[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: درباره نشريه :: صفحه اصلي :: آخرين شماره :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
نمایه ها::
برای نویسندگان::
هزینه چاپ::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
سیاست های نشریه ::
بیانیه اخلاقی::
ثبت شکایت::
::
Citation Indices from GS

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations72053730
h-index2919
i10-index20779
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
ثبت شده در

AWT IMAGE

AWT IMAGE

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۹ نتیجه برای بیضه

علی لوئی منفرد، سحر هامون نورد، عارف نورایی،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: مواجهه با میزان بالای امواج الکترومغناطیس ممکن است اثرات قابل توجهی بر بافت بیضه داشته و موجب تغییرات مهم بیولوژیک در باروری شود. هدف از این مطالعه بررسی اثرات امواج الکترومغناطیس گوشی های همراه بر بافت بیضه و تولید هورمون تستوسترون در موشهای سوری بود.

مواد و روش ها: تعداد ۳۰ سر موش سوری نر بالغ سالم انتخاب و به دو گروه شاهد و تیمار تقسیم شدند. گروه تیمار در ﻗﻔﺲ های وﻳﮋه ای در معرض امواج الکترومغناطیسی گوشی های همراه به میزان ۹۱۵ مگاهرتز به مدت ۶۰ روز متوالی روزی دو ساعت قرار گرفتند. پارامترهای بافتی و تشریحی بیضه از لحاظ هیستومورفولوژیک و تولید هورمون سنجش شد. نتایج با استفاده از آزمون تی آنالیز  گردید وP<۰,۰۵  سطح معنی دار تلقی شد.

یافته های پژوهش: در ﮔﺮوه تجربی، تیمار با امواج الکترومغناطیس تلفن همراه موجب بروز اثرات منفی در ساختار بافت شناسی و پارامترهای تشریحی بیضه شد. برخی از شاخص های هیستومتریک بیضه از جمله ارتفاع اپیتلیوم زایای لوله های اسپرم ساز، تعداد و قطر هسته سلول های لیدیگ کاهش یافت. به علاوه برخی از شاخص های تشریحی شامل اندازه محیط اسکروتوم و وزن بیضه در گروه تیمار کاهش معنی داری نسبت به گروه شاهد نشان داد(P<۰,۰۵). هم چنین مقادیر سرمی تستوسترون در گروه قرار گرفته در معرض امواج گوشی های همراه به مدت دو ماه؛ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮔﺮوه شاهد ﻛـﺎﻫﺶ ﻣﻌﻨـﻲ داری ﻧﺸـﺎن داد(P<۰,۰۵).

بحث و نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر اثرات مضر مواجهت با امواج الکترومغناطیس تلفن همراه در مدل موش سوری نر نشان می دهد.


علی لوئی منفرد، عارف نورائی،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: ترکیبات لیپیدی به کار رفته در ساختار اسپرماتوزوئید نقش مهمی در  عملکرد آن دارد. هم چنین شواهدی مبنی بر تاثیر مستقیم نوع لیپید موجود در خوراک بر روی روند اسپرماتوژنز، کیفیت اسپرماتوزوئید و میزان تحرک آن در دسترس است. اما از آن جایی که در مورد ارتباط بین مقادیر لیپیدهای سرمی با ساختار و عملکردهای آندوکرینی و اگزوکرینی بیضه تحقیقات اندکی در دسترس است، تحقیق حاضر انجام شد.

مواد و روش ها: مطالعه حاضر بر روی ۶۰ سر موش صحرایی نر بالغ سالم انجام شد. برای اندازه گیری غلظت سرمی تستوسترون(شاخص آندوکرینی بیضه)، کلسترول تام، تری گلیسرید تام، لیپوپروتئین VLDL-c، لیپوپروتئین  LDL-cو لیپوپروتئین HDL-c؛ پس از آسان کشی حیوانات نمونه خون از طریق پونکسیون قلب اخذ شد. کلسترول و تری گلیسرید تام به روش آنزیمی، لیپوپروتئین ها به روش رسوب دهی و میزان تستوسترون به روش رادیوایمونواسی اندازه گیری شد. اندیس های تشریحی شامل وزن، محیط اسکروتوم، طول و عرض بیضه اندازه گیری شد. جهت بررسی هیستومورفومتریک سلول های جنسی (شاخص اگزوکرینی بیضه)، مقاطع پارافینی ۵ میکرونی تهیه و با روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیلی آماری قرار گرفتند.

یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان سرمی HDL-c با قطر سلول های لیدیگ بیضه(r=۰,۳۸; P<۰.۰۵)، قطر لوله های اسپرم ساز(r=۰,۶۹; P<۰.۰۱)، وزن بیضه(r=۰,۸۵; P<۰.۰۰۱)، محیط اسکروتوم(r=۰,۳۸; P<۰.۰۵) و هم چنین مقادیر تستوسترون(r=۰,۸۵; P<۰.۰۰۱) همبستگی مثبت دارد. مقادیر سرمی تری گلیسرید با قطر سلول های لیدیگ بیضه(r= -۰,۸۲; P<۰.۰۰۱) و میزان ارتفاع اپیتلیوم زایای بیضه(r= -۰,۷۹; P<۰.۰۰۱) همبستگی منفی داشت. مقادیر سرمی VLDL-c با قطر سلول های لیدیگ بیضه(r= -۰,۷۳; P<۰.۰۱) و میزان ارتفاع اپیتلیوم زایای بیضه(r= -۰,۸۱; P<۰.۰۰۱) همبستگی منفی داشت. هم چنین مقادیر سرمی تری گلیسرید با وزن بیضه(r=۰,۸۱; P<۰.۰۰۱) همبستگی مثبت نشان داد.

ﺑﺤﺚ و ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮی: بر اساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گرفت که لیپوپروتئین HDL-c با شاخص ﻫﺎی آﻧﺎﺗﻮﻣﯿﮏ و ﻫﯿﺴﺘﻮﻣﻮرﻓﻮﻣﺘﺮیﮏ ﺑﯿﻀﻪ رابطه مثبت دارد، اما تری گلیسرید تام و لیپوپروتئین VLDL-c با عملکردهای آندوکرینی و اگزوکرینی بیضه ارتباط منفی دارند. 


زهرا موسوی پورگوهر، دکتر داوود کیانی فرد، دکتر عماد خلیل زاده،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: بافت بیضه از بافت ‌های حساس در برابر عوامل خطرزای محیطی می ‌باشد. تغییرات ساختاری و عملکردی در فرآیند اسپرم زایی از مهم‌ ترین فاکتورهای دخیل در اختلالات باروری می باشد. متیل‌ فنیدات از مشتقات آمفتامین بوده و برای درمان سندرم بیش ‌فعالی کودکان، سندرم تاکی ‌کاردی، افسردگی و اختلالات خواب مورد استفاده قرار می‌ گیرد. مطالعات اندکی اثرات متیل ‌فنیدات بر بافت‌ بیضه را بررسی نموده ‌اند. در تحقیق حاضر اثرات مصرف کوتاه‌ مدت و بلند مدت متیل‌ فنیدات بر ساختار میکروسکوپی و فراساختاری بافت بیضه در موش ‌های صحرایی نر بالغ مورد ارزیابی قرار گرفت.

مواد و روش ها: ۳۰ سر موش صحرایی نژاد ویستار در سه گروه کنترل، درمان کوتاه مدت به مدت دو هفته با متیل فنیدات (mg/kg/day۱۰) و درمان بلند مدت به مدت هشت هفته با متیل فنیدات(mg/kg/day۱۰) مورد استفاده قرار گرفت. در پایان دوره، ارزیابی های هیستومورفولوژی و فراساختاری بافت بیضه با استفاده از روش های رایج بافت شناسی و میکروسکوپ الکترونی صورت گرفت.

یافته های پژوهش: مصرف وابسته به زمان متیل فنیدات با بروز تغییراتی در بافت بیضه نظیر تغییر شکل لوله‌ های اسپرم ساز، بی ‌نظمی سلول های دیواره لوله های اسپرم ساز و آتروفی لوله ‌ها همراه شد. تغییر شکل میتوکندری ها و افزایش رشته های کلاژن و ضخامت غشای پایه از جمله تغییرات سلولی و ساختاری مشاهده شده در سطح فراساختاری بافت بیضه بود.

بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که فرآیند تولید سلول‌ های اسپرماتوزوئید متعاقب مصرف کوتاه مدت متیل ‌فنیدات به‌ صورت موقتی کاهش می ‌یابد، اما به مرور زمان و با تکرار بیشتر تجویز این ترکیب، نوعی عادت یافتگی و مقاومت بافتی به‌ متیل ‌فنیدات رخ می ‌دهد.


ژیلا حمیدی، داوود کیانی فرد، غلامرضا وفایی سیاح، رضا حضرتی،
دوره ۲۴، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: مونوسدیم گلوتامات به‌ عنوان تشدیدکننده طعم به مواد غذایی افزوده می ‌شود. در مطالعات مختلف، به برخی اثرات این ترکیب بر اختلالات ساختاری و عملکردی دستگاه تناسلی نر و کاهش باروری اشاره شده است. با توجه به وجود اثرات اکسیداتیو مونوسدیم گلوتامات و وجود خواص آنتی اکسیدانی برگ درخت به، در این تحقیق اثرات حفاظت کننده عصاره برگ به در کاهش تغییرات ساختاری و عملکردی بافت بیضه متعاقب مصرف مونوسدیم گلوتامات بررسی گردید.

مواد و روش ها: تعداد ۶۰  سر موش صحرایی بالغ به شش گروه ۱) گروه کنترل؛ ۲) گروه مونوسدیم گلوتامات(۳۰ mg/kg/day i.p.)؛ ۳) گروه مونوسدیم گلوتامات(۶۰ mg/kg/day i.p.)؛ ۴) گروه مونوسدیم گلوتامات(۳۰ mg/kg/day i.p.)+عصاره برگ به (۵۰۰ mg/kg/day p.o.)؛ ۵) گروه مونوسدیم گلوتامات(۶۰ mg/kg/day i.p.)+عصاره برگ به(۵۰۰ mg/kg/day p.o.) و ۶) گروه کنترل+عصاره برگ به(۵۰۰ mg/kg/day p.o.) تقسیم‌ بندی شدند. در پایان هفته هشتم، مطالعات هیستومورفومتری و ارزیابی اسپرماتوژنز بر روی نمونه ‌های بافت بیضه انجام شد.

یافته های پژوهش: نتایج این مطالعه نشان داد که مصرف مونوسدیم گلوتامات موجب ایجاد تغییرات ساختاری و عملکردی نظیر تغییر شکل لوله های اسپرم ساز و اختلالات اسپرماتوژنز در بافت بیضه می گردد و استفاده از عصاره برگ به، باعث کاهش تغییرات ایجاد شده می شود.

بحث و  نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه استنباط می شود که استفاده از ترکیبات آنتی اکسیدانی نظیر برگ به، می تواند در کاهش اختلالات ساختاری بافت بیضه به دنبال مصرف مونوسدیم گلوتامات موثر باشد.


محمد نیکوسیرجهرمی، رضا رنجبر، محمود خاکسار مهابادی، حسن مروتی، حسین نجف زاده ورزی،
دوره ۲۴، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: کورکومین جزء فعال ادویه زردچوبه است و دارای خواص ضد التهابی می‌ باشد. این مطالعه با هدف امکان استفاده از کورکومین در جهت کاهش ضایعات بیضه در ناشی از تماس موشه های مادر با آفلاتوکسین انجام گرفت.

