۳۳ نتیجه برای قلب
مجتبی ایزدی، قدرت الله قادری،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه: مطابق با دستورالعمل انجمن پزشکی- ورزشی آمریکا (ACSM)، با توجه به ارتباط زیاد ضربان قلب (HR) و هزینه انرژی (VO۲) در افراد سالم، ثبت ضربان قلب در این افراد شیوه ای کاملا مناسب برای کنترل فعالیتهای ورزشی است. از این رو، به دلیل سهولت و امکان پذیری ثبت ضربان قلب در فعالیت های ورزشی- توانبخشی، بیشتر مطالعات برای تجویز شدت تمرین از %HRmax به عنوان شاخصی پیشگو برای بیان %VO۲max استفاده می کنند. اخیرا، برخی مطالعات اشاره می کنند که ارتباط بین این دو شاخص طبق دستورالعمل ACSM در برنامه ورزشی- توان بخشی برخی بیماران و اشخاص معلول قابل اعمال نمی باشد. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین %HRmax و %VO۲max در ۲۵ نوجوان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک دایپلژی با میانگین سنی۲±۱۲ سال بوده است.
مواد و روش ها: پاسخ های HR و VO۲ در حالت استراحت، پایان هر مرحله و انتهای آزمون ارگومتری مک مستر روی دوچرخه کارسنج با شرکت ۲۵ نوجوان فلج مغزی به صورت داوطلبانه و با رضایت والدین و همچنین تایید پزشک متخصص در این تحقیق اندازه گیری شد. سپس، از این پارامترها برای محاسبه دو شاخص %HRmax و %VO۲max استفاده گردید. از آنالیز رگرسیون برای تعیین ارتباط بین این شاخص ها استفاده شد و رگرسیون خطی بین این دو شاخص برای هر آزمودنی انجام شد.
یافته های پژوهش: یافته ها نشان داد ارزشهای %HRmax در هر مــــرحله از آزمون با ارزشهای %VO۲max هم سان نبوده و با وجــــود ارتباط خطی، الگوی رگرسیون بین آنهـــــا از خط بــــرازندگی فــــاصله دارد(%VO۲max =۱,۵۵×%HRmax–۶۶, R=۰.۷۶) . به عبارت دیگر، در هر مرحله از آزمون ارگومتری، ارزشهای %HRmax به مراتب بالاتر از ارزشهای %VO۲max در مقایسه با دستورالعمل ACSM بود.
بحث و نتیجه گیری: یافته ها اشاره می دارند که ارتباط بین این شاخص ها در بیماران اسپاستیک با دستورالعمل ACSM برای افراد سالم مشابه نیست. این یافته ها در کنار نتایج سایر مطالعات نشان می دهند که هر بیماری نسبت به تاثیر آن روی آمادگی بدنی و قلبی- عروقی و سیستم عصبی-عضلانی، ارتباط بین شاخص های ارزیابی شدت تـــمرین را بر هم می زند و ارتباط بین این شاخص ها در هر بیماری باید جداگانه بررسی شود.
مهناز مردانی،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه: بیماری ایسکمیک قلب بیش از هر بیماری دیگری در کشورهای توسعه یافته موجب مرگ و ناتوانی شده است و همه ساله هزینه های هنگفتی را به خانواده ها و جامعه تحمیل می نماید. پیش بینی می شود بیماریهای قلبی-عروقی تا سال ۲۰۲۰ به سر دسته بیماریهایی تبدیل گردد که کارائی افراد را به دلیل ناتوانی ومرگ زود رس کاهش می دهد. مطالعات متعدد حاکی از آن است که اختلال در لیپوپروتئین های پلاسما و متابولیسم چربی ها از مهمترین عوامل خطر در ایجاد آترواسکلروز است. بنابراین کنترل و درمان دیس لیپیدمی امری ضروری به نظر می رسد. با توجه به شیوع بالای بیماری های قلبی عروقی در خرم آباد و گزارشاتی مبنی بر اثر آنتی اکسیدانی سماق، هدف از این مطالعه بررسی اثر سماق در کاهش LDL کلسترول در مقایسه با لوستاتین می باشد. مواد و روش ها: در این بررسی ۸۶ بیمار مبتلا به بیماری های قلبی-عروقی که توسط پزشک متخصص قلب، بیماری آنان تایید شده بود و LDL بالا نیز داشته و به درمانگاه قلب بیمارستان شهدای عشایر خرم اباد مراجعه کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه تحت درمان با لوستاتین و گروه دوم تحت درمان با لوستاتین به علاوه سماق قرار گرفتند. پس از ۳ ماه مصرف داروهای درمانی مورد نظر، مجددا LDL کلسترول سرم آنان اندازه گیری و مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش: از ۸۶ بیمار مورد مطالعه، ۲۸ بیمار به دلایل مختلف، حاضر به ادامه همکاری نشده و ۵۸ بیمار تا پایان مطالعه حضور داشتند. میانگین LDL کلسترول گروه شاهد و مورد قبل از مداخله به ترتیب۸۲/۱۴۱و ۵۲/۱۷۱ بود که پس از مداخله به ۷/۱۱۵ در گروه شاهد و ۴۵/۱۴۱ در گروه مورد رسید. به دلیل بالاتر بودن سطح کلسترول گروه مورد نسبت به گروه شاهد، متوسط کاهش سطح LDL و در صد کاهش سطح LDL بین دو گروه بررسی گردید. میانگین کاهش در گروه مورد۰۷/۳۰ (۱۷ درصد کاهش) و در گروه شاهد ۱۲/۲۶ (۱۸ درصد کاهش) بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود (P=۰,۵۴). بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، می توان گفت مصرف سماق هرچند باعث کاهش سطح کلسترول سرم می گردد، ولی این تاثیر از نظر آماری معنی دار نمی باشد.
حمیدرضا هنرمند، سمیه تقی زاده، مرتضی رهبرطارمسری، فردین میربلوک،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: در سال های اخیر، عفونت های مزمن و پایدار نیز به عنوان عوامل زمینه ساز سکته حاد قلبی به عنوان یکی از شایع ترین مشکلات سلامتی جوامع بشری معرفی شده اند. در این مطالعه، با تعیین تفاوت میزان شیوع سرمی در بیماران و گروه شاهد، رابطه عفونت قبلی مایکوپلاسما پنومونیه و بروز بعدی انفارکتوس حاد میوکارد بررسی شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی-گذشته نگر، تعداد ۳۷۴ نمونه سرم افراد بیمار و ۱۸۵ نمونه سرم افراد شاهد به طور همزمان و با یک کیت الیزای تجاری کمی(Euroimmune) ساخت کشور آلمان مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج حاصله در محیط نرم افزار SPSS version ۱۶ و با استفاده از آزمون آماری کای اسکوار، تجزیه و تحلیل شدند.
