[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: درباره نشريه :: صفحه اصلي :: آخرين شماره :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
نمایه ها::
برای نویسندگان::
هزینه چاپ::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
سیاست های نشریه ::
بیانیه اخلاقی::
ثبت شکایت::
::
Citation Indices from GS

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations71693698
h-index2920
i10-index20379
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
ثبت شده در

AWT IMAGE

AWT IMAGE

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۸ نتیجه برای علیپور

ناهید منوچهریان، معزز ارجمندی، محمدحسین بخشایی، پوران حاجیان، نسیم علیپور، افشین فرهانچی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: سردرد پس از سوراخ شدن سخت شامه(PDPH) یکی از عوارض مهم بعد از انجام بی حسی اسپاینال به خصوص در خانم های باردار می باشد. جهت درمان این عارضه می توان از گلوکورتیکوئیدهایی مانند دگزامتازون استفاده کرد. هدف از انجام این مطالعه استفاده از دگزامتازون وریدی در پیش گیری از ایجاد PDPH می باشد. مواد و روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسوکور می باشد که بر روی ۲۴۶ خانم باردار کاندید سزارین تحت بی حسی اسپاینال انجام شده است. بیماران بر حسب تعداد دفعات پانکچر(یک، دو و بیش از دو) و نیز دریافت یا عدم دریافت ۸ میلی گرم دگزامتازون وریدی به ۶ گروه مساوی ۴۱ نفری تقسیم شدند. همه بیماران با سوزن کوئینکه شماره ۲۵ تحت بی حسی اسپاینال با تزریق ۷۵ میلی گرم لیدوکائین ۵ درصد قرار گرفتند. سپس اطلاعاتی مانند سن، سابقه جراحی، بی حسی اسپاینال و سردرد قبلی وجود سردرد اخیر پس از اسپاینال، زمان شروع، طول مدت آن و علائم حیاتی بیمار ثبت شد. در نهایت اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS آنالیز شد. یافته های پژوهش: از مجموع ۲۴۶ بیمار ۴۴ بیمار(۹/۱۷ درصد) دچار سردرد شدند. که این عارضه در بیمارانی که دگزامتازون دریافت کرده بودند ۲/۱۲ درصد و در گروه بدون دگزامتازون ۶/۲۳ درصد بود،(P≤۰/۰۳۰). هم چنین فراوانی نسبی هیپوتانسیون حین عمل در بیماران گروه دگزامتازون و بدون دگزامتازون به ترتیب ۴/۶۳ درصد و ۴/۷۶ درصد بود.(P≤۰/۰۳۷) بحث و نتیجه گیری: تجویز دگزامتازون وریدی به صورت پروفیلاکتیک میزان بروز سردرد پس از اسپاینال و هیپوتانسیون حین عمل را کاهش داده است. لذا می توان استفاده از این دارو را به ویژه در افراد مستعد بروز سر درد توصیه نمود.
هادی میری، رشید حیدری مقدم، خسرو ابراهیم، شهرام آهنجان ، مریم مهدیلو، حسن قاسمعلیپور،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( فروردین ۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: اگر چه که فوتبال به صورت یک کل مطرح است اما هر یک از شاخه های آن با توجه به ماهیت این ورزش و محیطی که بازی در آن انجام می گیرد دارای نیازهای فیزیولوژیکی و عملکردی خاص خود است. هدف از این پژوهش مقایسه متغیرهای فیزیولوژیکی و حرکتی بازیکنان تیم ملی فوتبال چمنی و ساحلی می باشد. مواد و روش ها: بیست و هشت بازیکن تیم ملی فوتبال چمنی و ساحلی به عنوان نمونه به روش تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش توان هوازی در آستانه بی هوازی آزمون کانکانی، برای سنجش توان بی هوازی آزمون بوسکو، برای سنجش سرعت آزمون ۴۰ یارد و برای سنجش چابکی آزمون ایلی نویز به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آزمون t مستقل در مقایسه بین متغیرها استفاده شد. یافته های پژوهش: بین توان هوازی(توان هوازی در آستانه بی هوازی) بازیکنان تیم ملی فوتبال چمنی و ساحلی تفاوت معنی داری وجود ندارد.(P=۰,۰۷) ولی بین توان بی هوازی(P=۰.۰۰۵)، سرعت(P=۰.۰۳۵) و چابکی(P=۰.۰۰۵) بازیکنان تیم ملی فوتبال چمنی و ساحلی تفاوت معنی داری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: تفاوت در توان بی هوازی، سرعت و چابکی بازیکنان تیم ملی فوتبال چمنی و ســاحلی می تواند بیشتر به دلیل نوع فعالیت ساختار مهارت و شرایط متفاوت زمین بازی و نوع شرایط تمرینی باشد. با توجه به ارتباط بین متغیرها، می توان انتظار داشت که در صورت ضعیف بودن یکی از این عوامل دیگری نیز تحت تاثیر قرار گیرد. هم چنین با توجه به اهمیت این عوامل در اجرای بازیکنان فوتبال، بهتر است که مربیان تمرینات را متناسب با نوع مهارت و سطح توانایی های هر فرد و در نظر گرفتن نیازهای ضروری در مسابقه طراحی کنند.
شهربانو کیهانیان، زهرا جنت علیپور، الناز لهراسبی، زهرا فتوکیان، محمد منصور ساروی،
دوره ۲۲، شماره ۷ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

