۸ نتیجه برای صفری
شاهین ابراهیمیان، علی میکائیلی، فریده زینی، ساسان رضایی ، شهلا صفری، علی ملکی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: درماتوفیت ها گروهی از قارچ ها هستند که در انسان و حیوان ایجاد ضایعه می نمایند. این قارچ ها دارای انواع مختلف بوده که از جهت اثرات داروی مالتوفر و قند مالتوز بایستی گونه هایی انتخاب شوند که بتوان آن ها را نماینده کلیه درماتوفیت ها دانست. بنابراین میکروسپوروم جیپسئوم به عنوان نماینده میکروسپوروم ها و خاک دوست، اپیدرموفایتون فلوکوزوم به عنوان نماینده اپیدرموفایتون ها و انسان دوست، ترایکوفایتون روبروم به عنوان نماینده ترایکوفایتون ها و انسان دوست، و میکروسپوروم کانیس به عنوان نماینده میکروسپوروم ها و حیوان دوست انتخاب گردیدند. مواد و روش ها: در تحقیق مذکور داروی مالتوفر(که از دو جزء قند مالتوز و آهن (III) باند شده به یکدیگر تشکیل شده است) را در غلظت های مختلف۵۰، ۱۰۰، ۲۰۰، ۵۰۰، ۱۰۰۰، ۱۵۰۰و ۲۰۰۰ mg/L و قند مالتوز را در غلظت های۵۰۰، ۱۰۰۰، ۲۰۰۰mg/L به محیط کشت S.c.c به طور جداگانه افزوده شد. سپس قارچ های چند بار پاساژ داده شده را در سرم فیزیولوژی به صورت سوسپانسیون در آورده و قطعات میسیلیومی و اسپورها توسط لام نئوبار در محدوده شمارش گلبول های سفیــد مورد شـــــمارش قرار گرفت، به نحوی که در هر ۵۰ میکرولیتری از سوسپانسیون قارچی حاوی ۱۰۰۰ قطعه از میسلیوم واسپور قارچ باشد. سپس درمرکز هر یک از غلظت های مختلف محیط های کشت، یک چاهک به قطرهای یکسان ایجاد گردید و به هریک ازچاهک های ایجاد شده در وسط محیط های کشت و محیط کشت شاهد از هر دو گروه قند مالتوز و داروی مالتوفر،۵۰ میکرولیتری از سوسپانسیون قارچی تلقیح گردید. پس از تلقیح، تمامی محیط های کشت را در شرایط یکسان دمایی و رطوبتی به مدت دو هفته نگهداری و در هفته های اول و دوم قطر هر یک از کلنی ها مورد بررسی و اندازه گیری قرار گرفت. یافته های پژوهشی: در بررسی به عمل آمده از مساحت کلنی قارچ ها پس از یک و دو هفته مشخص گردید که هر چهار گونه قارچی مذکور در هر دو ماده افزوده شده به محیط های کشت نسبت به نمونه شاهد رشد بیشتری داشته اند. اما در قیاس با یکدیگر، قارچ های تلقیح شده به محیط های حاوی داروی مالتوفر رشد بیشتر و در غلظت های مختلف گستردگی نامنظم تری از خود نشان دادند، در صورتی که رشد کلیه قارچ ها در محیط های حاوی قند مالتوز رشد کمتر و یکنواخت تری از خود بروز دادند به نحوی که با افزایش قند مالتوز میزان قطر کلنی نیز افزایش یافت. بحث و نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان چنین استنباط کرد که با توجه به این که قند مالتوز جزء مواد مغذی برای قارچ ها محسوب می شود با افزایش میزان غلظت آن رشد قارچ ها نیز افزایش یافته، اما این افزایش رشد سیر صعودی زیادی نداشته است. بنابراین می توان گفت قارچ های درماتوفیت تنها به میزان مورد نیاز جهت مصرف خود اقدام به جذب قند مالتوز می نمایند. داروی مالتوفر نیز که حاوی آهن می باشد و با توجه به این که آهن جزء میکروالمنت های مورد نیاز قارچ ها است در غلظت های مختلف اثرات متفاوتی بر روی رشد درماتوفیت ها نسبت به نمونه شاهد و نمونه های قند مالتوز داشته است. از این رو، با توجه به مشترک بودن قند مالتوز، موجود در ساختمان دارویی مالتوفر و محیط کشت حاوی قند مالتوز افزایش رشد در محیط حاوی داروی مالتوفر میتواند مربوط به وجود آهن(III) موجود در ترکیبات داروی این ماده باشد.
