۱۳ نتیجه برای نوروزی
سکینه نوروزیان، افسانه شمشکی، پریچهر حناچی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۹۰ )
چکیده
فعالیت ورزشی علی رغم این که با ایجاد فشار اکسایشی موجب افزایش رادیکال های آزاد می شود، با افزایش تولید آنزیم های ضد اکسایشی موجبات کاهش رادیکال های آزاد در بدن را نیز فراهم می آورد. نتایج موجود حاصل از تمرین های بدنی مختلف در افزایش یا کاهش رادیکال های آزاد، سوالی اساسی در مورد این نوع تمرین به حساب می آید. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات حاد دو نوع فعالیت اکسنتریک و کانسنتریک بر برخی عوامل اکسایشی و ضد اکسایشی نمونه خون خانم های رشته تربیت بدنی دانشگاه الزهرا طراحی و اجرا شد.
مواد و روش ها: بیست و چهار دانشجوی دختر داوطلب شرکت کننده در این پژوهش به صورت تصادفی در ۳ گروه: کنترل(بدون اجرای تمرین)، گروه تمرین اکسنتریک(اجرای تست الستد پشت به صفحه نمایشگر تا حد واماندگی) و گروه تمرین کانسنتریک(اجرای تست الستد رو به صفحه نمایشگر تا حد واماندگی) تقسیم شدند. از آزمون شونده ها در دو نوبت(یک ساعت قبل و بلافاصله بعد از آزمون) نمونه های خونی برای سنجش ضد اکسایش غیر آنزیمی(GSH)، شاخص فشار اکسایشی(MDA) و ظرفیت ضد اکسایشی تام(TAC) اخذ گردید. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۱۳، با استفاده از آزمون t همبسته و در سطح اطمینان ۹۵ درصد(P<۰/۰۵) انجام شد.
یافته های پژوهش: نتایج نشان داد که، میزان TAC, MDA, GSH در پلاسما بعد از فعالیت اکسنتریک و کانسنتریک نسبت به قبل از فعالیت افزایش معنی دار داشت(P<۰,۰۵)، البته این افزایش در میزان TAC پلاسما در کروه تمرین کانسنتریک معنی دار نبود.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که فعالیت های شدید اکسنتریک و کانسنتریک محرک مهمی برای ایجاد تغییرات قابل توجه در دستگاه ضد اکسایشی بدن است و این فعالیت ها می توانند بهبود ظرفیت های ضد اکسایشی را موجب شوند.
یلدا ارست، مجید محمدیان، سمیه بهنامی پور، مهدی اسدی، زینب راموز، مهدی نوروزی،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( پاییز ۹۱ ۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: استفاده از رنگ های خوراکی در صنعت قنادی نقش به سزایی در ایجاد حس رضایت مصرف کنندگان دارد. با این حال کاربرد رنگ های غیر مجاز اثرات سمی در بدن ایجاد می کنند. این ترکیبات می توانند موجب آلرژی و حتی ایجاد واکنش های منجر به سرطان در بدن شوند. با توجه به عوارض یاد شده و طیف گسترده کاربرد این ترکیبات در محصولات قنادی، هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه روند مصرف رنگ های خوراکی در محصولات قنادی شهر قم در سال های ۸۸-۱۳۸۶ می باشد.
مواد و روش ها: فرآورده های قنادی به صورت تصادفی از بین مراکز عرضه محصولات قنادی سطح شهر قم نمونه برداری و مورد آنالیز نوع رنگ قرار گرفت. ۳۴۲ نمونه در سال ۱۳۸۶، ۲۹۱ نمونه در سال ۱۳۸۷ و ۳۹۸ نمونه در سال ۱۳۸۸ مورد بررسی قرار گرفتند. مراحل آنالیز رنگ شامل چربی زدایی از نمونه ها، تخلیص و استخراج رنگ از مواد غذایی محلول در آب، کروماتوگرافی و مرحله تشخیص نوع رنگ انجام گرفت.