چیکده مقدمه: سرطان پستان شایع‌ترین سرطان و عامل عمده مرگ ناشی از سرطان در زنان ۵۹-۲۰ سال می‌باشد. شناخت فاکتورهای پروگنوستیک در سرطان پستان و دانستن رابطه بین آن‌ها می‌تواند در تصمیم‌گیری بالینی و انتخاب درمان مفید واقع گردد. روش کار:پژوهش اخیر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی گذشته‌نگر می‌باشدکه بر روی ۲۲۰ زن مبتلا به سرطان اولیه پستان مراجعه کننده به کلینیک انکولوژی بیمارستان امام سجاد (ع) رامسر طی سال‌های ۱۳۹۰- ۱۳۸۱ صورت گرفته است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از چک لیست و با بهره گیری از اطلاعات موجود در پرونده پژشکی بیماران انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم‌افزار آماری SPSS ۱۸ و آزمونهای آماری توصیفی و تحلیلی( مجذور کای،درصد فراوانی و...) استفاده گردید. سطح معنی داری در این مطالعه کمتر از۰۵/۰در نظر گرفته شد. یافته‌ها: ۳/۷۷٪ بیماران سن کمتر از ۵۵ سال داشتند، ۳۵٪ بیماران یائسه بودند. بیان بیش از حد HER-۲/neu در ۲/۳۸٪ وجهش ژن P۵۳ در ۳/۵۲٪ بیماران وجود داشت. ER در ۱/۶۹٪ و PR در ۶/۶۳٪ موارد مثبت بود. در مطالعه اخیر بین بیومارکر HER-۲/neu با اندازه تومور (۰۰۰۱/۰= P)، بین وضعیت بیومارکر P۵۳ با پاتولوژی تومور(۰۴۲/۰=(p ،بیومارکر ER با مرحله بیماری (۰۳۴/۰=P) و درجه آسیب‌شناسی تومور (۰۰۴/۰=P)، بیومارکر PR با مرحله بیماری (۰۳۷/۰=P) و درجه آسیب‌شناسی تومور (۰۱۱/۰= P) رابطه آماری معنی‌داری وجود داشت. در سایر موارد ارتباط آماری معنی داری بین وضعیت بیومارکرها با فاکتورهای پروگنوستیک در این مطالعه وجود نداشت.(P>۰/۰۵) بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته‌های پژوهش که بیانگر وجود ارتباط بین بیومارکر HER-۲/neuو اندازه تومور، بیومارکرهای ER&PR بامرحله بیماری و درجه آسیب شناسی تومور و همچنین بیومارکر P۵۳ با پاتولوژی تومور بوده است تعیین وضعیت مارکرهای بیولوژیک HER-۲/neu) PR, ER, P۵۳,) در بیماران مبتلا به سرطان پستان و شروع درمان ضد استروژن در بیماران دارای گیرنده استروئیدی و همچنین درمان ضد HER-۲/neu در بیمارانی که تومورشان بیان بیش از حد HER-۲/neu دارد توصیه می‌شود.
باقر سیدعلیپور، یگانه تقوی، محمد علی خلیل زاده،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: فعالیت ضد سرطانی قوی چالکون ها و مشتقات آن قبلاً نشان داده شده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر سیتوتوکسیسیته چالکون سنتتیک جدید بر روی سلول های سرطانی Hela می باشد.
مواد و روش ها: سلول های Hela در محیط کشت مایع RPMI۱۶۴۰ همراه با ۱۰ درصد سرم جنین گاو غیر فعال شده و آنتی بیوتیک کشت گردیدند. سلول ها با غلظت های مختلف چالکون به مدت ۷۲ ساعت کشت داده شدند و با استفاده از آزمون MTT بررسی شدند. آپوپتوز بر روی رده سلول های سرطانی Hela پس از ۲۴ ساعت در غلظت µg/ml ۴۰ چالکون به روش میکروسکوپی بررسی شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS vol,۱۹ و آزمون T-Test انجام شد.
 یافته های پژوهش: نتایج این مطالعه نشان داد که چالکون سنتتیک جدید در غلظـــــت های ۱۰، ۲۰، ۴۰، ۸۰ و µg/ml ۱۶۰ رشد سلول های سرطانی را به ترتیب ۷۵/۶۳، ۵۸/۵۶، ۴۶/۵۴، ۶۰/۳۳، ۷۴/۱۸، ۹۶/۱۴ بعد از ۷۲ ساعت مهار کرد. بالاترین درصد مهار رشد در غلظت µg/ml۱۰ به میزان ۷۵۶/۶۳ بوده است. مقدار IC۵۰ برای رده سلول های Hela، µg/ml ۴۰ به دست آمد. یافته های ما نشان داد بعد از ۷۲ ساعت رشد سلول ها در غلظت های ۱۰ و µg/ml ۲۰ به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل کاهش یافته است.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس تحقیق انجام شده، چالکون سنتتیک جدید دارای فعالیت ضد تکثیر در برابر سلول های سرطانی Hela می باشد. این فعالیت مرتبط با تاثیر ان بر چرخه سلولی به وسیله القاء فاز G۲/M می باشد. مطالعات بیشتری در جهت مشخص ساختن مکانیسم مولکولی اثرات این چالکون جدید مورد نیاز است.