حامد ندری، احمد نیک پی، فرشاد ندری، مهران قلعه نوعی، علی صفری واریانی، موید عوض پور، فیض اله میرزایی،
دوره ۲۰، شماره ۵ - ( ویژه نامه زمستان ۹۱ ۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده :
مقدمه: با توجه به اینکه روشنایی مناسب در سالنهای مطالعه و خوابگاههای دانشجویی نقش مهمی در تمرکز، انگیزه و دقت دانشجویان ایفا می کند، این مطالعه به منظور اندازه گیری و طراحی روشنایی عمومی خوابگاههای دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی قزوین صورت گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بوده، که در خوابگاههای دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی قزوین( ۷ خوابگاه) صورت گرفت. که جمعا در ۸۱ اتاق خواب بصورت تصادفی و همچنین تمامی سالنهای مطالعه(۷عدد) اندازه گیری شدت روشنایی عمومی با استفاده از روش شبکه ای و در مرکز ایستگاه های اندازه گیری و در ارتفاع ۷۵سانتی متری از سطح زمین و در شب در شرایطی که تمام لامپ های موجود روشن بودند صورت گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که۸۱/۷۴ درصد از اتاقهای خواب دارای شدت روشنایی کمتر از حد کمینه کشوری(۱۵۰ لوکس) و۱۰۰ درصد سالنهای مطالعه دارای شدت روشنایی کمتر از حد کمینه کشوری (۳۰۰لوکس) بودند. بر طبق نتایج اتاقهای خواب خوابگاه شماره ۷ دارای کمترین میزان شدت روشنایی( ۱۳۱/۲لوکس) و خوابگاه شماره ۲ دارای سالن مطالعه ای با کمترین میزان شدت روشنایی(۱۲۵/۵ لوکس) هستند.
نتیجه گیری: روشنایی نامناسب در خوابگاههای مذکور عمدتا به علت کمبود و چیدمان نامناسب لامپ ها بود، که امروزه با استفاده از نرم افزارهای طراحی روشنایی این نقیصه برطرف می شود، بنابراین در ادامه با استفاده از نرم افزار DIALUX، تعداد و چید مان لامپ ها در سالنهای مطالعه و اتاق های خواب برای روشنایی مناسب طراحی و ارائه گردید.
منوچهر خوش باطن ، امیر هوشنگ محمد علیزاده، محمد رستم نژاد، مهناز بالادست، سونا اصفهانی مراغه، طاهره شهنازی ، ناهید صفری، شاهین شهبازی ،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( مرداد ماه ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: اسهال مزمن با مشکلات فراوانی از قبیل محدودیت فعالیت فرد همرا ه می باشد. دقت در تاریخچه، معاینه، ارزیابی های آزمایشگاهی، رادیولوژیکی، انجام کولونوسکوپی و بیوپسی در تعیین علل زمینه ای اسهال می تواند کمک کننده باشد. این مطالعه به بررسی نقش روش تشخیصی کولونوسکوپی و نقش تکمیلی بیوپسی در تشخیص علل اسهال مزمن پرداخته است.
مواد و روش ها: از ۱۴۰ بیمار مبتلا به اسهال مزمن مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی سینا تبریز از تاریخ فروردین ۱۳۸۵ تا اسفند ۱۳۹۰، ۱۰۰ بیمار بر اساس معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شدند. برای بیماران فرم رضایت نامه و پرسش نامه هایی شامل اطلاعات دموگرافیک پر شد. آزمایش مدفوع جهت بررســی وجود لکوسیت، تخم و تروفوزوئیت انگل ها از بیماران به عمل آمد. در صورت منفی شدن آنالیز مدفوعی، بیماران وارد طرح شدند. بیماران تحت کولونوسکوپی و بیوپسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش آمــاری بــررسی فراوانی و تست chi-square آنالیز شدند.
یافته های پژوهش: ۵۰ درصد بیماران(۵۰ نفر) مرد بودند. میانگین سنی مردان ۶۷/۱۶±۴۴/۳۶ سال و میانگین سنی زنان ۵۵/۱۶±۵۶/۳۸ سال بود. در کولونوسکوپی ۶۱ درصد Erythema، ۱۰ درصد Erosion و ۲۹ درصد مخاط نرمال داشتند. در بررسی نمونه های بیوپسی ۵۹ درصد Non specific Colitis، ۱۵ درصد Ulcerative Colitis و ۲۶ درصد Amebic colitis گزارش شد.