یافته های پژوهش: بر اساس نتایج مطالعه ۶/۲۸ درصد نمونه ها در سال ۱۳۸۶، ۹/۲۸ درصد نمونه ها در سال ۱۳۸۷ و ۱/۲۸ درصد نمونه ها در سال ۱۳۸۸ حاوی رنگ های غیر مجاز بودند.
بحث و نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که میزان قابل توجهی از نمونه ها در هر سال غیر قابل مصرف می باشند. بالا بودن هزینه، ناپایداری و ارزش رنگی کم رنگ های طبیعی از دلایل کاربرد بیـــشتر رنگ های غیر مجاز می باشد. اما با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه به نظر می رسد که عدم آگاهی کاربران استفاده کننده از عوارض سوء این نوع رنگ ها یکی از مهم ترین دلایل تکرار مصرف این مواد است.
خانم رقیه چناری، دکتر آزیتا نوروزی، دکتر رحیم طهماسبی،
دوره ۲۱، شماره ۶ - ( آذر ماه ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت میتواند موجب بهبود کیفیت زندگی، پیشگیری و حتی درمان مشکلات جسمی و روانی افراد و گروه ها، بویژه گروه جانبازان گردد. لذا مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت بر اساس الگوی ارتقاء سلامت در جانبازان شیمیایی استان ایلام انجام شد.
یافته های پژوهش: در ۲۳۹ جانباز مورد بررسی مشخص گردید که منافع درک شده (۰۰۲/۰ P value=)، خودکارآمدی (۰۰۰/۰ P value=) و حمایت اجتماعی درک شده (۰۰۲/۰ P value=) دارای اثر مستقیم و مثبت بر رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت بوده و نوع جانبازی شیمیایی- فیزیکی (۰۲۷/۰ P value=) و شیمیایی- فیزیکی- عصبی (۰۲۲/۰ P value=)، وضعیت رزمندگی (۰۴۵/۰ P value=) و وضعیت سلامت درک شده (۰۰۰/۰ P value=) از طریق خودکارآمدی بصورت غیر مستقیم بر رفتار ارتقاء دهنده تأثیر داشتند.
بحث و نتیجه گیری: خودکارآمدی درک شده به عنوان مهم ترین عامل تأثیر گذار بر انجام رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت بوده که همراه سیستمهای حمایتی و درک از منافع می تواند جهت بهبود رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت بویژه در جانبازان با نوع جانبازی ترکیبی استفاده گردد.
حمید کلالیان مقدم، توراندوخت بلوچ نزاد مجرد ، مهرداد روغنی ، مهدی خاکساری، پیراسته نوروزی، مژگان فضلی، ملیحه آهویی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ضمیمه شهریور ماه ۱۳۹۳ )
چکیده
دیابت، خطر ابتلای سیستم اعصاب مرکزی (CNS) به اختلالاتی مانند سکته مغزی، تشنج، زوال عقل و اختلال شناختی را افزایش می دهد.. بربرین یک آلکالوئید ایزوکوئینولین طبیعیاست که اثربخشی آن بر اختلالات نورودژنراتیو در مطالعات اخیر گزارششدهاست. همچنین ثابت شده است، هیپر گلیسمی از طریق فرایندهای آنزیمی و غیر آنزیمی موجب القای اکسیداسیون خودبه خودی گلوکز گردیده و با تحریک تولید قطعات اکسیژنی و نیتروژنی فعال،منجر به استرس اکسیداتیو می شود همچنین تولید بیش از حد ROS می تواند، سبب آسیب DNA و پروتئین ها شده، بر عملکرد گیرنده ها، آنزیم ها، انتقال پروتئین ها، و غیره تاثیر گذارده و آنزیم های سیستم دفاع آنتی اکسیدانی و یا آنزیم های مشارکت کننده در ترمیم را غیر فعال نماید.