طهمورث شهریور، مختار مختاری، ولی علیپور،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه :دیابت باعث افزایش میزان آنزیم های کبدی در پلاسما و نشت این آنزیم ها از سیتوزول کبد به درون گردش خون می گردد. در این تحقیق، تاثیر عصاره آبی زنجبیل(Zingiber Officinale) بر میزان آنزیم های کبدی، پارامتــرهای بیوشیـــمیایی و تغیـــیرات بافتی در موش های صحرایی نر به دنبال القای استرپتوزوتوسین مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: حیوانات مورد آزمایش ۴۲ موش صحرایی بود که به ۶ گروه تقسیم شدند: گروه کنترل که هیچ تیمار دارویی دریافت نکرد، گروه شاهد دیابتی که حیوانات این گروه  mg/kg۷۰ استرپتوزوتوسین یک بار به صورت درون صفاقی در ابتدای دوره ۲ ماهه آزمایش دریافت کردند، گروه تجربی ۱ و ۲ که حیوانات این گروه به ترتیب ۵۰۰ و  mg/kg۲۵۰ عصاره آبی زنجبیل روزانه به طور دهانی طی ۲ ماه دریافت کردند، گروه تجربی ۳ و ۴  که حیوانات این گروه ابتدا  mg/kg ۷۰ استرپتوزوتوسین دریافت نموده و سپس طی یک دوره دو ماهه روزانه به ترتیب ۵۰۰ و mg/kg ۲۵۰ عصاره آبی زنجبیل دریافت کردند. ۴۸ ساعت پس از آخرین تزریق، نمونه های خونی تهیه و برای اندازه گیری سطح سرمی آنزیم های آسپارتات آمینوترانسفراز(AST)، آلانین آمینو ترانسفراز(ALT)، آلکالین فسفاتاز(ALP) و سطوح سرمی آلبومین، پروتئین توتال تست شدند. مطالعات بافتی کبد با استفاده رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین انجام شد.
یافته های پژوهش: میزان آنزیم های AST، ALT و ALK در گروه شاهد دیابتی(دریافت کننده mg/kg ۷۰ استرپتوزوتوسین) و آنزیم AST در گروه تجربی ۲ (دریافت کننده mg/kg ۵۰۰ عصاره آبی زنجبیل به تنهایی) نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار در سطح P<۰,۰۵ نشان داد. برخلاف آن، میزان آنزیم های ALT و ALP در گروه تجربی ۱ (دریافت کننده mg/kg ۲۵۰ عصاره آبی زنجبیل به تنهایی) نسبت به گروه کنترل کاهش معنی دار در سطح  P<۰,۰۵نشان داد. غلظت سرمی پروتئین توتال و آلبومین در گروه تجربی ۲(دریافت کننده mg/kg ۵۰۰ عصاره آبی زنجبیل) در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی دار در سطح P<۰,۰۵ نشان داد. نتایج آماری نشان می دهد.  