۵ نتیجه برای معظمی گودرزی
حمیدرضا گیلاسی، علی مرادی، ذبیح اله قارلی پور، علی معظمی گودرزی، حجت اله کاکایی،
دوره ۲۰، شماره ۵ - ( ویژه نامه زمستان ۹۱ ۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده :
مقدمه: ایران از نظر سوانح و حوادث ترافیکی به عنوان یکی از کشورهایی که دارای بیشترین موارد تصادف و مرگ و میر ناشی از آن است معرفی شده به طوری که میزان بروز این نوع سوانح (۳۰ در ده هزار نفر ) از میزانهای منطقه ای و جهانی بالاتر است. و۵/۱۳% از عمر از دست رفته در ایران، در نتیجه حوادث ترافیکی است از آنجا که عابرین پیاده یکی از گروه های در معرض خطر حوادث ترافیکی هستند این مطالعه به منظور تعیین میزان آگاهی ، نگرش و عملکرد آنها در مورد قوانین راهنمایی و رانندگی صورت گرفت .
موادوروش ها: مطالعه حاضر بصورت مقطعی انجام شد. جامعه هدف عابرین پیاده شهر کاشان بودند. حجم نمونه مورد نیاز ۳۹۸ نفر تعیین گردید و به روش نمونهگیری غیراحتمالی آسان از چهل نقطه در خیابانها افراد انتخاب ومورد بررسی قرار گرفتند. علاوه بر تعیین میزان آگاهی ، نگرش و عملکرد افراد برای تعیین ارتباط متغیرهای کیفی از آزمون کای دو و در صورت لزوم از شاخص OR و حدود اطمینان آن استفاده شد. Reliability سؤالات در هر حیطه با استفاده از شاخص آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت . Constract Validity سؤالات در هر حیطه با استفاده روش Principal Components Analysis محاسبه گردید.
یافته ها : در مجموع ۳۹۸ عابر مورد بررسی قرار گرفت. به ترتیب ۰/۵۴%، ۳/۶۱% و ۲/۳۲% از افراد مورد بررسی دارای آگاهی، نگرش و عملکرد مناسب در زمینه مقررات راهنمائی و رانندگی بوده اند. این مطالعه نشان داد که آگاهی و نگرش عابرین مورد بررسی در مورد مقررات راهنمائی و رانندگی با یکدیگر دارای ارتباط معنی دارآماری بوده اند. اما عملکرد عابرین در این زمینه با نگرش و آگاهی آنها از نظر آماری فاقد ارتباط معنی دار آماری بوده است .
نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد در مجموع عملکرد عابرین در شهر کاشان در زمینه رعایت مقررات راهنمائی و رانندگی ضعیف است. با توجه به اهمیت نقش عوامل انسانی در وقوع سوانح و حوادث ترافیکی بهترین روش جهت کاهش وقوع این گونه حوادث به کارگیری برنامه های پیشگیرانه و آموزشی است. با استفاده از نتایج چنین تحقیقاتی میتوان به نحو بهتر و هدفمند تری چنین برنامه هائی را طراحی و اجرا نمود و در نهایت نگرش، رفتار و شیوه های زندگی مردم را در زمینه ترافیک ارتقاء داد.
غلام رضا مصطفایی، الهام اسکندری، سهیلا قاضی زاده، زینب نصرالله زاده، غلامرضا حسین دوست، حمیدرضا گیلاسی، ذبیح اله قارلی پور، علی معظمی گودرزی، رضا وفایی، ارزو جودکی ،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ضمیمه تابستان ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: تب مالت یکی از بیماری های مشترک بین انسان و حیوان است که به صورت حاد، تحت حاد یا مزمن عارض می شود. با توجه به اهمیت این موضوع از لحاظ بعد اقتصادی و بهداشتی و با توجه به شیوع بالای این بیماری بر آن شدیم تا میزان آگاهی دانشجویان را بررسی نموده تا بر اساس یافته ها برنامه آموزشی تدوین و با توجه به آن میزان آگاهی افراد افزایش یابد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی که بر روی ۴۱۳ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد. آگاهی دانشجویان از طریق پرسش نامه که شامل ۱۰ سوال بود سنجیده شد و سپس داده ها وارد نرم افزار SPSS vol,۱۶ شد و برای تجزیه تحلیل داده ها از ازمون های آماری استفاده شد.