مواد و روش­ ها: هفتاد سر موش صحرایی بالغ آبستن سالم نژاد ویستار به هفت گروه کنترل، شاهد و آزمون ۱ تا ۵ به صورت تصادفی تقسیم شدند. به موش ­های گروه­ های هفت­ گانه به ترتیب سرم فیزیولوژی(با حجم برابر با داروها)، دی متیل سولفوکساید(با حجم برابر با داروها)، آفلاتوکسین B۱ ۲۵/۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم بدن، آفلاتوکسین B۱ و کورکومین(۲۵/۰ و ۵۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن)، آفلاتوکسین B۱ و کورکومین(۲۵/۰ و ۱۰۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن)، کورکومین ۵۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و کورکومین ۱۰۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روزهای  ۹ تا ۱۱ آبستنی تزریق شد. جهت مطالعه میکروسکوپیک از بیضه زاده­ های موش صحرایی در هفته­ های ۱، ۴ و ۸ نمونه گیری بافتی به عمل آمد. سپس نمونه­ ها در فرمالین تثبیت و پس از انجام مراحل آماده سازی، گسترش ­های بافتی با ضخامت ۶ میکرون تهیه و با H&E رنگ آمیزی شد.

یافته های پژوهش: در هفته چهارم و هشتم پس از تولد قطر لوله ­های منی­ ساز، تعداد سلول ­های زایا و ضخامت اپی تلیوم منی ساز در گروه آفلاتوکسین در مقایسه با گروه­ های شاهد و کنترل کاهش نشان داد که این کاهش معنی ­دار نبود. در گروه­ های دریافت کننده کورکومین شاخص ­های مورد مطالعه در مقایسه با گروه کنترل و دریافت کننده آفلاتوکسین افزایش معنی داری نشان داد.

بحث و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده در این مطالعه نشان داد که کورکومین می­تواند با آثار سوء ناشی از آفلاتوکسین B۱ مقابله نماید.


غلامرضا نجفی، علی شالیزار جلالی، مهلا محمدی،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: دوکسوروبیسین، به عنوان یک ترکیب ضد سرطان به طور گسترده مورد استفاده قرار می ‌گیرد و با آسیب بافت بیضه و ناباروری در ارتباط میباشد. این مطالعه در راستای آشکار نمودن اثرات محافظتی احتمالی سیمواستاتین به عنوان یک داروی پایین آورنده چربی واجد فعالیت های آنتی اکسیدانتی و ضد التهابی در برابر تغییرات مورفومتریک- استریولوژیکی بیضه ناشی از درمان با دوکسوروبیسین در موش ‌ها صورت پذیرفت.

مواد و روش‌ها: موش های نر، با سن پنج هفته، به طور تصادفی به چهار گروه شش تایی تقسیم شدند. دوکسوروبیسین به دو گروه از موش‌ها در ۵ نوبت به روش داخل صفاقی در طی یک دوره ۴ هفته‌ای (با دوز ۴ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) تزریق شد. یکی از این گروه‌ها داروی سیمواستاتین را در ۵ نوبت به صورت خوراکی (با دوز ۱۲ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) همراه با دوکسوروبیسین دریافت نمود. گروه شاهد تحت درمان با حلال و گروه شاهد دریافت کننده سیمواستاتین نیز در نظر گرفته شدند. ارزیابی  مورفومتریک با استفاده از عدسی چشمی مدرج کالیبره شده انجام گرفت.

یافته های پژوهش: ارزیابی ‌های هیستو مورفومتریک کاهش قابل توجهی را در قطر لوله‌ های اسپرم ساز و ارتفاع اپی­تلیوم این لوله ها به  همراه افزایش ضخامت کپسول بیضه و اتساع فضای بینابینی در موش‌های تحت درمان با دوکسوروبیسین نشان دادند(۰۵/۰> P). تمام فراسنجه‌های مذکور متعاقب تجویز همزمان سیمواستاتین به شکل قابل توجهی بهبود یافتند(۰۵/۰> P).

بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که سیمواستاتین ممکن است نقشی محافظتی در برابر تغییرات مورفومتریک- استریولوژیکی ناشی از دوکسوروبیسین در بیضه موش داشته باشد.