بحث و نتیجه گیری: اسهال مزمن می تواند تنها یک علامت از بیماری زمینه ای گوارشی باشد، لذا در ارزیابی آن پس از رد علل عفونی و انگلی، اقدامات تهاجمی تراز قبیل کولونوسکوپی و بیوپسی اندیکاسیون می یابد. این دو روش تواماً به عنوان ابزار تشخیصی مفید در تشخیص و درمان به موقع بیماری محسوب شده و با کاهش تعداد بیماران، عوارض ناتوان کننده و کاهش بار اقتصادی تحمیل شده همراه می باشد.
ناهید صفری، ذبیح اله قارلی پور، فاطمه حسینی ، محمدرضا فکور زیبا، کامل قبادی داشدبی، الهه توسلی ، محسن جلیلیان،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ضمیمه تابستان ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: اهمیت تحقیق دانشجویی برای تمام دست اندرکاران امور آموزش و پژوهش پزشکی آشکار است. لذا پرداختن به عملکرد دانشجویان و عوامل مرتبط در حین تحصیل بسیار مهم تلقی می شود. مطالعه حاضر به منظور تعیین شیوه های رفتاری دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز در محیط های علمی پژوهشی انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی بوده و جامعه آماری ما را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز تشکیل دادند، که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران ۴۰۰ نفر دانشجویان در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکتری حرفه ای و دکترای تخصصی(PhD)، در نیم سال دوم سال تحصیلی ۸۵-۱۳۸۴ به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده گردید و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماریSPSS vol,۱۶ و آزمون آماری کای اسکوئر استفاده شد.
یافته های پژوهش: پژوهش نشان داد که میزان علاقه به انجام پژوهش های علمی در بین دانشجویان ۱۹درصد درسطح ضعیف، ۷۵/۳۸ درصد در سطح متوسط، ۲۵/۴۲ درصد در سطح خوب عنوان شد. هم چنین میزان علاقه به شرکت در کارگاه های علمی آموزشی در بین دانشجویان علوم پزشکی شیراز ۷۵/۱۵ درصد در سطح ضعیف، ۸/۴۲ درصد در سطح متوسط، ۲۵/۴۱ درصد در سطح خوب گزارش شد. بین مقطع تحصیلی و میزان مشروط شدن دانشجویان ارتباط معنی داری دیده شد.(P<۰.۰۵)
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، توجه به عواملی که باعث موفقیت تحصیلی در دانشجویان علوم پزشکی می شود، امری ضروری بوده و نیازمند توجه بیشتر مسئولین به بهبود کیفیت دانشگاه ها، نحوه پذیرش دانشجو، بهبود امکانات رفاهی و توجه به انگیزه و علاقه دانشجویان و رفع مشکل اشتغال می باشد
یحیی پاسدار، ندا ایزدی، رویا صفری،
دوره ۲۱، شماره ۶ - ( آذر ماه ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه : سلامت دانشجویان به عنوان نسل جوان و به دلیل نقش مهمی که در آینده جامعه برعهده دارند، حائز اهمیت است. این مطالعه با هدف ارزیابی کیفیت زندگی دانشجویان دختر و بررسی عوامل مرتبط با آن طراحی شده است. روش کار : در این مطالعه مقطعی پرسشنامه های طرح شامل پرسشنامه دموگرافیک، کیفیت زندگی، بک و تکرر مواد غذایی برای ارزیابی وضعیت تغذیه توسط پرسشگران میان شرکت کنندگان توزیع و تکمیل گردید. در پایان کار داده های حاصل از پرسشنامه ها کدبندی و به نرم افزار SPSS وارد شدند و در نهایت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج : در مجموع ۲۶۶ نفر از دانشجویان در رشته های مختلف در این مطالعه شرکت کردند. میانگین سنی افراد ۴/۲± ۱/۲۲ سال بود. نتایج نشان داد که به ترتیب ۲/۹۷% ، ۸/۳۷% و ۲/۶۰% از افراد کمتر از مقدار توصیه شده بر حسب هرم غذایی از سبزیجات، میوه و گروه گوشت ها استفاده می کردند. متوسط امتیاز کیفیت زندگی در حیطه های سلامت جسمانی، سلامت روان، روابط اجتماعی و سلامت محیط به ترتیب ۷/۱± ۷/۱۳، ۵/۲ ± ۱/۱۳، ۷/۲ ± ۷/۱۳و ۴/۲ ± ۷/۱۲ بود. در کلیه حیطه ها ارتباط معکوسی بین کیفیت زندگی و ابتلا به افسردگی وجود داشت (۰۵/۰>P). نتیجه گیری: با توجه به ارتباط بین سلامت روان و کیفیت زندگی، استراتژی های مناسب جهت بهبود کیفیت زندگی دانشجویان ضروری می باشد.
