|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
۹ نتیجه برای تمرین استقامتی
روح الله نیکویی، ملیحه آوسه، علی قاسمی کهریزسنگی، محسن منظری توکلی ، دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: سوبستراهای غیر گلوکزی از جمله کتون بادی ها و لاکتات نقش مهمی را در تامین انرژی مغز در شرایط دیابت و چاقی ایجاد می کند. هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر تمرین استقامتی بر میزان بیان ژن انتقال دهنده های لاکتات MCT۱ و MCT۲ و MCT۴ در مغز موش های صحرایی سالم و دیابتی بود.
مواد و روش ها: تعداد ۳۵ موش صحرایی نژاد ویستار نر در سن ۸ هفتگی در چهار گروه کنترل سالم(۷=n)، تمرینی سالم(۸=n)، کنترل دیابتی(۱۰=n) و تمرینی دیابتی(۱۰=n) تقسیم شدند. دیابت از طریق ترکیب تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین ایجاد و تمرین استقامتی به مدت ۸ هفته بر گروه های تمرینی اعمال شد. بیان نسبی ژن MCT۱، MCT۲ و MCT۴ در کورتکس، هیپوکمپ و مخچه با تکنیک Realtime-PCR انجام و با استفاده از روش ۲–&Delta&DeltaCT محاسبه گردید. جهت تعیین معنی دار بودن تفاوت بین متغیرها از آزمون آماری تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید.
یافته های پژوهش: القاء دیابت باعث افزایش قابل توجه بیان ژن MCT۱ در کورتکس(۹۱/۱ برابر)، MCT۲ در کورتکس (۹۸/۱ برابر)، هیپوکمپ(۷۰/۱ برابر) و مخچه(۵۲/۲ برابر) گروه کنترل دیابتی در مقایسه با گروه کنترل سالم گردید. بیان ژن MCT۱ در کورتکس بین گروه های تمرینی دیابتی و کنترل دیابتی معنی دار بود(P<۰,۰۵). تفاوت معنی دار بین بیان ژن MCT۲ در کورتکس(P<۰.۰۵) و مخچه(P<۰.۰۵) بین گروه های تمرینی دیابتی و کنترل دیابتی دیده شد. بحث و نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تغییرات حاصل از تمرین و دیابت در بیان ژن انتقال دهنده های لاکتات در جهت حمایت از برداشت مغزی لاکتات صورت می گیرد.
الهام وسدی، حامد برزگر، محبوبه برجیان فرد، دوره ۲۳، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
اکبر اعظمیان جزی، محمدرضا حافظی، جواد چراغی، هادی عبدی، دوره ۲۳، شماره ۷ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: مشخص شده است که استاتین ها و فعالیت ورزشی هر دو دارای اثرات سودمندی در پیشگیری از بیماری های قلبی- عروقی هستند. با این حال، در ارتباط با اثرات ترکیبی آن ها بر میزان آسیب بافتی بعد از انفارکتوس میوکارد اطلاعات کافی وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر ترکیبی تمرین ورزشی استقامتی و داروی آتورواستاتین بر میزان آسیب نکروزی و بافت فیبروزی در قلب موش های صحرائی به دنبال انفارکتوس میوکارد است.
مواد و روش ها: ۴۵ سر موش صحرائی نر (۱۰-۸ هفته ای با میانگین وزن ۱۰±۲۳۰ گرم) به ۵ گروه شم، کنترل، تمرین استقامتی، آتورواستاتین و تمرین+آتورواستاتین تقسیم شدند. انفارکتوس میوکارد به وسیله تزریق زیرجلدی ایزوپرنالین(mg/kg ۱۵۰) در دو روز متوالی القاء شد. مداخله دارویی و تمرین استقامتی ۲ روز پس از انفارکتوس میوکارد شروع و به مدت ۴ هفته تداوم یافت. جهت بررسی آسیب نکروزی و میزان بافت فیبروزی به ترتیب از رنگآمیزی هماتوکسیلین-آئوزین و تریکرم ماسون استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه در سطح P<۰,۰۵ و آزمون تعقیبی شفه(scheffe) تحلیل شدند.
یافته های پژوهش: ترکیب تمرین استقامتی و داروی آتورواستاتین باعث کاهش معنی دار میزان آسیب نکروزی و بافت فیبروزی در مقایسه با گروه کنترل گردید(P=۰,۰۰۱). تمرین استقامتی به تنهایی باعث افزایش غیر معنی دار میزان آسیب نکروزی و افزایش معنی دار بافت فیبروزی شد(P=۰,۰۰۱). مصرف داروی آتورواستاتین آسیب نکروزی را کاهش داد، اما تاثیری بر وسعت بافت فیبروزی نداشت.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که ترکیب تمرین استقامتی و داروی آتورواستاتین در بهبود آسیب بافتی ناشی از انفارکتوس میوکارد موثرتر از تمرین و دارو به تنهایی می باشد.