مواد و روشها: در این مطالعه ۹۰ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بطور تصادفی انتخاب و به پنج گروه: کنترل، کنترل تیمارشده با بربرین( mg/kg۱۰۰)، دیابتی و دیابتی تیمارشده با بربرین (mg/kg۱۰۰و۵۰) تقسیم شدند. دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین(STZ) با دوز mg/kg ۶۰ به صورت درون صفاقی القاء گردید. یک هفته پس از تزریق استرپتوزوتوسین، تیمار با بربرین با دوزmg/kg /day ۱۰۰و ۵۰ به مدت هشت هفته به صورت خوراکی انجام گردید. قند خون درهفته های ۲، ۴، ۶و ۸ پس از تزریق STZ با خون گیری از سیاهرگ دمی ندازه گیری شد. پراکسیداسیون لیپیدی، سطح نیتریت و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز به عنوان شاخص های استرس اکسیداتیو در هیپوکامپ اندازه گیری شد. در پایان دادههای گروه ها با نرم افزار آماری۵ prism و آزمونهای one way ANOVA و Tukeyتجزیه و تحلیل شدند
یافته ها: هشت هفته پس از القای دیابت، افزایش پراکسیداسیون لیپیدی، کاهش فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز و افزایش سطح نیتریت در هیپوکامپ موشهای دیابتی، نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. تجویز طولانیمدت بربرین (mg/kg ۱۰۰، ۵۰ روزانه ) سبب بهبودی استرساکسیداتیو در مغز موشهای دیابتی گردید.
نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد که درمان با بربرین به طور معنیداری منجر به کاهش استرس اکسیداتیو در هیپوکامپ موشهای صحرایی دیابتی شده با STZ گردید..
مینا جعفری، غلامحسین شیروی، پیراسته نوروزی، مهدی خاکساری،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: زخم و عوارض ناشی از آن می تواند مشکلات زیادی را برای بیماران به وجود آورد. لذا شناخت عواملی که بتوانند در درمان زخم موثر باشند و از گسترش آسیب ها جلوگیری کنند حائز اهمیت است. بنا بر این مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر ترمیم زخم از شیرابه زرد رنگ گیاه آلوئه ورا و عصاره الکلی بره موم مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روش ها: در این تحقیق ۵۰ سر موش صحرایی نژاد ویستار(۱۸۰-۱۳۰گرم) به ۵ گروه ۱۰ تایی در گروه های کنترل (بدون دیابتی شدن و تیمار)، شاهد(دیابتی، بدون تیمار)، گروه تجربی ۱ (دیابتی و تیمار با شیرابه زرد رنگ گیاه آلوئه ورا) و گروه تجربی ۲ (دیابتیو تیمار با عصاره بره موم) و گروه تجربی ۳(دیابتی و تیمار با ترکیب شیرابه زرد رنگ گیاه آلوئه ورا و عصاره بره موم) تقسیم شدند و سپس در هر ۵ گروه بریدگی هایی به طول ۲ سانتی متر بر روی پوست پشت ایجاد شد و روند بهبود زخم روزانه پیگیری شد. مساحت زخم در روزهای آزمایش با استفاده از نرم افزار Matlab اندازهگیری شد و درصد بهبود زخم محاسبه شد. به منظور مطالعات بافت شناسی در روزهای ۴، ۷، ۱۴ و ۲۱ از هر گروه نمونه هایی از زخم برداشته شد تمامی داده ها از نظر آماری با واریانس یک طرفه(One way ANOVA) و آزمون تکمیلی(Tukey)، تحت نرم افزار آماری SPSS انجام شد.
یافته های پژوهش: متوسط زمان ترمیم زخم در گروه تجربی تیمار شده با ترکیب شیرابه زرد رنگ گیاه آلوئهورا و عصاره بره موم نسبت به چهار گروه دیگر کمتر(P≤۰,۰۱) بود. در بررسی بافت شناسی نیز علائم بهبود بافت پوست در درمان با ترکیب شیرابه زرد رنگ گیاه آلوئه ورا و عصاره بره موم نسبت به چهار گروه دیگر تفاوت معنی داری(P≤۰,۰۱) داشته است.
بحث و نتیجه گیری: این تحقیق نشان داد که تجویز موضعی ترکیب شیرابه زرد رنگ گیاه آلوئه ورا و عصاره بره موم روند بهبود زخم های دیابتی را تسریع میکند.
