدنبال پیشرفت تکنولوژی بنظر میرسد که عامل بسیار مهمی در ایجاد اختلالات ارگان های بدن نظیر دستگاه تولید مثل باشد. لذا مطالعه حاضر بمنظور بررسی آثار استرس بر روی بیضه موش صحرایی انجام شد. روش کار: ۱۸ سر موش‏ صحرایی نژاد ویستار به صورت تصادفی به ۲ گروه مساوی تقسیم شدند. حیوانات در گروه تحت استرس به مدت ۱۰ روز در معرض استرس های مختلف بصورت محرومیت غذایی، محرومیت آب، بیحرکتی در دمای ۴ درجه، شنای اجباری و ایزولیشن قرار گرفتند در حالیکه حیوانات گروه کنترل بدون هیچ اختلالی در قفس های خود نگهداری شدند. پس از مدت مورد نظر حیوانات وزن شده و پس از بیهوشی با کتامین و زایلازین بیضه حیوانات جدا و وزن شدند. پس از فیکساسیون با فرمالدئید ۱۰% نمونه هایی از بیضه برای مطالعه با میکروسکوپ نوری آماده شدند. تعداد سلول های اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت، اسپرم و لایدیگ، ضخامت مجرای سمینفروس با برنامه نرم افزاریImage Tool در گروههای مورد مطالعه، تعیین و داده ها از نظر آماری مورد مقایسه گردید. یافته ها: مطالعه حاضر نشان داد که میانگین تعداد سلول های اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت، اسپرم و لایدیگ تفاوت معنی داری را بین گروه های تحت استرس و کنترل نشان داد (۰۰۱/۰ p<). میانگین ضخامت مجرای سمینفروس نیز در گروه های تحت استرس در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان داد (۰۰۱/۰ p<). نتیجه گیری:نتایج نشان داد که استرس چندگانه ترتیبی می تواند با کاهش در قطر مجرای سمینفروس، تعداد سلولهای اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت، اسپرم و لایدیگ بر سیستم تولید مثلی موش صحرایی اثر منفی داشته باشد ولی برای تایید مطالب فوق به مطالعات بیشتری نیاز است.
حکیمه زالی، مسعود سهیلی کاشانی ، رضا وفایی، لیلی رستم نیا،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: یکی از میان برهای کشف هدف های دارویی بهره گیری از دانش های جدیدی علوم پایه پزشکی نظیر ژنومیکس، پروتئومیکس، متابولومیکس، آمار زیستی و بیوانفورماتیک می باشد که به صورت جامع نگر به مطالعه مباحث بیولوژیک و پزشکی می پردازد. در این مطالعه با کمک دانش پروتئومیکس و استفاده از بیوانفورماتیک و آمار زیستی به شناسایی هدف های پروتئینی دارویی برای درمان آلزایمر پرداخته می شود. پروتئوم هیپوکامپ موش های آلزایمری و سالمی که تحت تاثیر عصاره آبی گیاه اسطخودوس قرار گرفته اند مورد خوشه بندی از نظر میزان بیان قرار می گیرند. مواد و روش ها: استخراج پروتئین از نمونه مغز موش سالم(C) : استخراج پروتئین از نمونه مغز موش سالم(C) و آلزایمری(A) که عصاره دریافت نکرده اند و سالم(CE) و آلزایمری(AE) که تحت انکوباسیون با عصاره بوده اند صورت گرفت و با استفاده از الکتروفورز دوبعدی جداسازی پروتئین ها انجام شد. سپس ژل ها جهت رویت لکه های پروتئینی به روش نیترات نقره رنگ آمیزی شد. پروتئین های چهار گروه با نرم افزار بیوانفورماتیکی مورد آنالیز بیوانفورماتیکی و آماری قرار گرفت یافته های پژوهش: آنالیز بیوانفورتیکی و آماری ژل های به دست آمده از تکنیک الکتروفورز دو بعدی نشان داد که ۹۹۰ نقطه پروتئینی در چهار گروه مشاهده شد مقایسه پروتئوم A و AE، ۴۹ پروتئین در گروه A وجود داشت که در گروه AE بیانی نداشتند در حالی که ۲۶ نقطه در گروه AE وجود دارد که دارای بیان جدید هستند و ناشی از اثر عصاره است. مقایسه پروتئوم دو گروه C و CE نشان داد که حضور عصاره باعث بیان ۸۰ پروتئین جدید و خاموشی ۱۰۴ پروتئین شده است بحث و نتیجه گیری: بعد از حذف پروتئین های مشترک بین دو گروهی که تحت تاثیر عصاره بودند پروتئین هایی که در واقع نقش کاندید دارویی برای درمان آلزایمر هستند مشخص شد. تغییرات در سطح ملکولی با آنالیزهای آماری چند متغیره ای نظیر کلاسترینگ یا آنالیز همبستگی و آنالیز مولفه اصلی به خوبی آشکار گردید و گروه های پروتئینی که دارای تغییر بیان بودند در ۳ خوشه اصلی معرفی گردید. در نهایت می توان نتیجه گرفت که عصاره اسطوخودوس باعث تغییر بیان معنی داری در سطح پروتئوم می شود و احتمالا فرایند های بیولوژیک ویژه ای را در هیپوکامپ موش صحرایی فعال می نماید که در همراهی با تقویت یادگیری و حافظه در موش سالم و آلزایمری می گردد.