آزاد عبدالله زاده، داود کیانی فرد، غلامرضا وفایی سیاح، جواد اشرفی هلان،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: متیل فنیدات(MPH) از داروهای مورد استفاده در حفظ هوشیاری و بهبود تمرکز است. مونوسدیم گلوتامات(MSG) به عنوان تشدیدکننده طعم به مواد غذایی افزوده می شود. در این مطالعه اثرات این ترکیبات بر روی دستگاه تولید مثل در سن رشد مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: متیل فنیدات(mg/kg ۱۰ و ۵) و مونوسدیم گلوتامات(mg/kg  ۶۰ و ۶) به موش های صحرایی در حال رشد تجویز شد. در انتهای دوره شصت روزه، اندازه گیری هورمون های محور هیپوفیز-بیضه و مطالعات هیستومورفومتری بافت بیضه صورت گرفت.
یافته های پژوهش: مصرف همزمان متیل فنیدات( mg/kg۵) و مونوسدیم گلوتامات( mg/kg۶۰) موجب افزایش غلظت خونی FSH گردید(P<۰,۰۵). بیشترین میزان سطح خونی هورمون LH متعاقب مصرف دوز بالای MPH و MSG به صورت مجزا یا ترکیبی مشاهده شد. اثر MPH و MSG بر تغییرات خونی تستوسترون به صورت وابسته به دوز و متضاد یکدیــگر مشاهده گردید(P>۰,۰۵). مصرف MSG منجر به کاهش جمعیت سلول های سرتولی، اسپرماتوگونی و اسپرماتوسیت گردید. استفاده هم زمان MPH و MSG شدت کاهش جمعیت را تقلیل داد. در مطالعات مورفومتری، کاهش قطر لوله های اسپرم ساز و ارتفاع اپیتلیوم زایگر(P<۰,۰۵) به ویژه در دوز پایین MPH و دوز بالای MSG مشاهده گردید. تغییرات مشاهده شده در ضرایب اسپرماتوژنز همانند مطالعات مورفومتری بود. تغییر شکل لوله ها، ادم بافت بینابینی و کاهش سلول های اسپرماتوژنز در گروه های دریافت کننده MPH و MSG مشاهده شد. دریافت هم زمان ترکیبات مذکور منجر به افزایش سلول های اسپرماتید با هسته پیکنوزه گردید.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که مصرف متیل فنیدات و مونوسدیم گلوتامات با القاء تغییرات هورمونی و تغییر در بافت بیضه، می تواند منجر به ایجاد تغییر در عملکرد طبیعی دستگاه تولید مثلی گردد.

نوشین مهدیوند، وحید نجاتی، غلامرضا نجفی، علی شالیزار جلالی، فاطمه رحمانی،
دوره ۲۶، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

 مقدمه: هایپرترمی اسکروتومی به عنوان عامل ناباروری جنس نر شناخته شده است. تنش حرارتی در بیضه حتی برای یک دوره کوتاه می ­تواند باعث تخریب بافت بیضه و بروز اختلالات در روند اسپرماتوژنز شود. این مطالعه به منظور بررسی اثرات محفاظتی ژل رویال بر روی آسیب بیضه و اسپرماتوژنز پس از القاء تنش حرارتی  در موش ­های صحرایی نر انجام گرفت.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، ۴۸ رت نر به­ طور تصادفی به ۸ گروه ۶ تایی تقســیم شدند. گروه ۱: شاهد، گروه ۲: ژل رویال(۱۰۰ میلی ­گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی)، گروه­ های ۳، ۴ و ۵ به ترتیب تحت تنش حرارتی در دماهای ۴۳، ۳۹ و ۳۷ درجه سانتی ­گراد به مدت ۲۰ دقیقه در روز و گروه های ۶، ۷ و ۸ به ترتیب تحت تنش حرارتی در دماهای ۴۳، ۳۹ و ۳۷ درجه سانتی ­گراد به مدت ۲۰ دقیقه در روز به همراه ژل رویال به میزان ۱۰۰ میلی ­گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی روزانه دریافت کردند. تنش حرارتی به واسطه غوطه ورسازی اسکروتوم رت ها در حمام آب القاء گردید. پس از ۴۸ روز، موش ­ها آسان ­کشی و بیضه ­های چپ جدا و تثبیت شدند. مقاطع بافتی ۵ میکرومتری بیضه تهیه و با میکروسکوپ نوری مطالعه شدند.
یافته های پژوهش: نتایج نشان داد که  قطر و ارتفاع اپی ­تلیوم زایای لوله ­های اسپرم ­ساز، ضخامت غشای پایه، تعداد سلول­ های اسپرماتوژنیک و سرتولی و وزن بیضه به میزان قابل توجهی(P<۰,۰۵) در گروه­ های تحت تنش حرارتی نسبت بـه گـروه های شاهد و گروه ژل رویال کـاهش یافت. تجویز هم زمان ژل رویال به غیر از گروه تنش حرارتی ۴۳ درجه سانتی گراد+ژل رویال، فراسنجه­ های فوق را در تمام حیوانات مواجه شده با تنش حرارتی به شکل قابل ­ملاحظه­ ای(P<۰,۰۵) بهبود بخشید.
بحث و نتیجه گیری: تجویز ژل رویال می­ تواند از تغییرات بافتی بیضه و کاهش تعداد سلول های اسپرماتوژنیک در شرایط تنش حرارتی بیضه محافظت کند.
 
