علی خانی جیحونی ، علیرضا حیدرنیا، محمد حسین کاوه، ابراهیم حاجی زاده، علیرضا عسکری، محمد مهدی نقی زاده،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: ابزارهای سنجش و پرسش نامه هایی که در تحقیق ها به کار گرفته می شوند تا از طریق آن ها میزان دستیابی به اهداف پژوهش اندازه گیری شوند، خود باید استاندارد باشند تا حد ممکن ضمانت نتایج به دست آمده را تضمین نمود. پژوهش حاضر با هدف طراحی روایی و پایایی ابزار پیشگیری از پوکی استخوان بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی در زنان صورت پذیرفته است.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی که روی ۴۰۰ نفر از زنان ۳۰ تا ۵۰ سال شهر فسا صورت پذیرفت، پس از بررسی متون، ابزار لازم طراحی شد و روایی و پایایی آن بر اساس کسب نظر پانل خبرگان، محاسبه نسبت روایی محتوی، شاخص روایی محتوی، روایی صوری، تحلیل عامل اکتشافی و نیز تعیین اعتماد ابزار با روش آزمون-آزمون مجدد، همسانی درونی انجام گرفت. کلیه تحلیل ها با استفاده از نرم افزار vol,۱۶ SPSS انجام شد.
یافته های پژوهش: روایی ۴۲ آیتم با محاسبه شاخص امتیاز تاثیر آیتم بالاتر از ۱۵ درصد، شاخص نسبت روایی محتوای بالاتر از ۷۹/۰ ارزیابی و بر اساس تحلیل عامل اکتشافی در ۷ عامل دسته بندی شدند. پایایی کلی ابزار تحقیق با محاسبه آلفا کرونباخ برابر ۸۷ درصد تایید شد. پایایی پرسش نامه آگاهی ۸۶ درصد، حساسیت درک شده ۷۱ درصد، شدت درک شده ۸۲ درصد، منافع درک شده ۷۹ درصد، موانع درک شده ۸۲ درصد، انگیزش ۷۷ درصد، خودکارآمدی ۷۹ درصد، راهنمای عمل ۷۷ درصد تعیین گردید.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه شواهد مناسبی در خصوص استحکام ساختار عاملی و پایایی ابزار سنجش سازه های مدل اعتقاد بهداشتی در مورد پیشگیری از پوکی استخوان در زنان، بر اساس انجام فرایند روان سنجی مورد مطالعه را فراهم نمود.
الهه عزتی، فریبا شریعت، فاطمه مرادی، توحید بابازاده،
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: سرطان سرویکس چهارمین سرطان شایع در جهان می باشد که هر ساله باعث مرگ و میر زیادی در زنان سراسر جهان می گردد. با توجه به این که عدم غربالگری منظم سرطان سرویکس با افزایش ۲ تا ۶ برابری خطر ایجاد آن همراه است و این که مدل اعتقاد بهداشتی به عنوان یک مدل مناسب برای بهبود رفتارهای غربالگری معرفی شده است، این مطالعه با هدف سنجش تاثیر برنامه آموزشی ترکیبی در رفتار غربالگری سرطان سرویکس براساس مدل اعتقاد بهداشتی اجرا گردیده است.
مواد و روش ها: دراین مطالعه نیمه تجربی ۱۲۰ نفر از زنان خانه دار مراجعه کننده به ۳ مرکز بهداشتی درمانی در شهرستان اسلام آباد غرب به صورت تصادفی انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه استاندارد، آیتم های آگاهی، سازه های مدل اعتقاد بهداشتی و عملکرد انجام تست پاپ اسمیر قبل و ۳ ماه پس از مداخله آموزشی گردآوری شد. مداخله آموزشی شامل چهار جلسه آموزشی ۴۵ دقیقه ای به مدت چهار هفته بود. داده ها به وسیله نرم افزار spss۲۱ و شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و تحلیلی (تی زوجی، تی مستقل و کای اسکوئر) در سطح معنی داری کمتر از ۰۵/۰ آنالیز گردید.
یافتههای پژوهش: پس از مداخله آموزشی، میانگین نمرات آکاهی و تمام سازه های مدل اعتقاد بهداشتی به جز شدت درک شده (۰۵/۰<p) در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل به طوری معنی داری افزایش یافته بود همچنین پس از مداخله آموزشی، ۷/۶۶ درصد از زنان گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل پاپ اسمیر را انجام می دادند.
بحث و نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که برنامه آموزشی ترکیبی همراه با مدل اعتقاد بهداشتی می تواند یک چارچوب مناسبی را برای طراحی مداخلات آموزشی جهت افزایش انجام تست پاپ اسمیر فراهم کند.
زهرا موسوی، میثم امینی، زیبا محمدی، مهدی بیرجندی، کبری رشیدی،
دوره ۲۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: با توجه به اهمیت انجام مداخلات آموزشی در جهت افزایش رفتارهای پیشگیری کننده از عفونت ادراری کودکان، مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش مراقبت در منزل به والدین، طبق مدل اعتقاد بهداشتی بر عود عفونت ادراری کودکان، انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح قبل و بعد، ۱۲۰ کودک مبتلا به عفونت ادراری که از تاریخ ۱/۷/۱۳۹۶ تا ۱/۱۰/۱۳۹۶ در بخش اطفال بیمارستان امام خمینی(ره) بروجرد بستری شدند، همراه با والدینشان با روش نمونه گیری آسان انتخاب و با استفاده از روش بلوک های تصادفی به دو گروه کنترل و آزمون اختصاص یافتند. والدین افراد گروه آزمون مداخله آموزشی طبق مدل اعتقاد بهداشتی را دریافت کردند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه طراحی شده بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی بود که قبل و یک ماه بعد از مداخله آموزشی توزیع گردید. هم چنین آزمایش کشت ادرار جهت تعیین عود عفونت انجام گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ و نیز آزمون تحلیل چند متغیری، t مستقل، t زوجی، آزمون مقایسه دو نسبت و کای دو تجزیه و تحلیل گردید.
یافته های پژوهش: آموزش سبب کاهش عود مجدد عفونت ادراری کودکان گردید(P˂۰,۰۰۱). هم چنین میانگین نمرات کسب شده در کل ابعاد الگو پس از آموزش در دو گروه افزایش یافت(P˂۰,۰۰۱). در حالی که تفاوت میانگین نمرات پس از آموزش در دو گروه، تنها در حیطه های تهدید درک شده(در گروه آزمون ۳,۸۴ ±۱.۲۱ و در گروه کنترل(۳,۰۳±۱.۰۷)(P=۰,۰۳۹)، منافع درک شده(در گروه آزمون ۱۸,۷۸±۳.۱۴ و در گروه کنترل ۲۰,۱±۲.۸)(P=۰,۰۱۹)، رفتار(در گروه آزمون ۳۰,۸۱±۳.۷۷ و در گروه کنترل۳۰,۱۶±۳.۴۷)(P˂۰,۰۰۱) و خودکارآمدی(در گروه آزمون ۲۹,۵۳±۳.۴۹ و در گروه کنترل ۲۵,۲±۳.۰۷) (P˂۰,۰۰۱) معنادار بود.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش مراقبت در منزل بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی و تاثیر آن برکاهش عود مجدد عفونت ادراری کودکان، بهتر است که حین ترخیص کودکان مبتلا به عفونت ادراری از بیمارستان، آموزش های لازم به والدین در زمینه اصول مراقبت در منزل انجام گردد.