میزان آنزیم های AST،ALT  و ALP در گروه های تجربی ۳ و ۴(دریافت کننده ۲۵۰ و mg/kg ۵۰۰ عصاره آبی زنجبیل و استرپتوزوتوسین) نسبت به گروه شاهد دیابتی کاهش معنی دار در سطح P<۰,۰۵ نشان داد. هم چنین غلظت پروتئین توتال در گروه تجربی ۳ (دریافت کننده   mg/kg ۲۵۰ عصاره آبی زنجبیل و استرپتوزوتوسین) نسبت به گروه شاهد دیابتی نیز در سطح P<۰,۰۵ افزایش معنی دار نشان داد. از نظر بافت شناسی، در گروه دریافت کننده استرپتوزوتوسین نکروز سلولی، التهاب سلولی، تجمع واکوئل چربی، از هم پاشیدگی در فضای پورتال و تشکیل فضاهای زیاد بین سلول ها نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. در حالی که در گروه های دریافت کننده استرپتوزوتوسین هـــمراه با مقـــدار  mg/kg ۵۰۰ عصاره نسبت به گروه دریافت کننده استرپتوزوتوسین، علائم کاهش یافت.
بحث و نتیجه گیری: عصاره آبی زنجبیل به دلیل وجود ترکیباتی از قبیل جینجرول، شوآگل و آنتوسیانین ها احتمالاً در کاهش سمیت ناشی از استرپتوزوتوسین و بهبود سطوح آنزیم های کبدی نقش دارند
زیبا سلطانی، گیتا علیپور، رضا قاسمی جوبنه، هادی سلیمی،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مشکلات فراوانی در تنظیم هیجان و کیفیت زندگی دارند. از این‌ رو هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی در بهبود تنظیم هیجان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی شهرکرد در سال ۱۳۹۴ بود.
مواد و روش ‌ها: روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش ‌آزمون-پس ‌آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری در پژوهش حاضر را زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه ‌کننده به مراکز روان شناسی و مشاوره شهرکرد در سال ۱۳۹۴ تشکیل می­ دهند که پس از فراخوان پژوهشگران مبنی بر تشکیل یک دوره درمانی، داوطلب شرکت در پژوهش شدند. افراد نمونه در وهله نخست به‌ صورت نمونه ‌گیری در دسترس و با دارا بودن معیارهای ورود چون تشخیص شخصیت مرزی بر اساس DSM-IV-TR، حداقل تحصیلات دیپلم، دامنه سنی ۲۰ تا ۴۰ و داشتن حداقل یک ‌بار اقدام به خودکشی در گذشته انتخاب و به‌ صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل(۱۰ نفر برای هر گروه) گمارده شدند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه، ۵/۱ ساعته در معرض رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند، اما گروه کنترل مداخله ‌ای دریافت نکردند. ابزارهای به کار گرفته‌ شده، مقیاس تنظیم هیجان و پرسش نامه کیفیت زندگی بود. برای تحلیل داده ‌ها از آزمون تحلیل کوواریانس و نرم ‌افزار SPSS vol,۱۸ استفاده شد.
یافته ‌های پژوهش: نتایج نشان داد که بین گروه کنترل و آزمایش، در تنظیم هیجان(P=۰,۰۱, F=۷.۶۱) و کیفیت زندگی(P=۰,۰۰۱, F=۱۳.۶۸) تفاوت معناداری وجود دارد.
بحث و نتیجه‌گیری: لذا می‌ توان نتیجه گرفت که رفتار درمانی دیالکتیکی موجب بهبود تنظیم هیجان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به اخلال شخصیتی مرزی شده است.
 