یافته های پژوهش: بر طبق بررسی ها میانگین کلی نمره آگاهی افراد ۰۷/۵ بوده است، از نظر آنالیز واریانس دوطرفه که برای آگاهی دانشجویان بر حسب دو عامل(تحصیلات پدر و تحصیلات مادر) انجام شد. میانگین آگاهی دانشجویانی که مادر بالای دیپلم داشتند با میانگین آگاهی دانشجویانی که مادر زیر دیپلم داشتند از نظر آماری با P=۰.۹ معنی دار نبوده، و آگاهی آن هایی که پدر بالای دیپلم داشتند با آگاهی آن هایی که پدر زیر دیپلم داشتند با P=۰.۷ معنی دار نبوده است. میانگین آگاهی کسانی که با بیماری تب مالت آشنایی داشتند بیشتر از کسانی بود که با بیماری تب مالت آشنایی نداشتند آنالیز واریانس دو طرفه برای آگاهی در مورد بیماری تب مالت بر حسب دو عامل(جنسیت و آشنایی با بیماری) انجام شد. بین میانگین آگاهی پسر و دختر از لحاظ آماری با eP=۰.۱۲ تفاوتی از لحاظ آماری مشاهده نشد.
بحث و نتیجه گیری: به دلیل این که دانشجویان در دانشگاه علوم پزشکی تحصیل می کنند، آگاهی آن ها از بیماری تب مالت رضایت بخش نبود که حاکی از یک خلاء آموزشی یا عدم توجه دانشجویان به محتوای آموزشی می باشد که این موضوع نیاز به برنامه ریزی مجدد جهت آموزش دانشجویان در زمینه بیماری های شایع را نشان می دهد.
هاشم محمدیان، حسین اکبری، حمیدرضا گیلاسی، ذبیح اله قارلی پور، علی معظمی گودرزی، مهدی آقاجانی، امیرمحمد منصف، حسین تحویلیان، اکرم آذر آبدار،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: ارتقاء و بهبود سلامت کودکان جزء اهداف جهانی مراقبت های بهداشتی اولیه است. این مطالعه به بررسی ویژگی های روان سنجی کیفیت زندگی((PedsQL در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر کاشان در سال ۱۳۹۰ پرداخته است.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی، بر روی ۴۰۰ نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی(پایه ۳ الی ۵) اجرا شد که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند. اعتبار محتوای نسخه ایرانی PedsQL ۴,۰ از طریق فرایند ترجمه با انجام مصاحبه با کودکان ۱۲-۹ سال(n=۳۰) و پدر و مادر آنان(n=۳۰) در مدارس ابتدایی شهر کاشان بررسی و تست شد. روایی سازه ای و پایایی ابزار PedsQL بر روی نمونه ای از کودکان مدارس ابتدایی شهر کاشان(n=۴۰۰) و پدر و مادر آنان(n=۴۰۰) مورد آزمون قرار گرفت. اعتبار ملاکی(هم زمان) با بررسی همبستگی پیرسون بین کیفیت زندگی خود گزارشی کودکان Child Self-Report با کیفیت زندگی گزارشی والدین Parent Proxy-Report به همراه متغیرهای جمعیت شناختی برآورد شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS vol.۱۸ و نرم افزار LISRELvol.۸.۸ تحلیل شدند.
یافته های پژوهش: روایی محتوای(CVI) PedsQL در کل ابزار ۸۴/۰ و در چهار خرده مقیاس عملکرد جسمانی، عملکرد عاطفی، عملکرد اجتماعی و عملکرد مدرسه به ترتیب ۸۰/۰، ۸۶/۰، ۸۳/۰ و ۸۸/۰ به دست آمد. روایی سازه ابزار خوب و مناسب بود.(RMSEA=۰.۰۴۷, NFI=۰.۹۹, GFI=۱.۰۰, P=۰.۱۵, df=۲, χ۲=۳.۷۷) تمامی سوالات بار عاملی متوسط به بالای بیش از ۴۰/۰ بر روی چهار عامل: عملکرد جسمانی، عملکرد عاطفی، عملکرد اجتماعی و عملکرد مدرسه را نشان دادند. ضریب همبستگی بین PedsQL کودکان و چهار خرده مقیاس آن در حد قابل قبول بود.(r>۰.۷) ابزار PedsQL کودکان از همسانی درونی مناسبی(۸۲/۰α=) برخوردار بود. دامنه ضرایب آلفا کرونباخ حیطه های مختلف ابزار مزبور بین ۶۵/۰ تا ۷۷/۰ بود. بین ابزار کیفیت زندگی PedsQL کودکان و PedsQL والدین و متغیرهای دموگرافیک جمعیت تحت بررسی روابط معنی دار وجود داشت.
بحث و نتیجه‌گیری: یافته های این مطالعه بیانگر مناسب بودن خصوصیات روان سنجی نسخه فارسی ابزار PedsQL در سنجش کیفیت زندگی دانش آموزان مقطع ابتدایی است. مدیران مدارس و متخصصین نظام سلامت می توانند از این مطالعه جهت طراحی دستورالعمل هایی برای ایجاد محیطی سالم و توسعه برنامه های آموزش سلامت محور در راستای ارتقاء کیفیت زندگی و سلامت دانش آموزان استفاده وافری ببرند.