نعمت اله غیبی، محمد صوفی آبادی، حمیده رسول پور ، سودابه دهقان نژاد،
دوره ۲۱، شماره ۵ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: ملاتونین از ترشحات اصلی غده پینه آل یا صنوبری بوده که نقش مهمی در تنظیم ریتم های فیزیولوژیک بدن دارد شواهد جدید از اثر آن بر سیستم درد حکایت می کند، برای مثال مشاهده شده که تجویز توام محیطی ملاتونین و مرفین سبب هم افزای بی دردی می گردد. هدف از این مطالعه بررسی اثر تزریق مرکزی ملاتونین بر درد ناشی از تجویز فرمالین در موش های سفید صحرایی نر می باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه موش های سفید صحرایی نژاد NMRI به چهار گروه مساوی ده تایی شامل: کنترل، شم(داشتن کانول بدون دریافت ملاتونین) و دو گروه کانول دار دریافت کننده ملاتونین با غلظت های ug/kg ۱/۰ و ۵/۰ تقسیم شدند. سپس در بطن راست مغز سه گروه با روش استریوتاکسی کانول راهنما جاگذاری شد و بعد از ۷ روز استراحت و بازگشت به شرایط طبیعی، جهت بررسی درد ابتدا ملاتونین تزریق و نیم ساعت پس ازآن فرمالین(۵/۲ درصد) به مقدار۵۰ میکرولیتر در کف پای راست حیوانات تزریق گردید، سپس داده های مورد نظر از طریق شمارش تعداد دفعات لیسیدن پای مورد تزریق(Licking) و جمع کردن پوست پشت(Flinching) به مدت یک ساعت جمع آوری و مورد ارزیابی و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته های پژوهش: تجویز ملاتونین در فاز حاد علامت لیسیدن محل تزریق درد را در هر دو گروه ملاتونین نسبت به گروه کنترل کاهش داد.(P<۰,۰۵, ۰.۰۱) در فاز مزمن نیز در گروه ملاتونین با دوز ۵/۰ میکروگرم، تعداد دفعات لیسیدن پای محل تزریق کاهش چشم گیری نسبت به گروه کنترل به ویژه در دقایق ۴۰- ۱۵ و ۶۰ آزمون داشت.(P<۰.۰۱) هم چنین علامت جمع کردن پوست پشت در فاز حاد و در ابتدای مرحله مزمن آزمون، در گروه ملاتونین با دوز ۵/۰ میکروگرم کاهش معنی داری نسبت به گروه کنترل یافت.(P<۰.۰۵) این رفتار در انتهای مرحله مزمن آزمون فرمالین به ویژه در دقایق ۶۰ و ۵۵ در هر دو گروه دریافت کننده ملاتونین تشدید شد.(P<۰.۰۱, ۰.۰۰۱) بحث و نتیجه گیری: نتایج مطالعه ما نشان داد که تزریق مرکزی ملاتونین اثر ضد دردی معنی داری را ایجاد می کند ولی الگوی ضد دردی آن ممکن است وابسته به زمان متفاوت باشد.