منیره شهسواری، پیراسته نوروزی، حمید کلالیان مقدم، ویدا حجتی،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: آپوپتوز یا مرگ برنامه ریزی شده سلول نقش مهمی در پاتوژنز بیماری های متعدد ایفا می کند. دیابت ملیتوس عوارض مخربی بر دستگاه تولید مثلی نر و عملکرد جنسی در نمونه های حیوانی و انسانی مبتلا به دیابت اعمال می کند و باعث افزایش آپوپتوز می شود. ریشه کودزو یک ساپونین و ایزو فلاونین می باشد که اغلب به عنوان عامل کاهنده قندخون مورد استفاده قرار می گیرد. کودزو توانایی کاهش گلوکز خون از مسیر غیر وابسته به انسولین را داشته و هم چنین با حذف رادیکال های آزاد منجر به کاهش استرس اکسیداتیو می گردد. مطالعه اخیر تاثیر ریشه کودزو بر فعالیت Caspease-۳ به روش ایمنوهیستوشیمی در بافت بیضه در موش های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بررسی گردید.
مواد و روش ها: موش های نر نژاد ویستار به چهار گروه تقسیم شدند: کنترل، دیابتی، دیابتی تیمار شده با کودزو mg/kg۱۰۰، دیابتی تیمار شده با کودزو mg/kg۵۰. دیابت به وسیله تزریق درون صفاقی STZ(با دوز mg/kg۵۰) ایجاد گردید. تیمار با کودزو با دوز mg/kg۵۰ و ۱۰۰ به مدت پنج هفته به صورت گاواژ انجام شد. آسیب های بیضه ای به وسیله روش رنگ آمیزی ایمنوهیستوشیمی و هماتوکسیلین-ائوزین مشخص شده و فاکتورهای بیوشیمیایی و هورمونی خون مورد سنجش قرار گرفت.
یافته های پژوهش: موش های دیابتی افزایش معنی داری را در آپوپتوز بافت بیضه نشان دادند. موش های دیابتی به طور مشخص کاهش در قطر توبول سمینی فروس، سلول های سرتولی، شمارش و تحرک اسپرم و مقدار تستوسترون و انسولین نشان دادند. در رت های تیمار شده با ریشه کودزو منجر به کاهش معنی دار سلول های دچار آپوپتوز در موش های دیابتی گردید و به طور مشخص سبب افزایش وزن بدن و میزان انسولین و تستوسترون پلاسما و کاهش مقدار گلوکز گردید. هم چنین تجویز خوراکی ریشه کودزو افزایش در تعداد و تحرک اسپرم، سلول های رده اسپرم ساز و سلول سرتولی مشاهده گردید.
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه، وقوع آپوپتوز را در دیابت مورد تائید قرار داده و اثرات آنتی آپوپتوزی ریشه کودزو را خاطر نشان می سازد.
امید عزیزیان شرمه، جعفر ولی زاده، میثم نوروزی فر، علی قاسمی،
دوره ۲۴، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: مطالعات گسترده ای در مورد پتانسیل استفاده از ترکیبات ضد میکروبی موجود در گیاهان و نیز استفاده از نانوذرات برای کنترل و درمان عوامل بیماری زا صورت گرفته است. هدف از مطالعه حاضر سنتز زیستی نانوذرات نقره با استفاده از عصاره آبی برگ گیاه آقطی و بررسی فعالیت ضد میکروبی آن ها می باشد.