یافته های پژوهش: بین متغیرهای جنسیت، سن، شغل، و محل سکونت شهری یا روستایی، با مثبت شدن الیزای اختصاصی مایکوپلاسما پنومونیه(IgG) رابطه معنی دار دیده نشد(به ترتیبP=۰,۷۰۰ وP=۰.۰۸۰ و P=۰.۰۸۰ و P=۰.۱۵۰)، ولی رابطه بین فشار خون بالا و نتایج الیزا معنی دار بود،(P=۰.۰۰۳). بین سابقه قبلی بیماری حاد تب دار (P=۰.۰۰۱)، و سابقه بیماری ریوی ظرف یک سال گذشته( (P=۰.۰۰۴با نتایج الیزا در گروه بیماران رابطه معنی دار وجود داشت و رابطه شیوع سرمی مثبت مایکوپلاسما پنومونیه و سکته حاد قلبی معنی دار بود.(P= ۰.۰۰۳)
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که سابقه قبلی عفونت مایکوپلاسمایی را نیز می توان یکی از عوامل زمینه ساز در تکوین سکته قلبی حاد در نظر گرفت
زینب امیری مقدم ، سمیه مولایی، محمد رضا زاده ، زهرا قانعی، اکبر بابایی حیدر آبادی، روح اله همتی ،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: بیماری کاوازاکی، یکی از بیماریهای کودکان است که بیشتر کودکان زیر ۵ سال را گرفتار می کند و به صورت حاد خود محدود بروز کرده و گستردگی جهانی دارد، یکی از خصوصیات مهم بیماری کاوازاکی این است که در صورت عدم تشخیص و درمان صحیح، بروز عوارض و مشکلات قلبی متعدد، سلامت بیمار را تهدید می کند. هدف از این مطالعه بررسی دموگرافیک گرفتاری های قلبی در بیماران مبتلا به کاوازاکی بود.
مواد و روش ها: مطالعه گذشته نگر و توصیفی است و جمع آوری اطلاعات از طریق بررسی پرونده های بیماران مبتلا به کاوازاکی که در بیمارستان امام حسین(ع) و بیمارستان کودکان مفید، بین سال ۷۹ تا ۸۴ بستری بودند انجام گرفته است.
یافته های پژوهش: در مدت فوق الذکر، تعداد ۹۷ بیمار با تشخیص ابتلا به بیماری کاوازاکی در دو مرکز بستری شده اند از این تعداد ۶۵ نفر(۱/۶۷ درصد) پسر و ۳۲ نفر(۹/۳۲ درصد) دختر بودند که به نسبت ۱/۲ می باشد. ۷۵ مورد(۳/۷۷ درصد) سن زیر ۵ سال و ۲۲ مورد(۷/۲۲ درصد) سن بالای ۵ سال داشتند. از کل بیماران ۳۲ مورد(۹/۳۲ درصد) یک و یا چند مشکل قلبی داشتند. از این تعداد بیمار دچار عارضه قلبی، ۲۰ نفر پسر(۵/۶۲ درصد) و ۱۲ نفر دختر (۵/۳۷ درصد) بودند. بیشترین درگیری قلبی؛ پریکاردیال افیوژن(۷/۲۳ درصد) و کمترین درگیری قلبی؛ دیلاتاسیون عروق کرونر و AS (۲ درصد) بود.
بحث و نتیجه گیری: تشخیص به موقع و درمان پیشگیرانه می تواند از عوارض بیماری کاوازاکی جلوگیری نماید. هم چنین با اجرای برنامه بازتوانی قلبی می توان به بهبود کیفیت زندگی این بیماران کمک نمود.
زینب سهرابی، حمید تقی نژاد، مهدیه مقدم، مریم علیزاده، معصومه سلامتی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: بیماری های قلبی-عروقی از شایع ترین علل مرگ و میر و نیز شایع ترین مسائلی هستند که زندگی بشر را تهدید می کنند. تخمین زده شده است تا سال ۲۰۲۰ قریب به ۲۵ میلیون مرگ ناشی از بیماری های قلبی-عروقی رخ دهد و این عامل به عنوان اولین عامل مرگ و میر شناخته شود.
مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی می باشد که در آن تعداد ۴۲ نفر از دبیران دبیرستان ها و مدارس راهنمایی حومه شهر ایلام به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به منظور سنجش تأثیر آموزش بر آگاهی و نگرش آن ها از روش مداخله آموزشی و آزمون دو مرحله ای قبل و بعد از آموزش استفاده شد. با استفاده از پرسش نامه که شامل سه بخش مشخصات دموگرافیک، سئوالات مربوط به آگاهی و سئوالات مربوط به نگرش بود، اطلاعات جمع آوری شد. نتایج حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون کای دو ، فیشر و تی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته های پژوهش: میانگین نمره آگاهی دبیران قبل از آموزش ۱/۳±۷۱/۳۷ و بعد از آموزش ۵/۱±۸۰/۴۱ بود که از نظر آماری تفاوت معنی داری نشان داد.(P<۰,۰۱) میانگین نمره نگرش دبیران قبل از آموزش ۱/۵±۹۷/۱۸و بعد از آموزش ۶/۴±۹۹/۱۸ بود که از نظر آماری تفاوت معنی داری نشان نداد.(P=۰.۴) بین تأثیر آموزش بر آگاهی و نگرش با شغل همسر قبل و بعد از آموزش ارتباط معنی داری وجود داشت به ترتیب.(P=۰.۰۲)(P<۰.۰۵) در حالی که ارتباط معنی داری بین میزان آگاهی و نگرش با سن، جنس، میزان تحصیلات، محل سکونت، سابقه ابتلای فرد، سابقه خانوادگی وجود نداشت.(P>۰.۰۵)
بحث و نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد اختلاف معنی داری بین آگاهی دبیران قبل و بعد از مداخله آموزشی وجود داشته ولی بین نگرش دبیران قبل و بعد از مداخله آموزشی وجود نداشت.