شهرام صفری، حبیب الله دهقان، مقداد کاظمی، حسین علی یوسفی، بهزاد مهکی،
دوره ۲۲، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: صرفه جویی در مصرف انرژی برای حفاظت از محیط زیست، علم و فن آوری و اقتصاد مهم می باشد، در همین راستا یکی از روش های بهینه سازی مصرف انرژی استفاده از لامپ های فلورسنت فشرده(کم مصرف) می باشد. در این لامپ ها به علت ماهیت تولید روشنایی پرتو فرابنفش تولید می شود. تاکنون پژوهشی در رابطه با تعیین فواصل مجاز در این دسته از لامپ ها در ایران انجام نشده است، لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی فاصله ایمن مواجهه با پرتوهای ماوراء بنفش ساطع شده از لامپ های فلورسنت فشرده بود.
مواد و روش ها: این مطالعه بر روی ۱۶ لامپ فلورسنت فشرده(چهار مارک تجاری متفاوت) و با ۸ وات مختلف، انجام گرفت. اندازه گیری شدت پرتوها در سه طیف UVA, UVB و UVC در فواصل ۱۰، ۲۵، ۵۰، ۱۰۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ سانتی متر از لامپ و در زمان های صفر، ۱۰۰، ۲۰۰، ۵۰۰، ۷۵۰، ۱۰۰۰، ۱۵۰۰ و ۲۰۰۰ ساعت کارکرد لامپ در زاویه صفر درجه(زیر لامپ) اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آماره های توصیفی و آزمون آماری آنالیز واریانس ANOVA و نرم افزارvol. ۲۰ SPSS تجزیه و تحلیل گردیدند.
یافته های پژوهش: آزمون آماری ANOVA نشان داد که شدت پرتو فرابنفش در فواصل متفاوت دارای رابطه معناداری از لحاظ آماری می باشد.(P<۰,۰۵) هم چنین این آزمون به منظور مقایسه شدت پرتو تشعشع یافته در زمان های متفاوت اندازه گیری نشان داد که بین زمان های متفاوت از لحاظ شدت پرتو اختلاف معنی داری وجود ندارد.(P>۰.۰۵)
بحث و نتیجه گیری: در فاصله ۱۰ سانتی متری، از ۸ لامپ بررسی شده شدت پرتو فرابنفش UVA در ۲ لامپ(لامپ های ۴۵ و ۶۰ وات) بیشتر از حدود مجاز شغلی و در فاصله ۲۵ سانتی متری و بیشتر از آن شدت پرتو فرابنفش UVA در ۲ لامپ ذکر شده نیز به کمتر از حد مجاز شغلی رسید و پرتو فرابنفش UVB در لامپ بررسی شده در فواصل ۱۰، ۲۵ و ۵۰ بیشتر از حدود مجاز شغلی کشور بود.
طاهره صفری، مریم ملکی، فاطمه کورکی نژاد قرائی،
دوره ۲۷، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: سندرم متابولیک دارای شیوع بالا و مجموعه ای از علایم بالینی: چاقی، افزایش فشارخون، قند ناشتا و تری گلیسرید (TG) و کاهش HDL همراه با افزایش ریسک بیماری های قلبی عروقی و دیابت است. مطالعات اخیر کاهش ظرفیت آنتی اکسیدانی را از علل مهم دخیل در عوارض این سندرم می دانند. با توجه به اثرات آنتی اکسیدانی قوی اوژنول، هدف این مطالعه بررسی اثرات حفاظتی اوژنول بر دیس لیپیدیمیای ناشی از سندرم متابولیک و وضعیت آنتی اکسیدانی سرم در موش های صحرایی نر است.
مواد و روش ها: ۲۴ موش صحرایی به صورت تصادفی و به مدت ۸ هفته به ترتیب در گروه های: ۱-دریافت کننده آب آشامیدنی، ۲-آب سرشار از فروکتوز به همراه توئین ۲۰ درصد، ۳-فروکتوز ۱۰ درصد و ۴- فروکتوز ۱۰ درصد به همراه اوژنول mg/Kg ip ۲۰ قرار گرفتند. در پایان نمونه خون جهت اندازه گیری کلسترول، تری گلیسرید، LDL، HDL، مالون دی آلدئید(MDA) و ظرفیت آنتی اکسیدانی کل پلاسما(TAC) تهیه شد. داده ها بر حسب میانگین±انحراف معیار گزارش و آنالیز آن ها توسط آزمون ANOVA و تست تعقیبی توکی انجام شد.