مواد و روش ها: برای سنتز نانوذرات نقره، عصاره تازه تهیه و به محلول نیترات نقره با غلظت ۱میلی مولار اضافه شد. برای به دست آوردن نانوذراتی با شکل و اندازه مطلوب، پارامترهای موثر بر سنتز نانوذرات نقره مانند؛ pH، حجم عصاره، غلظت یون نقره، دما و زمان واکنش بهینه شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. فعالیت ضد میکروبی عصاره و نانوذرات نقره، به دو روش انتشار چاهکی و تعیین MIC، علیه چهار باکتری استافیلوکوکوس اورئوس(PTTC ۱۱۱۲)، باسیلوس سرئوس(PTTC ۱۱۵۴)، اشرشیاکلی(PTTC ۱۳۹۹)، سودوموناس آئروژینوزا(PTTC ۱۷۰۷) و دو قارچ آسپرژیلوس نایجر(PTTC ۵۰۱۲) و کاندیدا آلبیکنس(PTTC ۵۰۲۷) مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته های پژوهشی: پس از افزودن عصاره به محلول نیترات نقره، رنگ محلول به رنگ قهوه ای تغییر رنگ داد. نانوذرات نقره بیشترین جذب را در ۴۰۵ نانومتر نشان دادند و دارای شکل کروی و میانگین اندازه آن ها بین ۱۲-۸ نانومتر بوده است. این نانوذرات فعالیت ضد میکروبی چشمگیری بر روی نمونه های مورد آزمایش نشان دادند، به طوری که در غلظت های بسیار پایین از رشد باکتری ها و قارچ ها جلوگیری کردند
بحث و نتیحه گیری: گیاهان به دلیل داشتن خاصیت آنتی اکسیدانی و ترکیبات ثانویه فراوان، نقش احیاء کنندگی و پایدارسازی نانوذرات را ایفا می کنند. در این پژوهش، نانوذرات نقره توسط عصاره آبی برگ گیاه آقطی سنتز شد. نانوذرات نقره سنتز شده فعالیت ضد میکروبی بالایی، از خود نشان دادند.
آمنه یارنظری، مرتضی نوروزی یگانه، عادله پورصالح کچومثقالی، رضا زارعی، محمد نجفی، گلناز اسفندیاری،
دوره ۲۴، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: آب سیاه نوعی نروپاتی دژنره کننده بینایی مزمن است که در این بیماری افراد دید محیطی خود را از دست می دهند و در صورتی که درمان نشوند ممکن است دید کامل خود را از دست بدهند. عوامل مختلفی در پاتوژنز این بیماری نقش دارند که هدف این مطالعه، بررسی ارتباط سلنیوم سرم و مایع زلالیه، گلوتاتیون سرمی و گلوتاتیون پراکسیداز ۱ همولیزات مایع زلالیه با آب سیاه زاویه باز اولیه می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه ۴۵ بیمار با آب سیاه زاویه باز و ۴۵ نمونه کنترل به صورت رندوم و با تشخیص پزشک متخصص چشم انتخاب شدند. اندازه گیری آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز ۱ گلبول قرمز برحسب هموگلوبین انجام شد. هموگلوبین همولیزات با استفاده از کیت اندازه گیری هموگلوبین و جذب گلوتاتیون به روش کالریمتری انجام شد. اندازه گیری سلنیوم در نمونه سرم و مایع زلالیه با استفاده از روش اسپکتروفتومتری جذب اتمی کوره گرافیتی انجام شد. محاسبات آماری به کمک SPSS vol,۱۸ انجام شد.
یافته های پژوهش : مقایسه آنتی اکسیدانی تام دو گروه بیمار و کنترل نشان داد که اختلاف معناداری در مایع زلالیه وجود ندارد(P=۰,۸۴). اما مقایسه مقادیر سلنیوم مایع زلالیه دو گروه نشان می دهد سلنیوم مایع زلالیه بیماران به میزان معناداری بیشتر از افراد کنترل می باشد(P=۰,۰۲). هم چنین مشاهده شد که افزایش سلنیوم سرم به طور معناداری(P=۰,۰۰۰۱) موجب افزایش سلنیوم مایع زلالیه می شود. هم چنین مشخص شد که افزایش سلنیوم مایع زلالیه تاثیر چندانی در افزایش فشار داخل چشم ندارد(P=۰,۰۴۵).
بحث و نتیجه گیری : به نظر می رسد که سلنیوم در مسیرهای بیولوژیکی مرتبط با پاتوژنز بیماری نقش چشمگیری داشته باشد.