آقای علی سهراب نژاد، دکتر یوسف ویسانی، دکتر علی دل پیشه، دکتر عبدالرحیم افخم زاده، دکتر شهاب رضاییان،
دوره ۲۱، شماره ۶ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه و هدف : بیماریهای قلبی- عروقی (CVD) Cardiovascular disease مهمترین دلیل مرگ از بیماریها در زنان و مردان ایرانی است. شناخت دیدگاه و عملکرد پزشکان در قبال CVD می تواند در هماهنگ سازی عملکرد آنان و در نتیجه پیشگیری و درمان این بیماری بسیار موثر باشد لذا هدف از این مطالعه تعیین دیدگاه و عملکرد پزشکان خانواده در ارتباط با پیشگیری و درمان بیماریهای قلبی عروقی است.
مواد و روشها: نوع مطالعه توصیفی تحلیلی و جامعه پژوهش شامل پزشکان خانواده شاغل در مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایلام در سال ۱۳۹۱ بود. داده ها با استفاده از یک پرسشنامه معتبر در یک دوره سه ماهه و توسط پزشکان تکمیل گردید.
یافته ها: از ۶۷ پزشک خانواده ۵۵ نفر پرسشنامه را تکمیل کردند (میزان پاسخدهی ۸۳%). بیش از دو سوم پزشکان مقادیر خونی LDL را برای ارزیابی اولیه لازم می دانستند. برای بیمارانی که سطح کلسترول رضایت بخش داشتند، ۲۶ نفر (۳/۴۷%) از پزشکان تکرار آزمایش را سالانه، ۲ نفر (۶/۳%) دو سال یکبار و ۲۷ نفر (۱/۴۹%) بصورت ۵-۳ سال توصیه می کردند. برای افراد با کلسترول طبیعی ۱/۵% تکرار آزمایش بصورت سالانه، ۵/۴۸% دو سال یکبار و ۵/۴۵%، ۵-۳ سال توصیه می کنند. پزشکان شاغل در شهر نسبت به پزشکان شاغل در روستا ارتباط منظم با بیماران را عاملی تاثیرگذارتر در کاربرد اقدامات پیشگیرانه توسط پزشکان دانسته اند(۰۰۸/. , p= ۹۹/۱۰-۵۷/۱: %۹۵CI، ۵۹/۳: OR).
نتیجه گیری با وجود اشتراک دیدگاه پزشکان خانواده درباره عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی، آنها دیدگاههای متفاوتی در مورد کارایی درمان هر یک از این عوامل دارند. عملکرد پزشکان درباره اهداف درمانی پرفشاری خون LDL وTG متفاوت است. این تفاوت عملکرد می تواند بر استراتژی مبارزه و کنترل عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی موثر باشد.
الهه زلقی، غلامرضا گودرزی، سحر گراوندی، محمد جواد محمدی، مهدی وثوقی نیری، اسماعیل ویسی، حمید رضا گلپایگانی، سعید سعیدی مهر،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
مقدمه : ذرات معلق به عنوان شاخه ای از مواد آلاینده دارای تنوع و پیچیدگی بسیار زیادی هستند. طبق مطالعات ثابت شده است که مواجه با ذرات در سایز های مختلف باعث افزایش خطر بیماریهای قلبی و مشکلات تنفسی و ریوی می شود . شهر تبریز به عنوان مرکز استان آذربایجان شرقی در حال حاضر یکی از پرجمعیت ترین و آلوده ترین شهرهای ایران به شمار می رود، هدف از این تحقیق برآورد بیماری های قلبی و تنفسی منتسب به آلاینده PM۱۰ در سال ۱۳۹۰ است.
روش کار : برای نمونه برداری از کل شهر تبریز ۴ ایستگاه از نقاط مختلف شهر انتخاب گردید . غلظت آلاینده PM۱۰ در سال ۱۳۹۰ با استفاده از دستگاه گریم (GRIMM ) اندازه گیری گردید. همچنین پارامترهای دما و فشار از طریق اطلاعات سازمان هواشناسی تبریز جمع آوری گردید. . در مرحله بعد این داده ها توسط نرم افزار Excelبا انجام مراحل تصحیح دما و فشار، برنامه نویسی، پردازش (میانگین) و فیلتر کردن پردازش گردید و داده های پردازش شده توسط Excel به مدل کامپیوتری(Air Quality Health Impact Assessment) Air Q۲,۲.۳ داده شد. این مدل شامل چهار اسکرین ورودی ( Supplier، AQ data، Location، Parameter ) و دو اسکرین خروجی ( Table، Graph ) میباشد.
یافته ها : نتایج نمونه برداری نشان داد که بیشترین غلظت PM۱۰ مربوط به ایستگاه میدان نماز با غلظت ۹۵/۸۷ میکروگرم بر متر مکعب و کمترین غلظت مربوط به ایستگاه باغشمال با غلظت ۳۳/۷۸ میکروگرم بر متر مکعب بوده است. متوسط سالیانه، متوسط تابستان، متوسط زمستان و صدک ۹۸ این آلاینده در شهر تبریز به ترتیب برابر با ۱۳/۸۳، ۰۶/۹۰، ۹۳/۷۵و ۷۸/۲۵۸ میکروگرم بر متر مکعب بوده است. نتایج حاصل از مدل نشان داد که تعداد موارد بیماری های قلبی و تنفسی منتسب به آلاینده PM۱۰ موجود در هوای شهر تبریز در سال ۱۳۹۰ به ترتیب ۴۲۰ و ۱۰۸۸ نفر بوده اند .
بحث و نتیجه گیری : تعداد موارد تجمعی بیماری قلبی نسبت به سال ۱۳۸۷ ، ۳۱ نفر کاهش داشته است . بیشترین تعداد موارد بیماری قلبی عروقی (۴۴ نفر) مربوط به رده غلظتی ۷۰ تا ۸۰ میکروگرم در مترمکعب بوده است . با افزایش هر ده میکروگرم بر متر مکعب غلظت PM۱۰ خطر بیماریهای قلبی عروقی منتسب در شهر تبریز ۹/۰ درصد افزایش می یابد. تعداد تجمعی موارد بیماری تنفسی ناشی از ۱۰PM، نسبت به سال ۱۳۸۷ ، ۷۹ نفر کاهش یافته است. ۶۸درصد این بیماری در روزهای با غلظت کمتر از ۱۲۰ میکروگرم در متر مکعب به وقوع پیوسته است. با افزایش هر ده میکروگرم بر متر مکعب غلظت PM۱۰ خطر بیماری های تنفسی منتسب در شهر تبریز ۸/۰ درصد افزایش می یابد. و این کاهش نفرات بیماریهای قلبی و تنفسی در سال ۱۳۹۰ نسبت به سال ۱۳۸۷ به دلیل کاهش غلظت سالیانه PM۱۰ در سال ۱۳۹۰ نسبت به سال ۱۳۸۷ بوده است.