مینا علیپور، بهار نوری، زهرا اسداللهی،
دوره ۳۲، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: در طول دهۀ گذشته، جراحی سزارین در جهان به‌طور چشمگیری رو به افزایش بوده است. در انجام این عمل جراحی از دو روش بیهوشی عمومی و بی‌حسی داخل نخاعی استفاده می‌شود. انتخاب روش بیهوشی یکی از عوامل تأثیرگذار بر آپگار نوزادان پس از جراحی است؛ ازاین‌رو، این مطالعه با هدف مقایسۀ آپگار نوزادان پس از جراحی سزارین به روش القای بیهوشی عمومی و روش بی‌حسی داخل نخاعی در شهر رفسنجان از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ صورت گرفت.
مواد و روش­ها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی دوسوکور است که روی ۶۹ مادر باردار به روش نمونه‌گیری در دسترس انجام شد، به‌طوری‌که زنان کاندید سزارین با صلاح‌دید متخصص بیهوشی، شرایط فیزیکی، وضعیت نوزاد و رضایت مادر در یکی از گروه‌های بی‌حسی نخاعی یا بیهوشی عمومی به روش بلوک جایگشتی قرار می‌گرفتند. نمونه‌های مطالعه بر اساس معیارهای ورود به مطالعه به دو گروه تقسیم شدند: گروه اول (۳۴ نفر) تحت القای بیهوشی عمومی با mg/kg ۲-۱ کتامین به همراه mg/kg ۲ پروپوفول قرار گرفت و گروه دوم (۳۵ نفر) تحت بی‌حسی داخل نخاعی با mg ۵ بوپیواکائین ۵ درصد قرار گرفت؛ سپس نمرۀ آپگار نوزاد در دقایق ۱، ۵، ۱۰ و ۱۵ توسط مقیاس نمره‌دهی آپگار از طریق ۵ معیار ظاهر، ضربان قلب، گریه، حرکات چابکی و تنفس بررسی و ثبت شد که هر معیار از صفر تا دو عدددهی می‌شود و در پایان، جمع امتیاز پنج بخش داده‌شده نمرۀ آپگار نوزاد را مشخص می‌کند. به‌منظور ﻣﻘﺎیﺴﻪ نمرۀ آپگار نوزادان در دو روش بیهوشی عمومی و بی‌حسی داخل نخاعی، در دقیقه‌های ۱، ۵، ۱۰ و ۱۵ از تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه‌گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده گردید. برای تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS vol,۲۱ استفاده و سطح معنی‌داری در آزمون‌ها ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
یافته­ های پژوهش: میان متغیرهای دموگرافیک (سن مادر، سن حاملگی، جنسیت نوزاد، وزن هنگام تولد نوزاد، مدت زمان عمل جراحی و تعداد چندقلوها) و نوع روش بیهوشی به‌کاررفته در دو گروه تفاوت معنی‌داری وجود نداشت که نشان می‌‌دهد، دو گروه از لحاظ این متغیرها همسان بودند (P>۰,۰۵). با استفاده از روش آنالیز اندازه‌گیری‌های مکرر مشخص شد که میانگین نمرۀ آپگار نوزادان در دو گروه که تحت بیهوشی عمومی و بی‌حسی نخاعی قرار گرفته بودند، اختلاف معنی‌داری ندارد (P=۰,۲۱۳، df=۲، F=۱,۵۷۸). بااین‌حال، افزایش نمرات آپگار با گذشت زمان از نظر آماری معنی‌‌دار بود (P<۰,۰۰۰۱، df=۱,۸۳۶، F=۲۰۸,۱۹۲)؛ به این معنا که در هر دو گروه، صرف‌نظر از روش بیهوشی، با گذشت زمان نمرۀ آپگار روند افزایشی داشت؛ همچنین اثر متقابل نوع بیهوشی و زمان ارزیابی نیز معنی‌‌دار نبود (P=۰,۳۳۴، df=۱,۸۳۶، F=۱,۰۶۲) که نشان می‌‌دهد، الگوی افزایش نمرۀ آپگار با گذشت زمان در هردو روش بیهوشی مشابه بود.
بحث و نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه برخلاف بیشتر مطالعات نشان داد، در زنان کاندید سزارین، میان انتخاب روش بیهوشی با نمرۀ آپگار نوزادان ارتباط معنی‌داری وجود ندارد؛ پس می‌توان نگاه مغرضانه و انتخابی به بی‌حسی‌های ناحیه‌ای و به‌ویژه بی‌حسی داخل نخاعی را تعدیل کرد و انتخابی بودن هر روش را به ارزیابی کامل مادر و جنین مشروط نمود.