اکبر اعظمیان جزی، محمد رضا حافظی، حمید اپرا، هادی عبدی، دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: استاتین ها و تمرینات ورزشی ممکن است اثرات سودمند مضاعفی بر فرآیند آنژیوژنز متعاقب انفارکتوس میوکارد داشته باشند. بنا بر این، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرین استقامتی، داروی آتورواستاتین و ترکیب آن ها بر تظاهر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در عضله قلبی موش صحرایی نر پس از انفارکتوس تجربی میوکارد انجام شد.
مواد و روش ها: ۴۵ سر موش صحرائی نر(۱۰-۸ هفته ای با میانگین وزن ۱۰±۲۳۰ گرم) به ۵ گروه شم، کنترل، تمرین استقامتی، آتورواستاتین و تمرین+آتورواستاتین تقسیم شدند. انفارکتوس میوکارد به وسیله تزریق زیرجلدی ایزوپرنالین(mg/kg ۱۵۰) در دو روز متوالی القاء شد. مداخله دارویی و تمرین استقامتی ۲ روز پس از انفارکتوس میوکارد شروع و به مدت ۴ هفته تداوم یافت. جهت بررسی تظاهر VEGF از تکنیک رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه در سطح P<۰,۰۵ و آزمون تعقیبی شفه تحلیل شدند.
یافته های پژوهش: تظاهر VEGF در گروه آتورواستاتین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری کمتر بود(P=۰,۰۰۶). تظاهر VEGF در گروه های ترکیبی(تمرین+آتورواستاتین) و تمرین استقامتی در مقایسه با گروه کنترل معنی دار نبود(به ترتیب: P=۰,۵۳۴ و P=۰,۰۵۵)، اما تظاهر آن در گروه ترکیبی(تمرین+آتورواستاتین) در مقایسه با گروه تمرین استقامتی(P=۰,۰۰۲) و گروه آتورواستاتین(P=۰,۰۰۱) به طور معنی داری بیشتر بود.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که ترکیب تمرین استقامتی و داروی آتورواستاتین نسبت به تمرین استقامتی تنها و نیز آتورواستاتین تنها اثر نسبتاً مطلوب تری بر افزایش تظاهر VEGF و در نتیجه فرآیند آنژیوژنز پس از انفارکتوس میوکارد داشته باشد.
مجتبی پایداراردکانی، بهزاد ساکی، محمدرضا کردی، عباسعلی گائینی، دوره ۲۴، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: پروتئین وابسته به آگوتی(AGRP) و نروپپتیدY (NPY) نروپپتیدهایی هستند که در کنترل اشتها نقش دارند. در مورد تاثیر تمرین استقامتی بلند مدت بر آن ها مطالعات کمی انجام شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ۱۶ هفته تمرین استقامتی بر مقادیر پلاسمایی AGRP و NPY رت های نژاد ویستار بود.
مواد و روش ها: ۲۰ سر رت نر نژاد ویستار جوان، با دامنه سنی ۵۰ تا ۶۰ روز و میانگین وزنی ۱۰±۱۵۸ گرم به طور تصادفی ساده به دو گروه مساوی کنترل(تعداد ۱۰ سر) و تمرین(تعداد ۱۰ سر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی ۱۶ هفته تمرین استقامتی، هر هفته پنج روز متوالی و هر روز به مدت ۶۰-۵۰ دقیقه روی تردمیل با سرعت ۳۰-۲۵ متر در دقیقه برابر با شدت ۸۵-۶۵ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود. پس از پایان ۱۶ هفته، خونگیری در حالت ناشتا و ۲۴ ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین انجام شد. برای بررسی تفاوت های بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده گردید. سطح معناداری نیز P<۰,۰۵ در نظر گرفته شد.
یافته های پژوهش: یافته های تحقیق حاضر نشان داد تمرین استقامتی با شدت ۸۵-۶۵ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی باعث افزایش معنادار میزان AGRP (P=۰,۰۰۱) و افزایش غیر معنادار میزان NPY در رت های گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل شد.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین استقامتی باعث تعادل منفی انرژی در رت ها میشود و به منظور جبران این تعادل منفی انرژی میزان AGRP پلاسمایی افزایش معنادار و NPYپلاسمایی افزایش غیر معناداری(افزایش بیش از ۲۳ درصدی) می یابد.