صادق رضایی، شاهین حدادیان، رمضانعلی خاوری نژاد، داریوش نوروزیان،
دوره ۲۹، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه:
پپتیدهای ضدمیکروبی (AMP) ترکیباتی با خاصیت ضدمیکروبی هستند که به سبب ظهور مقاومت باکتریهای بیماریزا به آنتیبیوتیکها، مطالعه و بررسی میشوند. در مطالعۀ حاضر، آثار سمیت و ضدمیکروبی دو پپتید مونومری S۳ طبیعی بهعنوان استاندارد و S∆۳ با هیبرید S۳- S∆۳ و تترامر S۳ بررسی و مقایسه گردید.
مواد و روش ها: هیبرید پروتئینی (S∆۳S۳-۲mer-GS) S۳- S∆۳ و پروتئین تترامر S۳ (S۳-۴mer-GS) در باکتری E.coli. BL۲۱ (DE۳) بیان شدند؛ سپس وجود پپتیدهای موتانت تأیید و فعالیت ضدمیکروبی آنها با مونومرهای S۳ و S∆۳ مطالعه گردید. درنهایت، سمیت تترامر و هیبرید ساختهشده روی ردۀ سلولی MDA-MB-۲۳۱ ارزیابی و مقایسه شد.
یافتهها: در بیان پروتئین نوترکیب، افزایش بار مثبت در پروتئین هیبرید برای باکتری میزبان اثر سمیت ایجاد نمیکند. میزان سمیت هیبرید در مقایسه با تترامر برای سلولهای یوکاریوتی افزایش کمی داشت؛ اما در غلظت فعال این پروتئین، این افزایش ناچیز بود. میزان بقای سلولی در مورد هیبرید از S۳ و SΔ۳ کمتر است؛ اما میزان بقای سلولی برای هریک از توالی ها، با افزایش زمان کاهش پیدا میکرد. علاوه بر این، بازدارندگی رشد میکروبی هیبرید نسبت به تترامر، SΔ۳ و S۳ بهبود یافت.
بحث و نتیجهگیری: با توجه به میزان بیان مناسب و افزایش فعالیت ضدمیکروبی و سمیت سلولی اندک، پپتید هیبرید S۳ هیبرید S۳ و S∆۳ و تترامر S۳ میتوانند بهعنوان یک استراتژی تولید مؤثر برای به دست آوردن AMPها در نظر گرفته شوند.
حسن باقری یزدی، حامد نوروزی طاهری،
دوره ۳۰، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: در بسیاری از کشورهای جهان، عفونتهای ایجادشده بهوسیلۀ استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین (MRSA) در حال افزایش است و پژوهشگران به دنبال یافتن ترکیبات جدید با منشأ طبیعی بهعنوان جایگزین آنتیبیوتیکها در درمان این عفونتها هستند؛ بنابراین، مطالعۀ حاضر با هدف بررسی آثار ضدمیکروبی عصارۀ گیاه بومی ایران، آرتمیزیا تورانیکا انجام گرفت.
مواد و روش ها: در این تحقیق پس از عصارهگیری گیاه، بررسی اثر ضدباکتریایی عصارۀ آبی-الکلی گیاهان علیه سویۀ مقاوم به دارو، به روش دیسک دیفیوژن انجام شد. هر آزمون سه بار تکرار گردید و میانگین قطر هالۀ عدم رشد اندازهگیری و ثبت شد. در پایان، با روش میکروبراث دایلوشن، کمینۀ غلظت بازدارندگی رشد (MIC) و کمینۀ غلظت کشندگی (MBC) عصارۀ گیاه علیه MRSA تعیین گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد فعالیت ضدمیکروبی عصارۀ گیاه (۵/۱±۲۹) نسبت به آنتیبیوتیک ونکومایسین (۴/۱±۱۴)، علیه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین (MRSA) بیشتر بود. نتایج همچنین نشان داد اثر کمینۀ غلظت مهارکنندگی بر MRSA برابر ۹۸ میکروگرم بر میلیلیتر و کمینۀ غلظت کشندگی آن ۱۵۷ میکروگرم بر میلیلیتر است. عصارۀ گیاه فعالیت ضدقارچی مناسبی در برابر سویههای قارچی بیماریزا نشان داد.