 

سمیه فرهمند، فرشید رضایی، ایرج علیپور فرد،
دوره ۳۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده

مقدمه: با توجه به مقاومت روزافزون باکتری‌های بیماری‌زا نسبت به آنتی‌بیوتیک‌ها ضرورت دارد تا گیاهان دارویی حاوی آثار ضد‌‌باکتریایی شناسایی شوند. هدف از این مطالعه مقایسۀ اثر مهاری عطرمایۀ آویشن مرتعی نسبت به آنتی‌بیوتیک‌های رایج در برابر باکتری‌های اشریشیا کلی و استافیلوکوکوس اورئوس است.
مواد و روش­ها: این مطالعه در آزمایشگاه دانشگاه پیام نور استان تهران در سال ۱۴۰۱، به روش تجربی انجام‌شده است. بدین منظور، برگ و ساقۀ گیاه آویشن مرتعی از ارتفاعات کرمانشاه در مرحلۀ گلدهی کامل جمع‌آوری گردید. اسانس‌گیری با روش تقطیر با آب (طرح کلونجر) و شناسایی ترکیبات عطرمایه توسط کروماتوگرافی گازی متصل به طیف‌سنج جرمی صورت گرفت. اثر ضد‌میکروبی عطرمایۀ این گیاه در غلظت‌های متوالی ۴۸/۰ تا ۲۵۰ میکرو‌گرم بر میلی‌لیتر علیه دو گونۀ باکتریایی، اشریشیا کلی و استافیلوکوکوس اورئوس، با تعیین حداقل غلظت بازدارندگی در محیط براث، حداقل غلظت کشندگی در محیط آگار و دیسک‌دیفیوژن بررسی شد و نسبت به آنتی‌بیوتیک‌های آمپی‌سیلین، سیپروفلوکساسین، اریترومایسین و سفکسیم به‌ترتیب با غلظت‌های ۱۰، ۵، ۱۵ و ۵ میلی‌گرم بر میلی‌لیتر ارزیابی گردید. از آمار توصیفی و آزمون آماری ANOVA برای تجزیه‌وتحلیل آماری با نرم‌افزار SPSS vol,۲۳ با سطح معنی‌داری ۰۱/۰ استفاده شد.
یافته ­های پژوهش: تجزیه‌وتحلیل به روش گازکروماتوگرافی جرمی نشان داد، در این‌ گونه آویشن با ۴۲ مادۀ مؤثر، بیشترین ترکیب کارواکرول (۹۶/۶۶ درصد) است. غلظت‌های ۲۵۰، ۱۲۵ و ۵/۶۲ میلی‌گرم بر مول از عطرمایه در مهار هر دو باکتری بهتر از آنتی‌بیوتیک‌های انتخابی عمل کرده است. حداقل غلظت کشندگی برای باکتری‌های اشریشیا کلی و استافیلوکوکوس اورئوس به‌ترتیب برابر ۵/۶۲ و ۸۱/۷ میکرو‌گرم بر میلی‌لیتر بود.
بحث و نتیجه‌گیری: عطرمایۀ این گیاه در توقف رشد باکتری استافیلوکوکوس اورئوس نسبت به اشریشیا کلی مؤثرتر بود. با توجه به آثار ضدباکتریایی و آنتی‌سپتیک قابل‌توجه عطرمایۀ گیاه پیشنهاد می‌شود، آزمایش‌های بیشتری برای ارزیابی اثر آویشن مرتعی در نمونۀ حیوانی انجام گردد.


صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی ایلام Journal of Ilam University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.3 seconds with 36 queries by YEKTAWEB 4701