زینب بیدل، روح اله همتی ، راضی ناصری فر، میلاد نظر زاده ، علی دل پیشه ،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: انسداد عروق کرونر از مهمترین علل مرگ به علت بیماریهای قلبی عروقی در اکثر نقاط دنیا میباشد. لذا شناخت عوامل مرتبط با آن برای اخذ اقدامات پیشگیرانه ضروری است. هدف مطالعه حاضر بررسی ارتباط عوامل خطر ساز با تنگی عروق کرونر در مراجعه کنندگان به مرکز آنژیوگرافی در شهر مهران میباشد.
مواد و روش: در یک مطالعه توصیفی– تحلیلی،۲۰۴۶ پرونده متعلق به بیماران قلبی عروقی که در طی ماههای فروردین ۱۳۸۹ تا اسفند ۱۳۹۱ به مرکز آنژیوگرافی استان ایلام مراجعه کرده بودند، بررسی گردید. متغیر پیامد شامل نتیجه آنژیوگرافی مثبت و منفی بود و عوامل خطر (جنس، سن، سابقه خانوادگی، مصرف سیگار، فشارخون، چربی های خون) در آنان مورد تحلیل قرار گرفت. برای محاسبه نسبت شانس تطبیق شده از مدل رگرسیون لوجستیک دو حالتی استفاده شد.
یافته: متغیرهای جنس (۴۴/۳=OR، ۵۸/۵-۰۲/۱ :CI۹۵%)، سن (۱۰/۱=OR، ۱۵/۱-۰۵/۱ :CI۹۵%)، سابقه خانوادگی (۱۲/۱=OR، ۹۴/۱-۳۰/۱ :CI۹۵%)، وضعیت مصرف سیگار (۵۰/۱=OR، ۹۸/۱-۰۲/۱ :CI۹۵%)، فشارخون سیستولیک (۱۶/۱=OR، ۲۸/۱-۰۵/۱ :CI۹۵%)، و فشارخون دیاستولیک (۰۴/۱=OR، ۰۹/۱-۰۰/۱ :CI۹۵%) و HDL –کلسترول (۰۴/۱=OR، ۰۸/۱-۰۰/۱ :CI۹۵%) در افزایش نسبت شانس انسداد عروق تاثیر معنیداری داشتند.
بحث و نتیجهگیری: در بین متغیرهای غیرقابل تعدیل، جنس، سن و سابقه خانوادگی بیمار و در بین متغیرهای قابل تعدیل، استعمال سیگار، افزایش فشارخون و HDL –کلسترول پایین، شانس ابتلا به گرفتگی عروق کرونر قلب را افزایش میدهند. انجام مطالعات همگروهی، مرور ساختار یافته و متاآنالیز برای مطالعات آینده پیشنهاد میشود.
محمد آدینه ، کوروش زارع، شهرزاد عطارزاده، اسدالله چراغی،
دوره ۲۲، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: دستورالعمل های احیاء قلبی-ریوی در چندین سال گذشته جهت رسیدن به نتایج بهتر دچار تغییراتی شده است که آگاهی از این تغییرات جهت پاسخگویی سریع و مؤثر در زمان ایست قلبی و تنفسی برای پرستاران ضروری است. لذا هدف این پژوهش تعیین تاثیر بازآموزی احیاء قلبی ریوی پایه بر میزان کسب و تثبیت آگاهی و مهارت پرستاران از جدیدترین دستورالعمل های CPCR می باشد.
مواد و روش ها:این تحقیق یک مطالعه شبه تجربی تک گروهه می باشد که به صورت قبل و بعد انجام شده است. سنجش آگاهی CPCRتوسط پرسش نامه ایی با سوالات چندگزینه ای معتبر متکی بر تغییرات جدید CPCRو مهارت های سایکوموتور به وسیله چک لیست استاندارد مشاهده ای با مشاهده عملکرد CPCR روی مانکن در سه مرحله(قبل از بازآموزی، بلافاصله بعد از بازآموزی و ده هفته بعد از بازآموزی) اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری تحلیل اندازه های تکراری انجام شد.
یافتههای پژوهش:نتایج نشان داد که بین میانگین نمره آگاهی و مهارت پرستاران در مراحل پیش، پس و آزمون مجدد اختلاف معناداری وجود دارد.(P=۰,۰۰) به طور میانگین نمره مهارت و آگاهی نمونه ها در مرحله پیش آزمون ۳۹۴/۴±۹۴/۲۹، در مرحله پس آزمون ۵۸۵/۴±۵۳/۳۵ و در مرحله آزمون مجدد ۶۱۲/۲±۱۱/۳۳ می باشد. نتایج بیانگر کسب آگاهی و مهارت پرستاران از تغییرات جدید CPCR به دنبال ۴ ساعت برنامه آموزش عملی و تئوری بود.
بحث و نتیجهگیری:یافته های این مطالعه می تواند دلیلی برای حمایت از نقش مهم آموزش به منظور ارتقاء سطح آگاهی و مهارت پرستاران از جدیدترین تغییرات CPCR و به دنبال آن صلاحیت و امدادرسانی مطمئن در احیاء قلبی ریوی پایه به ویژه در حوادث اورژانس قلبی تنفسی است.
عاطفه هاشمی، سمیرا پویان مجد، امیر اسماعیلی، ولی اله دبیدی روشن،
دوره ۲۲، شماره ۷ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: آسم و چاقی با مشکلات تنفسی همراه است. فعالیت ورزشی از یک طرف با افزایش فشار اکسایشی، احتمال تولید رادیکال های آزاد مضر را افزایش می دهد و از طرفی تحریک آنزیم های ضداکسایشی سبب کاهش رادیکال های آزاد می شود. از آن جا که اطلاعات کمتری در خصوص ارزیابی قلبی تنفسی در کودکان چاق مبتلا به آسم در طی فعالیت حاد در محیط مرطوب و ارتباط آن با عوامل اکسایشی/ضداکسایشی بزاقی وجود دارد، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر فعالیت ورزشی هوازی وامانده ساز بر شاخص های قلبی تنفسی و ارتباط آن با مارکرهای منتخب استرس اکسایشی بزاقی در کودکان چاق مبتلا به آسم در مقایسه با کودکان سالم انجام شد.