بحث و نتیجهگیری: با توجه به فعالیت ضدمیکروبی قوی عصارۀ گیاه علیه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین با تولید، خالصسازی و شناسایی ترکیبات فعال این عصارۀ در مقیاس صنعتی، امکان معرفی ترکیبات ضدمیکروبی جدید مطرح میشود.
امین بختیاری، سالار بختیاری، مریم پیمانی، کریمه حقانی، سیروس نوروزی،
دوره ۳۰، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: بیماریهای قلبی-عروقی شایعترین علت مرگومیر در افراد مبتلا به T۲DM است. ارتباط میان دیابت و بیماریهای قلبی و عروقی پیچیده و چندوجهی است. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط میان پلیمورفیسم rs۸۱۹۲۶۸۸ ژن FABP۴ با استعداد ابتلا به بیماریهای قلبی- عروقی در بیماران دیابتی نوع ۲ در استان ایلام بود.
مواد و روش ها: جامعۀ پژوهش در این تحقیق شامل ۲۱۰ نفر (۷۰ نفر بیمار دیابتی نوع ۲ مبتلا به بیماری قلبی و عروقی، ۷۰ نفر بیمار دیابتی نوع ۲ بدون بیماری قلبی و عروقی و ۷۰ نفر افراد سالم) بودند. فراوانی پلیمورفیسم بر اساس روش Tetra-Primer-ARMS-PCR انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد TG، HDL-C و LDL-C در گروه T۲DM with CVD نسبت به گروه T۲DM، بهطور معنیداری افزایش یافته بود (P<۰,۰۵). فراوانی ژنوتیپ CT در گروههای کنترل، دیابتی و دیابتی به همراه بیماریهای قلبی-عروقی بهترتیب ۲۶، ۲۴ و ۲۹ درصد (P=۰,۱۶)، فراوانی ژنوتیپ TT بهترتیب ۶، ۴ و ۴ درصد (P=۰,۱۲) و فراوانی آلل T بهترتیب ۱۹، ۱۶ و ۱۹ درصد (P=۰,۰۹) بود. ارتباط معناداری میان این پلیمورفیسم و گروههای مطالعهشده وجود نداشت.
بحث و نتیجهگیری: نتایج نشان داد، TG، LDL-C و HDL-C میتوانند در توسعۀ CVD در بیماران T۲DM نقش داشته باشند؛ اما پلیمورفیسم rs۸۱۹۲۶۸۸ ژن FABP۴ در توسعۀ CVD در بیماران T۲DM نقش ندارد.
یوسف پناهی، رقیه نوروزی، رضا تیموری مفرد، شبنم سلیمانی، وحید محمودی، شبنم طهماسبی،
دوره ۳۱، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: اکینوکوکوس گرانولوزوس عامل ایجاد کیست هیداتیک است که توزیع جهانی دارد. امروزه، تحقیقات بسیاری برای غیرفعال کردن پروتواسکولکسهای کیست هیداتیک انجامشده است. این مطالعه با هدف مقایسۀ اثر اسکولکسکشی آمینو-برومو فنیل کومارین و آمینو-هیدروکسی فنیل کومارین بر پروتواسکولکسهای کیست هیداتیک در شرایط برونتنی صورت گرفت.
مواد و روشها: فعالیت اسکولکسکشی آمینو-برومو فنیل کومارین و آمینو-هیدروکسی فنیل کومارین در غلظتهای ۲/۱، ۵/۱، ۱۰/۱ و ۱۰۰/۱، پس از ۱۵، ۳۰ و ۶۰ دقیقه انکوباسیون، بهصورت جداگانه آزمایش گردید و هرکدام از آزمایشها سه بار تکرار شد. زنده بودن پروتواسکولکسها با رنگ ائوزین ۱/۰ درصد زیر میکروسکوپ نوری بررسی و سپس دادهها با نرمافزار GraphPad vol,۵ و آزمون آنالیز واریانس دوطرفه (Two-way repeated measures ANOVA) تجزیهوتحلیل گردید و مقادیر ۰,۰۵> P بهعنوان سطح معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتههای پژوهش: نتایج این مطالعه نشان داد که آمینو-برومو فنیل کومارین در غلظت ۱۰/۱، پس از ۶۰ دقیقه مواجهه، ۱۰۰ درصد پروتواسکولکسها را در مقایسه با گروه کنترل از بین میبرد؛ اما ۲ آمینو-هیدروکسی فنیل کومارین در غلظت ۱۰۰/۱، پس از ۶۰ دقیقه مواجهه، ۹۸ درصد پروتواسکولکسها را از بین میبرد.
