مقدمه: برخی از موانع رشد جامعه و شکوفایی نوع بشر ناشی از جهل و نادانی هستند و خودساختهاند. اعتیاد به مواد مخدر یکی از مهمترین موانع و مشکلات است که سلامت و کارایی نسل فعلی بشر را بهشدت به مخاطره انداخته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان فراشناختی بر سازگاری عاطفی-اجتماعی و افکار ناکارآمد در مردان با سوءمصرف مواد تحت درمان با متادون انجام گرفت.
مواد و روشها: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون_پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ پژوهش معتادان تحت درمان با متادون مراجعهکننده به همۀ کلینیکهای ترک اعتیاد شهر ایلام در سال ۱۴۰۰ بودند که با رعایت ملاکهای ورود به مطالعه، تعداد ۶۰ نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و بهطور تصادفی در سه گروه ۲۰ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای سازگاری عاطفی-اجتماعی بل (۱۹۶۱) و افکار ناکارآمد بک و وایزمن (۱۹۷۸) استفاده گردید. درحالیکه گروه کنترل تنها شاهد بود، گروه آزمایش (اول) مداخلات آموزش تنظیم هیجان را در ۸ جلسۀ ۱۲۰ دقیقهای و گروه آزمایش (دوم) نیز مداخلات درمان فراشناختی را در ۸ جلسۀ ۹۰ دقیقهای بهصورت هفتگی و گروهی دریافت کردند. دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط نرمافزار SPSS vol,۲۳ و سطح معنیداری ۰۵/۰ تجزیهوتحلیل شدند.
یافته های پژوهش: نتایج پژوهش نشان داد که در متغیرهای سازگاری عاطفی-اجتماعی و افکار ناکارآمد در مرحلۀ پسآزمون بین گروهها تفاوت معناداری وجود دارد (P<۰,۰۰۱) و در متغیرهای سازگاری عاطفی-اجتماعی و افکار ناکارآمد میان دو آموزش تفاوت معناداری وجود نداشت (P>۰,۰۵).
بحث و نتیجهگیری: بهنظر میرسد که هر دو آموزش باعث افزایش سازگاری عاطفی-اجتماعی و کاهش افکار ناکارآمد در مردان با سوءمصرف شدهاند؛ اما درمان فراشناختی اثربخشتر بوده است. پیشنهاد میشود، از این دو آموزش در مراکز ترک اعتیاد برای بهبود سلامت افراد استفاده گردد.