مواد و روش ها: ۱۰ نفر کودک چاق مبتلا به آسم(چربی بدنی ۸۶/۲۹ درصد، شاخص توده بدنی kg/m۲۱۲/۲۵) و ۱۵ نفر کودک چاق سالم(چربی بدنی ۴۹/۳۱ درصد، شاخص توده بدنی kg/m۲۸/۲۶)، فعالیت هوازی پیشرونده وامانده ساز با کارسنج پایی را در محیط با درجه حرارت ثابت ۲±۲۲ درجه سانتی گراد و رطوبت(۵±۶۵ درصد) انجام دادند. نمونه های بزاقی جهت تعیین مقادیر مالون دی آلدئید(MDA) و سوپراکسید دیسموتاز(SOD) طی دو مرحله قبل و بعد از فعالیت ورزشی جمع آوری شد. در طی ورزش، مقادیر حالت پایدار پارامترهای قلبی تنفسی(اوج اکسیژن مصرفی(VO۲peak)، پالس اکسیژن(OP) و آستانه تهویه(VT) با استفاده از دستگاه K۴B۲ و ضربان قلب(HR) نیز با ضربان سنج پولار اندازه گیری شد.
یافته های پژوهش: اجرای فعالیت وامانده ساز باعث کاهش غیر معنی دار مقادیر MDA در کودکان چاق آسمی(P=۰,۳۶۶) و کودکان چاق سالم(P=۰.۱۲۷)، هم چنین باعث افزایش غیر معنی دار SOD بزاقی در کودکان چاق آسمی(P=۰.۲۶۸) و کودکان چاق سالم(P=۰.۰۹۲) شد. آستانه تهویه ای در کودکان چاق مبتلا به آسم در مقایسه با کودکان چاق سالم به طور معنی داری(P<۰.۰۰۵) کمتر بود. تفاوت معنی داری بین شاخص های قلبی تنفسی(HR,OP,VO۲peak) در کودکان چاق مبتلا به آسم نسبت به کودکان چاق سالم وجود نداشت. یک همبستگی منفی غیر معنی دار بین مقادیر MDA با شاخص های قلبی تنفسی(HR, VT, OP) و SODبا OP و نیز همبستگی مثبت غیر معنی دار بین SOD با HR ,VT مشاهده شد.
بحث و نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد اگر چه آسم خفیف تا متوسط در کودکان مطالعه حاضر، با استرس اکسیداتیو بزاقی و به نوبه خود اختلال در عملکرد قلبی تنفسی همراه است، اما فقط آستانه تهویهای را به میزان قابل توجهی کاهش داده است. با این وجود، مطالعات بیشتری برای تعیین اثر مداخله ورزشی قلبی تنفسی بر استرس اکسایشی بزاقی در کودکان آسمی مورد نیاز می باشد.
رضا رافع، فاطمه یوسفی فرد، سیده زینب حسینی کب،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: رخداد خطا در سیستم های کامپیوتری، مخصوصاً سیستم هایی که در پزشکی استفاده می شوند، می تواند منجر به صدمات جبران ناپذیری شود. بنا بر این وارسی چنین سیستم هایی اهمیت زیادی دارد. چک کردن مدل یکی از روش هایی است که برای اطمینان از عدم وجود خطا در یک مدل استفاده می شود. ماشین قلب-ریه ماشینی است که در جراحی هایی که نیاز است قلب ساکن باشد به کار می رود و وظایف قلب و ریه را به عهده می گیرد. هدف از این مطالعه ارایه روش رسمی برای اعتبارسنجی ماشین قلب- ریه است.
مواد و روش ها: عملکرد ماشین قلب-ریه با استفاده از ابزار UPPAAL که از ماشین خودکار زمانی پشتیبانی می کند مدل شده است. چون در این ماشین سه مجموعه کار به طور موازی انجام می شود، که در سه زیرسیستم ماشین عملکرد کلی سیستم، ماشین تزریق دارو و ماشین تحویل محلول کاردیوپلژیا مدل شده است.
یافته های پژوهش: پس از مدل سازی، با جستجوی جامع روی فضای حالت مدل، خصوصیات مهم سیستم وارسی شد. وضعیت هایی که موجب ورود سیستم به حالت های ناامن می شود شناسایی شدند. دسترس پذیری تمام حالات مهم سیستم بررسی شد. در نهایت از بد عمل نکردن سیستم و صحت خصوصیات آن اطمینان لازم کسب گردید.
بحث و نتیجه گیری: مدل سازی یک روش کم هزینه برای مطالعه یک سیستم و ارزیابی واکنش آن به تغییرات محیطی قبل از ساخت آن است. نظر به اهمیت ماشین قلب-ریه در جراحی ها در این مقاله یک مدل رسمی برای وارسی عملکرد این ماشین ارائه شده است.
محمد فتحی، سعید آبرون،
دوره ۲۳، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: فعالیت استقامتی تاثیر قابل ملاحظه ای بر تجدید ساختار قلب از جمله پروتئینMHC دارد از طرف دیگرPur&beta واسطه سرکوب بیان ژن &betaMHCاست که موجب کاهش بیان آن می شود، هدف این پژوهش بررسی تاثیر فعالیت استقامتی بر بیان ژن Pur&betaدر قلب رت های نر تمرینکرده نژاد ویستار بود.
مواد و روش ها: بدین منظور ۱۴ رت تحت شرایط کنترل شده(دما، چرخه روشنایی و تاریکی و دسترسی آزاد به آب و غذا) نگهداری و بعد از آشناسازی با پروتکل تمرینی به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی یک برنامه استقامتی(۱۴ هفتهای، ۳۰ متر در دقیقه، ۶ روز در هفته) را روی تردمیل اجرا کرد و سپس ۴۸ ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی بی هوش و تشریح شدند، سپس قلب و در ادامه بطن چپ آن ها خارج و با استفاده از روش Real time-PCR میزان بیان Pur&beta بطن چپ آن ها اندازهگیری شد. در پایان با استفاده از آزمون آماری t اطلاعات به دست آمده ارزیابی شد.