زهرا غلامی، منصور امرائی،
دوره ۲۱، شماره ۷ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده: سابقه و هدف : درد پاسخ استرس به آسیب است، بنابراین برای بهبود و به حداقل رساندن آسیب های آن بایستی به طور مناسبی کنترل صورت گیرد. به دلیل خصویات اعتیاد آور جانبی دارهای ضد درد مثل مرفین، تمایل کمتری به استفاده از آن وجود دارد و از طرف دیگر استفاده از گیاهان دارویی در تسکین درد از زمان های قدیم متداول بوده و استفاده از آنها رو به افزایش می باشد.در تحقیق حاضر اثر ضد دردی عصاره الکی کاپیتول های گیاه بابونه مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها : در تحقیق حاضر، اثر ضد دردی عصاره الکی کاپیتول های گیاه بابونه توسط تست فرمالین و تست صفحه داغ hot plate در موش مورد بررسی قرار گرفت. عصاره الکلی گیاه در دوزهای mg/kg ۵،۱۰ و۵۰ وزن بدن و مرفین در دوزmg/kg ۱۰ وزن بدن به عنوان داروی ضد درد استاندارد به صورت دورن صفاقی تزریق گردید.گروه شاهد سرم فیزیولوژیک را به عنوان حلال عصاره الکلی گیاه دریافت نمودند. یافته ها: عصاره الکلی کاپیتول های گیاه بابونه تنها فاز ثانویه درد را در تست فرمالین کاهش داد. هیچ کدام از دوزهای عصاره الکلی کاپیتول های گیاه بابونه بر روی تاخیر در زمان پاسخ به درد در تست صفحه داغ اثری نداشت. نتایج: این تحقیق نشان داد که کاپیتول های گیاه بابونه بر روی درد مزمن القاء شده توسط فاز ثانویه تست فرمالین دارای اثر تسکین دهندگی می باشد. هر چند مطالعات بیشتری برای تعیین اثرات درمانی آن مورد نیاز می باشد.
نعمت اله غیبی، محمد صوفی آبادی، مجید سیرتی ثابت، حسن جهانی هاشمی۴ ، محمد حسن کریم فر،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده مقدمه: بادام کوهی گیاهی سنتی است که به عنوان کاهنده قند خون و درمان دیابت در ایران استفاده می‏شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر عصاره ریشه بادام کوهی و ماده موثره آن، آمیگدالین، بر قند خون در موش‏های سفید صحرایی سالم و دیابتی انجام پذیرفت. مواد و روش‏‏ها: ۴۸ سر موش سفید صحرایی نر(۱۸۰-۲۵۰ گرم) نژاد NMRI ابتدا به دو گروه سالم و دیابتی مجزا و سپس هر کدام از آنها به سه زیرگروه دریافت کننده سالین(۵/۰ میلی لیتر)، دریافت کننده آمیگدالین (تزریق روزانه ۱۰۰ میلی‏گرم بر کیلوگرم به مدت یک هفته) و دریافت کننده عصاره گیاه بادام کوهی (گاواژ دهانی به مدت یک هفته و با دوز ۱۰۰ میلی‏گرم بر کیلوگرم ) تقسیم شدند. القا دیابت با تزریق تک دوز استروپتوزتوسین (۶۰ میلی‏گرم بر کیلوگرم/ درون صفاقی) صورت گرفت. غلظت گلوکز خون با استفاده از کیت و روش گلوکز اکسیداز و اندازه‏گیری میزان جذب در طول موج ۵۲۰ نانومتر توسط اسپکتروفتومتر در زمان‏های ۴، ۸ ، ۲۴ ساعت و یک هفته بعد از آخرین تیمار با سالین، آمیگدالین و عصاره اندازه‏گیری گردید. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری تی، آنالیز واریانس یک طرفه و دانت تجزیه و تحلیل شدند . یافته های پژوهش: تیمار حیوانات دیابتی با آمیگدالین و عصاره بادام کوهی باعث کاهش معنی‏دار گلوکز سرم در بازه‏های زمانی ۴ و ۸ ساعت بعد از آخرین تیمار با این ترکیبات در مقایسه با گروه سالین‏گردید(۰۰۰۱/۰ P<). ولی در دو بازه زمانی ۲۴ ساعت و یک هفته بعد تفاوت آماری بین گروه ها مشاهده نشد. نتیجه‏گیری: عصاره بادام تلخ و ماده موثره آن، آمیگدالین توانایی کاهش قند خون موش‏های صحرایی دیابتی را دارند. .