حسین اکبری، طیبه سادات جدی آرانی، حمید رضا گیلاسی، علی معظمی گودرزی، ذبیح اله قارلی پور، اعظم علینقی پور، طاهره آذر آبدار،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: در میان سرطان های زنان، سرطان پستان و سرویکس از جمله سرطان هایی می باشد که شیوع و مرگ و میر بالایی داشته اما با برنامه های غربالگری ارزان، آسان و در دسترس می توان آن را در مراحل ابتدایی مهار نمود. لذا این مطالعه با هدف بررسی عوامل انگیزشی و علل عدم مشارکت جهت انجام غربالگری های سرطان پستان و دهانه رحم در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر کاشان طراحی شد.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع مقطعی و بر روی ۲۳۳ نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر کاشان انجام شد. نمونه گیری به روش تصادفی و خوشه ای دو مرحله ای انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS vol,۱۴ استفاده گردید.
یافته های پژوهش: نتایج نشان داد که ۵/۷ درصد زنان به طور منظم آزمون خودآزمایی پستان را انجام می دادند. ۲۱ درصد افراد هیچ وقت پاپ اسمیر انجام نداده و فقط ۲۲ درصد آنان به طور منظم پاپ اسمیر انجام می دادند. بیشترین عوامل انگیزشی برای انجام روش های غربالگری عبارت بود از؛ جدی بودن خطر ابتلا به سرطان، دسترسی به مراکز انجام دهنده معاینات و توصیه پرسنل بهداشتی و بیشترین علل عدم مراجعه جهت انجام روش های غربالگری عبارت بود از؛ عدم آگاهی از وجود چنین معایناتی، عدم آگاهی از وجود مراکزی برای انجام این معاینات، نداشتن سابقه مشکل، ترس و احساس خجالت از انجام معاینه بوده است.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به موانع و انگیزش های مطرح شده، لزوم آموزش های کافی توسط پرسنل بهداشتی درمانی محرز می باشد. با توجه به نقش این افراد در ارتقاء سطح سلامت افراد جامعه و جلب مشارکت آنان در مسائل بهداشتی، سازماندهی برنامه های آموزشی مراکز بهداشتی درمانی در جهت از بین بردن موانع و تقویت انگیزه های مراجعه زنان جهت غربالگری سرطان های شایع زنان کمک کننده خواهد بود.
مریم پرهام فر، موج خالقی، شهره فهیمی راد، مریم معظمی گودرزی،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: هایپرکلسترولمی از عوامل خطر برای بیماری های قلبی-عروقی تلقی میگردد. مطالعات متعدد نشان داده اند که برخی از سویه های لاکتوباسیلوس می توانند کلسترول را کاهش دهند. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات لاکتوباسیلوس فرمانتوم جدا شده از ماست سنتی بر الگوی لیپیدی و وزن بدن رت های تغذیه شده با رژیم پرچرب است.
مواد و روش ها: چهل رت نر(۲۰±۲۰۰ گرمی) به طور تصادفی به ۴ گروه مساوی تقسیم شدند. رت های گروه اول، رژیم غذایی نرمال(N) و گروه دوم جیره غذایی نرمال همراه با شیر تخمیر یافته حاوی لاکتوباسیلوس فرمانتوم مصرف کردند(N-L). گروه سوم غذای پرچرب به منظور ایجاد هایپرکلسترولمی دریافت نمودند(HF) و گروه چهارم رژیم پرچرب، با شیر تخمیریافته حاوی لاکتوباسیلوس فرمانتوم تغذیه شدند(HF-L). پس از ۸ هفته، وزن بدن و متابولیت های لیپیدی رت ها اندازه گیری گردید.
یافته های پژوهش: در رت های تغذیه شده با رژیم پرچرب همراه با شیر تخمیریافته لاکتوباسیلوس فرمانتوم (HF-L)، سطوح کلسترول تام، LDL-C و تری گلیسیرید سرمی به طور معنی داری کمتر و سطحHDL-C سرمی به طور معنی داری بیشتر از گروه تغذیه شده با رژیم پرچرب بدون مکمل پروبیوتیک(HF) بود(P<۰,۰۵). البته میانــگیــن کلســترول، LDL-C، تری گلیسیرید وHDL-C سرمی در میان گروه های N (N, N-L) اختلاف قابل توجهی نداشت. هم چنین، افزایش وزن بدن در گروهHF به طور معنی داری بیشتر از گروهHF-L بود(P<۰,۰۱).
بحث و نتیجه گیری: این مطالعه پیشنهاد می دهد که مصرف شیر تخمیریافته با لاکتوباسیلوس فرمانتوم، الگوی لیپیدی سرم را از طریق کاهش سطوح کلسترول، تری گلیسیرید،LDL-C و افزایش میزان HDL-C در رت بهبود می بخشد و در پیشگیری از چاقی ناشی از رژیم پرچرب نقش دارد.