یافته های پژوهش: نتایج این تحقیق نشان داد فعالیت های استقامتی ضمن تغییر در شاخص های m-mod و هم چنین توزین قلب که افزایش معنی داری ابعاد داخلی قلب و هم چنین وزن آن را به خصوص در بطن چپ به همراه داشت با کاهش معنی دار بیان ژن Pur&beta در بافت بطن چپ رت های تمرینکرده همراه بود.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به تاثیر متفاوت فعالیت های استقامتی بر اندازه توده قلب و بیان ژن Pur&beta و هم چنین نقش Pur&beta در بیان ایزوفرم MHC نوع آلفا، به نظر می رسد که تغییرات توده قلب در اثر فعالیت استقامتی با بیان ایزوفرم MHC نوع آلفا، در ارتباط باشد.
مریم کاظمی، حسین مهدی زاده، اردشیر شیری،
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه
داده کاوی به بررسی و تجزیه و تحلیل مقادیر عظیمی از داده ها به منظور کشف الگوها و قوانین معنی دار اطلاق میشود که عمدتا" از طریق ساختن مدل ها و الگوریتم ها، ورودی ها را با هدف خاصی مرتبط می نماید. گاهی تکنیک های داده کاوی منجر به شناسایی الگوریتم های معنادار می شوند که می توانند با استفاده از داده های موجود و در دسترس و با هزینه کم، زمینه های ابتلا، پیشگیری و درمان بیماری ها را در پزشکی فراهم آورده و پزشک ها را در تشخص به موقع یاری رساند.
مواد و روش ها
این مطالعه با هدف استفاده مدیران بیمارستان از نتایج حاصل از داده کاوی سیستم های اطلاعات بیمارستانی جهت پیش بینی دقیق تر و تصمیم گیری مؤثرتر در درمان بیماران صورت گرفته است. دادههای مورد استفاده در این مطالعه، مربوط به اطلاعات۲۷۰ بیمار است که از انبار داده سایت UCI استخراج شده و شامل ۱۴ متغیر است. از مدل" شبکه عصبی" برای پیشبینی مبتلا بودن به بیماری قلبی استفاده شده و دقت پیشبینی آن مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است.
یافته های پژوهش
بر اساس نتایج، مشاهده میشود، مدل شبکه عصبی با ساختار پرسپترون چند لایه با دقتی برابر با ۸۳,۳۳% عمل کلاسبندی را برای مجموعه مشاهدات آزمون انجام داده است.
بحث و نتیجه گیری
نتایج نشان داد که دقت مدل در کلاسبندی رکوردها از لحاظ متغیر پاسخ بیماری قلبی (Heart-dis)برای مجموعه رکوردهای مدلساز ۸۷,۷۵% و برای مجموعه رکوردهای آزمون ۸۳.۳۳% میباشد. همچنین متغیرهای تعداد عروق بزرگ (Nbr-ves)، کاهش استرس(ST-dep)، نقص (Defect)، درد قفسه سینه(Chest-pain)، اوج استرس) (Peak-ST، ضربان قلب ) (Heart-rate، آنژین) (Angina، جنسیت) (Sex، سن(Age) ،ایستایی نوار قلب (Res-elec)، فشار خون (Blood-press)، قندخون (Blood-sugar) و کلسترول سرم(Serum-chol) به ترتیب بیشترین اهمیت را از لحاظ مدل "شبکه عصبی با ساختار پرسپترون چند لایه" در پیشبینی متغیر پاسخ بیماری قلبی (Heart-dis)دارند.
مهران رحیملو، هدی احمدنیا، آزیتا حکمت دوست، سیدموید علویان، سیدعلی کشاورز،
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: کبد چرب غیرالکلی یکی از بیماری های مزمن شایع می باشد که به دلیل عواملی مانند چاقی شکمی، مقاومت به انسولین، دیابت نوع دو و دیسلیپیدمیا ایجاد می شود. در مطالعات پیشین اثرات سودمند زنجبیل بر روی شاخص های مرتبط با سندروم متابولیک نشان داده شده است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثر مکمل زنجبیل بر شاخص های مرتبط با بیماری های قلبی عروقی در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی بود.
مواد و روش ها : در این مطالعه که به شکل کارازمائی بالینی دو سوکور انجام شد، ۵۰ بیمار مبتلا به کبد چرب غیرالکلی در دو گروه مداخله و شاهد برای مدت ۱۲ هفته روزانه ۲ گرم مکمل زنجبیل یا دارونما دریافت کردند. هر دو گروه توصیه به تعدیل رژیم غذایی و انجام فعالیت فیزیکی شدند. سطوح شاخص های التهابی، پروفایل لیپیدی، قند خون ناشتا و انسولین در ابتدا و انتهای مطالعه اندازه گیری شد.
یافته های پژوهش: مکمل یاری با زنجبیل سبب کاهش معنی داری در سطوح شاخص های التهابی، قند خون ناشتا، مقاومت به انسولین و تری گلیسرید شد، با این وجود سطوح توتال کلسترول، HDL کلسترول و LDL کلسترول بین دو گروه تفاوت معنی داری نکرد.
بحث و نتیجه گیری: مکمل یاری زنجبیل در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی سبب بهبود برخی ریسک فاکتور های مرتبط با بیماری های قلبی عروقی شد.
رحمت چتری پور، داود شجاعی زاده، آذر طل، کورش سایه میری،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: بیماریهای قلبی عروقی علت اصلی ابتلا، مرگ و میر و ناتوانی در سراسر دنیا هستند. به دلیل اهمیت نقش معلمان در ارتقای سلامت جامعه، مطالعه حاضر با هدف تعیین سازه های الگوی اعتقاد بهداشتی در پیشگیری از بیماریهای قلبی - عروقی در معلمان دبیرستانهای پسرانه شهر دهلران در سال ۱۳۹۳ انجام گردید.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی, روی ۷۸ معلم دوره اول متوسطه شهر دهلران، که با روش سر شماری انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار تحقیق پرسشنامه حاوی سوالات دموگرافیک و سوالات مربوط به ۶ سازه HBMبود.که روائی آن با استفاده از پانل متخصصان آموزش بهداشت انجام شد؛ جهت تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ برای هر یک از سازه ها جداگانه استفاده شد که دامنه آلفاکرونباخ ۶ سازهHBM در این پرسشنامه از۸۹/۰-۶۴/۰ بود. پس از جمع آوری، داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۱۶ و بهره گیری ازآزمونهای آماری آنالیز واریانس و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته های پژوهش: میانگینBMI معلمین۸۴/۲۴ بود. ۷۵ درصد معلمان کارشناس، ۹۱ درصد متاهل بودند. میانگین نمره راهنماهای برای عمل۳۲/۰±۴۷/۱ و خودکارآمدی ۶۹/۰±۸۴/۱ بود. ارتباط معناداری بین مدرک تحصیلی با شدت درک شده، سابقه کار با خودکارآمدی و شدت درک شده، وضعیت تاهل با منافع درک شده وجود داشت(۰۵/۰P<).
بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت سازه های راهنما برای عمل وخودکارآمدی نامطلوب بودکه این امر بیانگر نیاز به برنامه ریزی برای بهبود خودکارآمدی و راهنماهای برای عمل در معلمان می باشد.
فریده محمدزاده، هادی پیمان، کورش سایه میری، کورش سلیمان نژاد،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: بیماریهای قلبی وعروقی، بیماریهای غیر واگیر هستند که توسط عوامل متعدد ایجاد میشوند. اولین قدم در جهت پیشگیری از بیماریهای قلبی و عروقی شناسایی عوامل خطر برگشت پذیر مرتبط با این بیماری میباشد. لذا این مطالعه با هدف تعیین شیوع عوامل خطر بیماریهای قلبی و عروقی در دانش آموزان شهر ایلام و ارتباط آنها با شاخصهای دموگرافیک در سال ۱۳۹۱ میباشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی ۳۷۲ نفر از دانش آموزان ۲۰-۱۴ ساله مقطع متوسطه دوم شهر ایلام با روش نمونهگیری خوشهای موردمطالعه قرار گرفتند. دادههای دموگرافیک با استفاده از یک پرسشنامه استاندارد جمع آوری شده و بر اساس روش آماری رگرسیون خطی، آزمون t و منحنی ROC مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته های پژوهش: شیوع بیماری قلبی و عروقی در افراد مورد مطالعه (۹/۱%) ۷ نفر بود و شیوع عوامل خطر بیماری قلبی و عروقی از جمله دیابت (۳/۰%) ۹ نفر، پرفشاری خون (۱/۱%) ۴ نفر و استعمال سیگار در دانش آموزان (۱/۱%) ۴ نفر بود. میانگین فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، قند خون ناشتا و اوریکاسید در دانش آموزان پسر بهطور معنیداری از دانش آموزان دختر بیشتر بود. شاخصهای چاقی مانند BMI(شاخص توده بدنی)، اندازه دور کمر، دور باسن، نسبت دور کمر به باسن، نسبت دور کمر به قد و فشارخون سیستولیک با سطوح چربیهای خون ارتباط معنیداری وجود داشت.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد سن عامل موًثری بر میزان قند خون ناشتا و همچنین شاخصهای چاقی است. شاخصهای چاقی نقش مهمی بر ایجاد سایر عوامل خطر از جمله فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، تری گلیسیرید، کلسترول، LDL، HDL، قند خون ناشتا و اوریکاسید دارند. ضرورت ارائه خدمات پیشگیری و آموزش به گروه مورد مطالعه، به منظور جلوگیری از شیوع بیماریهای قلبی و عروقی بدلیل دیابت، چاقی و استعمال سیگار الزامی به نظر میرسد.
زهره دلفانی، فرشته شهیدی،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: امروزه به دلیل شیوع چاقی، اضافهوزن و مدرنیزه شدن زندگی استفاده از نوارگردان بهجای پیادهروی مورد استقبال قرارگرفته است. لذا این مطالعه با هدف مقایسه تاثیرات پیادهروی و راه رفتن روی نوار گردان بر چاقیمرکزی و ضربانقلب استراحت زنان غیرفعال دارای اضافهوزن شهرستان بروجرداجرا گردیده است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمهتجربی است که در سال۱۳۹۳ انجام شد. ۳۰ زن سالم غیرفعال دارای اضافه وزن و چاقی مرکزی به صورت داوطلبانه شرکت کردند. افراد به صورت تصادفی و پس از انجام یک پیشآزمون به سه گروه۱۰ نفره (پیادهروی، راه رفتن روی نوار گردان و کنترل) تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت هشت هفته، با سه جلسه در هفته و شدت۶۰تا۸۵ درصد ضربانقلب ذخیره برگزار شد.برای مقایسه تاثیر برنامه تمرینی قبل و پس از ۸ هفته ضربانقلب در زمان استراحت با استفاده ازدستگاه پولار و چاقیمرکزی بر اساس تقسیمبندی سازمان جهانی بهداشت تعیین گردید. از آزمون تحلیلواریانس و کواریانس در اندازههای تکراری و نرمافزارSPSS۱۹جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتههای پژوهش: یافتهها نشاندهنده کاهش معنی دار ضربانقلب استراحت در گروه پیادهروی و راهرفتنروی نوارگردان بهترتیب(۹۰/۲±۳/۷۲،۹۴/۱±۳/۷۵) پس از اجرای برنامه تمرینی بود(۰۵/۰P≤). اماچاقیمرکزی تنها درگروه پیادهروی کاهش معنی داری نشانداد (۰۵/۰P≤). هم چنین، تفاوت معنی داری در ضربانقلب استراحت(۳۷/۳±۴۶/۷۵) بین سه گروه پس از اجرای برنامه تمرینی مشاهده شد(۰۵/۰P≤). امادر چاقی مرکزی هیچگونه تفاوت معنی داری پس از اجرای برنامه تمرینی بین سهگروه وجود نداشت(۰۵/۰P≤).
بحث و نتیجهگیری: این نتایج نشانداد،پیادهروی و نوارگردان میتوانند تاثیر مثبتی روی چاقیمرکزی و ضربانقلب استراحت داشتهباشند. هم چنین از بین دو روش استفاده شده، تنها پیادهروی تاثیرقابل توچهی بر کاهش چاقیمرکزی داشت بنابراین توصیه میشود برای کاهش مشکلات ناشی از چاقی و اضافهوزن بر روی پیادهروی تاکید بیشتری گردد.
الهام زاده هاشم، محمدکاظم کوهی،
دوره ۲۵، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: یافته های متعدد حکایت از آن دارد که تاثیر اسیدهای چرب اشباع و غیر اشباع در بروز لیپو توکسیسیتی سلولی متفاوت از هم می باشند. برخی از اسید های چرب نظیر اسیداولئیک در جلوگیری از بروز لیپو توکسیسیتی در سلول های کبدی موش موثر بودند. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر اسید اولئیک بر شاخصه های لیپو توکسیسیتی در سلول های کشت شده عضله قلبی موش می باشد.