حمید کلالیان مقدم، توراندوخت بلوچ نزاد مجرد ، مهرداد روغنی ، مهدی خاکساری، پیراسته نوروزی، مژگان فضلی، ملیحه آهویی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

دیابت، خطر ابتلای سیستم اعصاب مرکزی (CNS) به اختلالاتی مانند سکته مغزی، تشنج، زوال عقل و اختلال شناختی را افزایش می دهد.. بربرین یک آلکالوئید ایزوکوئینولین طبیعی‌است که اثر‌بخشی آن بر اختلالات‌ نورودژنراتیو در مطالعات اخیر گزارش‌شده‌است. هم‌چنین ثابت شده است، هیپر گلیسمی از طریق فرایندهای آنزیمی و غیر آنزیمی موجب القای اکسیداسیون خودبه خودی گلوکز گردیده و با تحریک تولید قطعات اکسیژنی و نیتروژنی فعال،منجر به استرس اکسیداتیو می شود همچنین تولید بیش از حد ROS می تواند، سبب آسیب DNA و پروتئین ها شده، بر عملکرد گیرنده ها، آنزیم ها، انتقال پروتئین ها، و غیره تاثیر گذارده و آنزیم های سیستم دفاع آنتی اکسیدانی و یا آنزیم های مشارکت کننده در ترمیم را غیر فعال نماید. مواد و روش‌ها: در این مطالعه ۹۰ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بطور تصادفی انتخاب و به پنج گروه: کنترل، کنترل تیمارشده با بربرین( mg/kg۱۰۰)، دیابتی و دیابتی تیمارشده با بربرین (mg/kg۱۰۰و۵۰) تقسیم شدند. دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین(STZ) با دوز mg/kg ۶۰ به صورت درون صفاقی القاء گردید. یک هفته پس از تزریق استرپتوزوتوسین، تیمار با بربرین با دوزmg/kg /day ۱۰۰و ۵۰ به مدت هشت هفته به صورت خوراکی انجام گردید. قند خون درهفته های ۲، ۴، ۶و ۸ پس از تزریق STZ با خون گیری از سیاهرگ دمی ندازه گیری شد. پراکسیداسیون لیپیدی، سطح نیتریت و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز به عنوان شاخص های استرس اکسیداتیو در هیپوکامپ اندازه گیری شد. در پایان داده‌های گروه ها با نرم افزار آماری۵ prism و آزمون‌های one way ANOVA و Tukeyتجزیه و تحلیل شدند یافته ها: هشت هفته پس از القای دیابت، افزایش پراکسیداسیون لیپیدی، کاهش فعالیت آنزیم‌ سوپراکسید‌دیسموتاز و افزایش سطح نیتریت در هیپوکامپ موش‌های دیابتی، نسبت‌ به گروه کنترل مشاهده ‌شد. تجویز طولانی‌مدت بربرین (mg/kg ۱۰۰، ۵۰ روزانه ) سبب بهبودی استرس‌اکسیداتیو در مغز موش‌های دیابتی گردید. نتیجه‌گیری: پژوهش حاضر نشان‌ داد که درمان با بربرین به طور معنی‌داری منجر به کاهش استرس اکسیداتیو در هیپوکامپ موش‌های صحرایی دیابتی شده با STZ گردید..
ثریا قرمزگلی، سیما نصری، محسن ناصری ،
دوره ۲۲، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: به دلیل شیوع بیماری هایی نظیر آلزایمر و وجود عوارض زیاد داروهای سنتتیک، استفاده از گیاهان داروئی مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از سعد کوفی در طب سنتی به منظور تقویت حافظه و این که تاکنون تحقیقی راجع به اثر عصاره ریزوم های گیاه سعد کوفی بر حافظه و یادگیری صورت نگرفته است، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر عصاره ریزوم سعد کوفی بر یادگیری و حافظه انجام شد.