بهمن حسنوند، کبری کرمی، یعقوب مهری الوار، دوره ۲۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: اختلال در سوخت و ساز چربی به ویژه ازدیاد کلسترول و تری گلیسیرید و کاهش مقادیر آن، ریسک ایجاد بیماری های آترواسکلروزیس افزایش می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر نوع تمرین(تداومی زیربیشینه و تناوبی شدید) بر بیان ژن آپولیپـــوپروتئین ۱ و ۲ در بافت کبدی رت های نر نژاد ویستار انجام شده است.
مواد و روش ها: روش تحقیق تجربی بوده و به همین منظور تعداد ۲۴ سر رت نر نژاد ویستار با محدوده وزنی ۲۰±۲۰۰ گرم و سن هشت هفته، تهیه و به صورت تصادفی به سه گروه، کنترل(۸=n)، تمرین تناوبی شدید(۸=n) و تمرین تداومی زیر بیشینه(۸=n) بخش بندی گردیدند. پروتکل تمرینی تناوبی شدید، ۳۰ دقیقه دویدن تناوبی(هر تناوب شامل ۴ دقیقه دویدن با شدت ۹۰-۸۵ درصد VO۲max و ۲ دقیقه بازیافت فعال با شدت ۶۰-۵۰ درصد VO۲max) سه روز در هفته و به مدت ۸ هفته اجرا شد. هم چنین گروه تمرین تداومی زیر بیشیته(۳۰ تا ۶۰ دقیقه) نیز شدت فعالیتی معادل ۵۰ تا ۵۵ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی موش ها بود. بیان ژن متغیرهای آپولیپوپروتئین ۱ و ۲ اندازه گیری شد.
یافته های پژوهش: یافته های این پژوهش نشان داد بیان ژن گیرنده آپولیپوپروتئین ۱ در گروه های تمرین تناوبی شدید(P=۰,۰۳۴) و تداومی زیربیشینه(P=۰,۰۴۷) افزایش معناداری به نسبت گروه کنترل داشت. هم چنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که اختلافی بین گروه تمرین تداومی زیر بیشینه و تمرین تناوبی شدید وجود ندارد(P=۰,۹). هم چنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اختلاف معناداری بین ۳ گروه در میزان بیان ژن آپولیپوپروتئین ۲ وجود ندارد.
بحث و نتیجه گیری: تمرینات تداومی زیربیشینه و تناوبی شدید از طریق افزایش بیان ژن آپولیپوپروتئین ۱ کبدی و هم چنین عامل اصلی خروج کلسترول از کبد و در نهایت گیرنده HDL می توانند نقش مهمی در کاهش بیماری های قلبی-عروقی مانند آترواسکلروزیس داشته باشد.
الهام وسدی، حامد برزگر، دوره ۲۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
افتخار محمدی، محمد فتحی، فرزانه چهل چراغی، افشین نظری، دوره ۳۰، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع ۲ بهعنوان عامل خطر اصلی بیماریهای قلبی-عروقی مطرح است. تأثیرات چشمگیری از تمرین استقامتی و امپاگلیفلوزین بر ساختار و عملکرد قلب وجود دارد؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی و دریافت امپاگلیفلوزین بر برخی از شاخصهای ساختاری و عملکردی قلب در رتهای نر دیابتی است.
مواد و روش ها: تعداد ۴۰ سر موش نر نژاد ویستار (وزن ۹۲/۱۲±۰۹/۲۵۳ گرم، سن ۸-۱۰ هفته) بهصورت تصادفی به پنج گروه مساوی ۱. گروه کنترل سالم، ۲. گروه کنترل دیابتی، ۳. گروه دیابتی+امپاگلیفلوزین، ۴. گروه دیابتی+تمرین استقامتی و ۵. دیابتی+تمرین استقامتی+امپاگلیفلوزین تقسیم و در شرایط آزمایشگاهی نگهداری شدند. القای دیابت پس از پایان دستورالعمل آشناسازی به مدت دو هفته و پس از ۱۲ ساعت محرومیت از غذا، با تزریق درون صفاقی محلول STZ به میزان ۵۰ میلیگرم/ کیلوگرم صورت گرفت و سطح گلوکز ۳۰۰ میلیگرم/ دسی لیتر بهعنوان دیابتی در نظر گرفته شد. گروههای تمرینی بهصورت ۵ روز در هفته و به مدت ۶ هفته به تمرین استقامتی پرداختند. گروههای مصرفکنندۀ دارو نیز ۶ هفته بهصورت روزانه از طریق گاواژ ۱۰ میلیگرم/ کیلوگرم امپاگلیفلوزین دریافت کردند. ۴۸ ساعت پس از پایان دستورالعمل، حیوانات بیهوش شدند و عملکرد قلبی با استفاده از اکوکاردیوگرافی ثبت و سپس بافت قلب جدا و تشریح گردید. از آزمونهای آماری ANOVA یکطرفه و کروسکال والیس از طریق نرمافزارهای SPSS vol,۲۷ وGraph Pad Prism vol,۹ برای تجزیهوتحلیل آماری دادهها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشاندهندۀ تفاوت معنیدار در ضخامت پایان سیستولی بطن چپ (P=۰,۰۱۱) و حجم پایان سیستولی بطن چپ (P=۰,۰۰۸) میان گروههای پژوهش بود. نتایج آزمون تعقیبی نشان داد، قطر پایان سیستولی بطن چپ در گروه کنترل دیابتی نسبت به کنترل سالم، به شکل معناداری بالاتر (P=۰,۰۱۲) و از سوی دیگر، قطر پایان سیستولی بطن چپ در گروه دیابت+تمرین+امپاگلیفلوزین به شکل معناداری، کمتر از گروه کنترل دیابتی بود (P=۰,۰۲۰)؛ همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد، حجم پایان سیستولی بطن چپ در گروه کنترل دیابتی نسبت به کنترل سالم، بهصورت معنیداری بالاتر (P=۰,۰۰۶) و از سوی دیگر، حجم پایان سیستولی بطن چپ در گروه دیابت+تمرین+امپاگلیفلوزین به شکل معنیداری کمتر از گروه کنترل دیابتی بود (P=۰,۰۱۷). تفاوت معناداری در سایر شاخصها ساختاری و عملکردی قلب مشاهده نشد (P≥۰,۰۵).