یافته های پژوهش: افزودن فروکتوز به آب آشامیدنی موجب افزایش معنی دار وزن حیوانات، سطح سرمی کلسترول و تری گلیسرید، LDL و SGOT و کاهش سرمی HDL در مقایسه با گروه کنترل شد(P<۰,۰۵). اوژنول موجب کاهش سطح سرمی کلسترول، تری گلیسرید، LDL، MDA و افزایش سطح SGOT، TAC و HDLسرم شد(P<۰,۰۵). سطح سرمی SGPT تفاوت معنی داری را در بین گروه ها نشان نداد.
بحث و نتیجه گیری: اوژنول سبب بهبود مارکرهای سرمی مربوط به دیس لیپیدمی و هم چنین افـــزایش فــــعالیت آنتی اکسیدانی پلاسما می گردد.
رضا صفری، حمید هادی، مریم ناظمی،
دوره ۳۰، شماره ۵ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: امروزه استفاده از نانومواد مغناطیسی نویددهندۀ دارورسانی هدفمند و هوشمند است. این نانوحاملهای دارویی مغناطیسی قابلیت پاسخ مناسب و هوشمند به میدان مغناطیسی خارجی اعمالی را دارند که از این موضوع میتوان در آزادسازی انتخابی دارو در بافت هدف استفاده کرد؛ ازاینرو، در این پژوهش به سنتز نانوذرات فریت روی و بررسی برخی از خواص ساختاری، الکترونی و مغناطیسی آنها پرداخته شد. هدف غایی این پژوهش استفاده از فناوری نانو و مکانیک کوانتوم در دارورسانی هوشمند و هدفمند بهمنظور ارتقای کیفیت زندگی بیمار و کاهش آثار مخرب ناشی از توزیع ناخواستۀ دارو در بافتهای سالم بدن است.
مواد و روش ها: در این مطالعه، نانوذرات فریت روی با استفاده از عملیات گرمایی تهیه شد؛ سپس ویژگی های ساختاری و مغناطیسی این نانوذرات با استفاده از روش های تصویربرداری-اندازه گیری در ابعاد نانو بررسی گردید. علاوه بر این، آزمون سمیت سلولی (MTT) روی ردۀ سلولی فیبروپلاست موش (NIH۳T۳) انجام گرفت و نتایج بهدستآمده با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیهوتحلیل شد؛ همچنین با استفاده از نتایج محاسبات کوانتومی، سامانۀ مولکولی کیتوسان بهعنوان پوشش این حامل دارویی پیشنهاد گردید.
یافتهها: تحلیل نتایج بهدستآمده از طیف پراش پرتوی ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی (SEM)، وجود ساختار اسپینلی و اندازۀ کوچک این ذرات (۲۳-۲۰ نانومتر) را تأیید کرد؛ همچنین نتایج بهدستآمده از مغناطیسسنج لرزان و طیفسنج تشدید پارامغناطیس وجود خاصیت پارامغناطیسی در نانوذرات سنتزی را نشان داد. علاوه بر این، تحلیل نتایج بهدستآمده از مغناطیسسنج لرزان نشاندهندۀ پسماند مغناطیسی پایین نانوذرات مغناطیسی سنتزی است. این موضوع میتواند در سازوکار رهاسازی هدفمند دارو مفید واقع شود. تحلیل نتایج آزمون سمیت سلولی (MTT) بر نانوذرات سنتزی نشان داد که سمیت این نانوذرات بسته به غلظت (مقدار دوز مصرفی) و زمان است، به طوری که در غلظتهای بیشتر از ۲۰ میکروگرم بر میلیلیتر و همچنین با گذشت زمان، فعالیت حیاتی سلولها کاهش یافت.
بحث و نتیجهگیری: بر اساس نتایج این پژوهش، استفاده از نانوذرات مغناطیسی فریت روی (با پوشش کیتوسان) برای انتقال هدفمند دارو به بافت هدف پیشنهاد شد. ویژگی های منحصربهفرد این نانوذرۀ حامل دارویی، مانند پاسخ مناسب به میدان مغناطیسی، اندازۀ مناسب ذرات و همچنین سمیت پایین، پزشک را قادر می سازد کنترل دقیقتری بر دارورسانی هدفمند به بافت هدف داشته باشد.