بحث و نتیجهگیری: یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که ۲ آمینو-برومو فنیل کومارین آثار پروتواسکولکسکشی قویتری نسبت به ۲ آمینو-هیدروکسی فنیل کومارین دارد. بااینحال، برای ارزیابی کارایی این ترکیبات شیمیایی، نیاز به مطالعات بیشتر و تحقیقات درونتنی است.
حسن باقری یزدی، حامد نوروزی طاهری، حمیدرضا وطن پور،
دوره ۳۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: بیماری های ایجاد شده به وسیله باکتری های مقاوم به دارو از جمله استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین در بسیاری از مراکز درمانی دنیا در حال افزایش است و پژوهشگران به دنبال یافتن ترکیبات دارویی طبیعی جدید برای مقابله با این باکتری ها می باشند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات ضد میکروبی باکتری های بومی کویر نمک ایران، با شرایط رشد افراطی انجام گرفت.
مواد و روشها: در این پژوهش پس از نمونه گیری، جداسازی ایزوله ها انجام شد، بررسی مورفولوژی جدایه ها و تست های بیوشیمیایی اولیه برای شناسایی باکتری ها انجام شد. بررسی اثر ضدمیکروبی در دو مرحله صورت گرفت. ابتدا با روش کشت کراس یا کشت متقاطع غربالگری اولیه جدایه ها از نظر فعالیت ضدباکتریایی بررسی شد. در ادامه عصاره ایزوله منتخب فعال، جداسازی و خشک شد. تست ضدمیکروبی عصاره ها علیه سویه های مقاوم به دارو ، به روش دیسک دیفیوژن انجام شد. هر آزمون سه بار تکرار گردید و میانگین قطر هاله عدم رشد اندازه گیری و ثبت شد. در پایان میزان تولید ماده ضدباکتریایی ایزوله منتخب در واحد زمان با روش دیسک دیفیوژن علیه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین تعیین گردید. آنالیز معنی داری داده ها و انحراف از میانگین با نرم افزار مایکروسافت اکسل نسخه ۲۰۲۰ انجام شد.
یافته های پژوهش: از نمونه های کفه نمکی، تعداد ۳۰ ایزوله جداسازی و شناسایی اولیه انجام شد. در غربالگری اولیه ۴ جدایه به عنوان ایزوله فعال شناسایی شدند. نتایج مرحله دوم غربالگری ایزوله منتخب نشان داد که ایزوله های فعال جداشده، فعالیت ضدباکتریایی خوب علیه گونههای استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سلین داشتند. نتایج نشان داد که فعالیت ضدباکتریایی جدایه N۲، با افزایش غلظت عصاره خام، بیشتر می شود. نتایج همچنین نشان داد بیشترین مقدار تولید مادهی ضدمیکروبی بر حسب هاله عدمرشد ۵۴ ساعت پس از شروع فرمنتاسون میباشد که هالهی عدمرشدی برابر با ۲۹ میلیمتر علیه MRSA ایجاد کردهاست.
بحث و نتیجهگیری: با توجه به فعالیت ضدمیکروبی قوی عصاره ایزوله منتخب از کفه نمکی شهرستان بردسکن علیه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین با تولید، خالص سازی، و شناسایی ترکیبات فعال این ایزوله ها در مقیاس صنعتی، امکان معرفی ترکیبات ضدمیکروبی جدید مطرح خواهد شد.