مواد و روش ها: بدین منظور موش های صحرایی نر بالغ به طور تصادفی به دو گروه شاهد(دریافت کننده حلال عصاره) و تحت درمان تقسیم شدند. در گروه درمان عصاره هیدروالکلی ریزوم گیاه سعد کوفی به مدت ۱۰ روز در سه دوز ۱۰۰، ۱۰، ۱ میلی گرم بر کیلوگرم به صورت تزریق داخل صفاقی تجویز شد. تست حافظه و یادگیری، توسط ماز Y(برای بررسی رفتار تناوبی) و شاتل باکس(برای بررسی یادگیری اجتنابی غیرفعال و تاخیر اولیه و تاخیر ثانویه در آن) صورت گرفت.
یافته های پژوهش: از نظر تاخیر اولیه هیچ گونه تفاوت معنی داری بین گروه های شاهد و تحت تیمار مشاهده نشد که خود به مفهوم عدم تغییر توانایی در کسب اطلاعات جدید در موش های تحت تیمار می باشد، از طرف دیگر تاخیر حین عبور در گروه درمان با دوز تزریقی ۱۰۰ میلی گرم بر کیلوگرم تفاوت معنی دار نسبت به گروه شاهد نشان داد.(P<۰,۰۵) میزان بروز رفتار تناوبی در آزمون Ymaz در گروه تزریقی ۱۰ میلی گرم بر کیلوگرم نسبت به گروه شاهد تفاوت معنی داری را نشان داد.(P<۰.۰۰۱)
بحث و نتیجه گیری: تزریق داخل صفاقی عصاره ریزوم سعد کوفی میزان یادآوری اطلاعات را افزایش می دهد. البته تاثیر مثبت آن بر حافظه بلند مدت بیشتر از حافظه کوتاه مدت می باشد.

مریم صالحی، مهوش جعفری، علیرضا عسگری، کاووس طهماسبی،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: دیازینون یکی از مهم ترین حشره کش ارگانوفسفره است که به طور وسیع برای کنترل حشرات در منازل و کشاورزی استفاده می شود. این عامل باعث القاء استرس اکسیداتیو در بافت های مختلف می شود. هدف از این مطالعه بررسی نقش حفاظتی ویتامین هایE و C به عنوان آنتی اکسیدان در کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از دیازینون در بافت کلیه موش صحرایی است.
 مواد و روش ها: در مطالعه تجربی حاضر، موش های صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به ۶ گروه تقسیم شدند. گروه کنترل(روغن ذرت به عنوان حلال دیازینون)، گروه دیازینون(mg/kg ۱۰۰)، گروه ویتامین E (mg/kg ۱۵۰)، گروه ویتامین C (mg/kg ۲۰۰) و گروه دیازینون- ویتامین E و گروه دیازینون- ویتامین C را به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت کردند. ۲۴ ساعت بعد از تزریق، موش ها توسط اتر بی هوش و کلیه ها به سرعت جدا شد. پس از هموژنه کردن بافت ها، فعالیت آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز(SOD)، کاتالاز(CAT)، گلوتاتیون S- ترانسفراز(GST) و لاکتات دهیدروژناز(LDH) و غلظت های گلوتاتیون(GSH) و مالون دی آلدئید(MDA) توسط روش های بیوشیمیایی تعیین شدند.
یافته های پژوهش: دیازینون باعث افزایش فعالیت آنزیم های SOD،CAT و GST در کلیه ها می شود. هم چنین کاهش غلظت GSH و افزایش غلظت MDA مشاهده می گردد. تجویز ویتامین هایE وC مانع تغییرات این پارامترها در کلیه ها می شود.
بحث و نتیجه گیری: دیازینون با افزایش لیپیدپراکسیداسیون غشاء و کاهش غلظت GSH باعث استرس اکسیداتیو در کلیه ها می شود. تجویز ویتامین هایE و C به عنوان آنتی اکسیدان از طریق پاک سازی رادیکال های آزاد باعث کاهش سمیت دیازینون اما نه به طور کامل می شود.


صفحه 1 از 5    
اولین
قبلی
۱
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی ایلام Journal of Ilam University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.23 seconds with 48 queries by YEKTAWEB 4701