بحث و نتیجهگیری: نتایج مطالعۀ حاضر نشان داد که استفادۀ همزمان از امپاگلیفلوزین و انجام تمرین استقامتی به کسب مزیتهای بیشتر در ساختار و عملکردی قلب، در مقایسه با ورزش و مصرف امپاگلیفلوزین بهتنهایی منجر میشود.
غفور غفاری، اصغر توفیقی، مسعود رحمتی، جواد طلوعی آذر، دوره ۳۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: استرس اکسیداتیو نقش مهمی در بروز و توسعه عوارض ناشی از دیابت دارد. با توجه به اثرات آنتیاکسیدانی ورزش و گیاه گزنه، هدف از این مطالعه بررسی تأثیر یک دوره تمرین استقامتی و عصارۀ هیدروالکلی گزنه بر شاخصهای استرس اکسیداتیو بافت قلب موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین (STZ) بود.
مواد و روش ها: تعداد۵۰ موش صحرایی نر ویستار (۴۲/۱۲±۷/۲۳۲ گرم) به طور تصادفی به پنج گروه سالم-کمتحرک، دیابت-کمتحرک، دیابت-تمرین، دیابت-گزنه و دیابت-تمرین-گزنه تقسیم شدند. دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین (۴۵ میلی-گرم/کیلوگرم) القاء و ۴۸ ساعت پس از تزریق، قند خون بیشتر از ۳۰۰ میلیگرم در دسیلیتر ملاک تأیید دیابت قرار گرفت. پروتکل تمرین استقامتی با شدت متوسط (پنج روز/ هفته) و گاواژ روزانۀ عصارۀ هیدروالکلی گزنه به مقدار ۵۰ میلیگرم/کیلوگرم، به مدت شش هفته اجرا شد. دادهها با آزمونهای آماری شاپیروویلک، آنالیز واریانس دوطرفه و تست تعقیبی توکی و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۰ تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: دو هفته پس از تزریق STZ وزن بدن در گروههای دیابت ـ گزنه (P=۰,۰۰۱) ، دیابت ـ تمرین (P=۰,۰۳۴) و دیابت ـ تمرین ـ گزنه (P=۰,۰۲۵) در مقایسه با گروه سالم-کمتحرک کاهش و این کاهش تا پایان هفته ششم ادامه داشت. همچنین شش هفته تمرین استقامتی و مصرف عصارۀ گزنه موجب کاهش معنیدار قند خون در گروههای دیابت-تمرین (P=۰,۰۰۱) ، دیابت-گزنه (P=۰,۰۰۱) ، و دیابت-تمرین-گزنه (P=۰,۰۰۱) ، در مقایسه با گروه دیابت-کمتحرک شد. به علاوه تمرین استقامتی و عصارۀ گزنه باعث افزایش معنیدار فعالیت کاتالاز (P=۰,۰۱۹) و گلوتاتیون پراکسیداز (P=۰,۰۲۸) و کاهش معنیدار در مالون دیآلدئید (P=۰,۰۰۱) بافت قلب شد.
بحث و نتیجهگیری: شش هفته تمرین استقامتی و مصرف عصارۀ هیدروالکلی گزنه میتواند باعث افزایش شاخصهای آنتیاکسیدانی و کاهش پراکسیداسیون لیپیدی بافت قلب موشهای دیابتی با استرپتوزوتوسین شود.
|
|