 
کبری توفیقی، نگار صادقی،
دوره ۳۲، شماره ۵ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: سرطان بیضه شایع‌ترین سرطان در میان مردان در سرتاسر جهان است. امروزه کاربرد داروهای گیاهی به‌عنوان درمانی مکمل برای کاهش آثار این بیماری مورد‌توجه است. هدف از این تحقیق بررسی خاصیت ضد‌سرطانی، آنتی‌اکسیدانی و سمیت سنجی گیاه زیتون تلخ (Melia azedarch L.) بر ردۀ سلولی TM۴ بود.
مواد و روش­ها: پس از تهیۀ عصارۀ اتانولی گیاه زیتون تلخ ردۀ سلولی سرطان بیضه TM۴ توسط غلظت‌های مختلف عصاره (۱۰، ۲۵، ۵۰، ۷۵، ۱۰۰، ۱۵۰، ۲۵۰، ۷۵۰ و ۱۰۰۰ میکروگرم در میلی‌لیتر( به مدت ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت تیمار شدند؛ سپس زنده‌مانی سلول‌ها توسط روشMTT، بیان نسبی ژن‌های CAS۸ و CAS۹ با استفاده از روش Real-time PCR و فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره‌ها با بررسی محتوای آنتوسیانین و میزان مهار رادیکال آزاد DPPH بررسی شد. در نهایت نتایج با آزمون آنالیز واریانس یک‌طرفه با نرم‌افزار SPSS vol,۱۸ نسخه ۱۸ تجزیه‌و‌تحلیل شد.
یافته­ های پژوهش: نتایج مربوط به تست MTT نشان داد که عصارۀ زیتون تلخ در غلظت‌های مختلف بر سلول‌های سرطان بیضه آثار سمیت سلولی وابسته به دوز و زمان دارد، به‌طوری‌که بالاترین درصد مهار رشد معنی‌دار در غلظت‌های۱۰۰۰ میکروگرم در میلی‌لیتر مشاهده گردید (P≤۰,۰۱)؛ همچنین بیان ژن CAS۸ در سلول‌های TM۴ تیمار شده با عصارۀ گیاه در غلظت ۲/۱۷۴ (IC۵۰) ‌‌‌ نسبت به نمونۀ کنترل افزایش ذاشت؛ اما بیان ژنCAS۹  کاهش معنی‌داری نشان داد. علاوه بر این، محتوای آنتوسیانین و میزان مهار رادیکال آزاد DPPH با افزایش غلظت عصاره بیشتر شد.
بحث و نتیجه‌گیری: براساس نتایج، عصارۀ گیاه زیتون تلخ به علت داشتن فعالیت آنتی‌اکسیدانی پتانسیل بالایی در از بین بردن سلول‌های سرطان بیضه دارد و با القای آپوپتوز و افزایش بیان ژن CAS۸ می¬تواند به‌عنوان درمان مکمل در بهبود سرطان در نظر گرفته شود.
 


صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی ایلام Journal of Ilam University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.22 seconds with 37 queries by YEKTAWEB 4714