مواد روش ها: سلول های بطنی قلب موش صحرایی در پلیت های ۲۴ خانه کشت و به صورت تصادفی در گروه های کنترل و درمانی با اسید پالمیتیک ( mmol/L۵/۰)، اسید اولئیک ( mmol/L۵/۰) و ترکیب اسید اولئیک با اسید پالمیتیک ( mmol/L۵/۰mmol/L + ۵/۰) به صورت تک دوز تحت درمان قرار گرفتند. ارزیابی میزان تری گلیسرید سلولی، دی گلیسرید سلولی، DNA Fragmentation و درصد زنده مانی در زمان های ۲۴ و ۴۸ ساعت پس از اضافه کردن اسید های چرب، انجام شد.
یافته های پژوهش: اضافه کردن اسید اولئیک به اسید پالمیتیک باعث کاهش محتوای دی گلیسرید سلولی (۰۵/۰<P)، کاهش میزان DNA Fragmentation(۰۵/۰>P)، افزایش میزان تری گلیسرید سلولی (۰۵/۰>P) و افزایش زنده مانی سلولی (۰۵/۰>P) در مقایسه با اسید پالمیتیک به تنهایی شد.
بحث و نتیجه گیری: اسید اولئیک می تواند شاخصه های لیپو توکسیسیتی حاصل از اسید پالمیتیک را درکشت اولیه عضلات قلبی رت بالغ بهبود ببخشد.
سهیل عزیزی، سیده زلیخا هاشمی چاشمی، ولی الله دبیدی روشن، فاطمه ذوالفقارزاده، احمد پارسایی فر،
دوره ۲۵، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: دوکسوروبیسین دوکسوروبیسین یکی از مهم ترین دارو های شیمی درمانی در درمان تومور های جامد میباشد که از طریق تولید رادیکال های آزاد و کاهش آنتی اکسیدان ها به سمیت قلبی منجر می شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر پیش درمان سه هفته تمرین هوازی بر تغییرات بافت قلب موش های جوان و سالمند به وسیله دوکسوروبیسین است.
مواد و روش ها: در این مطالعه ۴۸ سر موش صحرایی نر در دو گروه سنی جوان و سالمند مورد مطالعه قرار گرفتند که هر گروه سنی نیز به سه زیر گروه کنترل، دوکسوروبیسین (DOX) و تمرین+ دوکسوروبیسین (T+DOX) تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت سه هفته و پنج روز در هفته با سرعت ۱۷- ۱۵ متر بر دقیقه و زمان ۳۹-۲۵ دقیقه روی نوارگردان دویدند. همه گروهها محلول دوکسوروبیسین (mg/kg ۲۰) را ۲۴ ساعت پس از آخرین جلسه تمرین دریافت کردند. ۴۸ ساعت بعد از تزریق DOX نیز بافت برداری انجام شد. نتایج بافتشناسی به روش توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته های پژوهش: اجرای پیش درمان تمرین هوازی موجب شد ادم شدید و آپوپتوزی که با القاء دوکسوروبیسین ایجاد شده بود، به تغییر بسیار جزئی کاهش یابد و این کاهش آسیب بافتی در سالمندان مشهود تر بود.
بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان دهنده آسیب شدید عضله قلب در سالمندان و اثرات پیش برنده به سوی آپوپتوز ناشی از القای دوکسوروبیسین بوده، هم چنین اجرای پیش درمان تمرین هوازی با طول دوره کوتاه تر برای بیماران سالمندی که با محدودیت فعالیت بدنی مواجه هستند، باعث افزایش نقش حفاظتی آنتی اکسیدانی بافت قلب می شود.
مریم پرهام فر، موج خالقی، شهره فهیمی راد، مریم معظمی گودرزی،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: هایپرکلسترولمی از عوامل خطر برای بیماری های قلبی-عروقی تلقی میگردد. مطالعات متعدد نشان داده اند که برخی از سویه های لاکتوباسیلوس می توانند کلسترول را کاهش دهند. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات لاکتوباسیلوس فرمانتوم جدا شده از ماست سنتی بر الگوی لیپیدی و وزن بدن رت های تغذیه شده با رژیم پرچرب است.
مواد و روش ها: چهل رت نر(۲۰±۲۰۰ گرمی) به طور تصادفی به ۴ گروه مساوی تقسیم شدند. رت های گروه اول، رژیم غذایی نرمال(N) و گروه دوم جیره غذایی نرمال همراه با شیر تخمیر یافته حاوی لاکتوباسیلوس فرمانتوم مصرف کردند(N-L). گروه سوم غذای پرچرب به منظور ایجاد هایپرکلسترولمی دریافت نمودند(HF) و گروه چهارم رژیم پرچرب، با شیر تخمیریافته حاوی لاکتوباسیلوس فرمانتوم تغذیه شدند(HF-L). پس از ۸ هفته، وزن بدن و متابولیت های لیپیدی رت ها اندازه گیری گردید.
یافته های پژوهش: در رت های تغذیه شده با رژیم پرچرب همراه با شیر تخمیریافته لاکتوباسیلوس فرمانتوم (HF-L)، سطوح کلسترول تام، LDL-C و تری گلیسیرید سرمی به طور معنی داری کمتر و سطحHDL-C سرمی به طور معنی داری بیشتر از گروه تغذیه شده با رژیم پرچرب بدون مکمل پروبیوتیک(HF) بود(P<۰,۰۵). البته میانــگیــن کلســترول، LDL-C، تری گلیسیرید وHDL-C سرمی در میان گروه های N (N, N-L) اختلاف قابل توجهی نداشت. هم چنین، افزایش وزن بدن در گروهHF به طور معنی داری بیشتر از گروهHF-L بود(P<۰,۰۱).
بحث و نتیجه گیری: این مطالعه پیشنهاد می دهد که مصرف شیر تخمیریافته با لاکتوباسیلوس فرمانتوم، الگوی لیپیدی سرم را از طریق کاهش سطوح کلسترول، تری گلیسیرید،LDL-C و افزایش میزان HDL-C در رت بهبود می بخشد و در پیشگیری از چاقی ناشی از رژیم پرچرب نقش دارد.