|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
۲ نتیجه برای سمائی
سمیه مقدم، اسمائیل بابایی،
دوره ۳۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: lncRNAها و miRNAها دسته‌ای از RNAهای غیرکدکننده هستند که نقش و عملکردهای مهمی در تنظیم بیان ژن‌ها و فرایندهای اصلی بیولوژیکی ازجمله تکثیر سلولی، آپوپتوز و تمایز دارند. lncRNAها می‌توانند بهطور بالقوه روی miRNAها، در جهت همسو و یا معکوس بر فعالیتشان تأثیر بگذارند تا از این طریق، نقش تنظیم‌کنندگی آن‌ها را تعدیل کنند. در این مطالعه، شبکه‌های ژنی mRNA-miRNA-lncRNA با استفاده از برنامه‌های آنلاین برای سه مارکر مسیر اکتودرمی (BMP۴,NOG,FGF۸) در سلول‌های بنیادی جنینی موشی ترسیم شد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع تئوریکال بیوانفورماتیکی است و micRNAهای هدف ژن‌های BMP۴، NOG و FGF۸ توسط پایگاه‌های داده‌ای MirWalk و TARGETSCAN استخراج و بررسی گردید تا درنهایت، بتوان miRNAهای مشترک این ۳ ژن را تهیه کرد؛ سپس از پایگاه داده‌ای DIANA-Tools، lncRNAهای هدف برای miRNAهای مشترک به‌دست آمد.
یافته‌ها: ژن‌های mmu-miR-۹۲a-۲-۵p، mmu-miR-۱۲۹b-۵p، mmu-miR-۱۳۰b-۵p، mmu-miR-۶۹۲، mmu-miR-۷۰۰۹-۳P، mmu-miR-۷۱۱۶-۳p و mmu-miR-۷۶۸۹-۳p ممکن است بر فعالیت lncRNAهای Kcnq۱ot۱، Gm۲۶۸۱۲، Gm۴۱۱۷، Gm۱۱۸۳۷,۴۹۳۰۴۲۳MO۲Rik، Malat۱، Gm۱۲۵۹۴، Gm۳۴۱۴,۵۸۳۰۴۴۴B۰۴Rik، Gm۲۴۶۴ و NEAT۱ اثر بگذارند.
بحث و نتیجه‌گیری: با توجه به ارتباط متقابل lncRNA، miRNA و mRNA، مطالعۀ ما یک نقش جدید از lncRNAها را برای تحقیقات آینده و مطالعات تجربی دربارۀ مسیر تمایز اکتودرمی و سازوکار‌های مولکولی فراهم می‌کند.
نگین رهنما، افشین سمائی، مجید میرمحمدخانی، سعید کابلی، نیلوفر صفایی،
دوره ۳۲، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: مالتیپل اسکلروزیس (MS)، به‌عنوان یک بیماری التهابی مزمن، یکی از شایعترین بیماری‌‌های نورولوژیک است که با ضایعات دمیلینه در مغز، طناب نخاعی و عصب چشمی مشخص می‌‌شود. مطالعۀ حاضر با هدف بررسی شیوع اختلالات شناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (MS) طراحی و اجرا شد.
مواد و روشها: در این مطالعۀ مقطعی، ۶۰ بیمار مبتلا به MS مراجعه‌کننده به بیمارستان کوثر سمنان در سال ۱۳۹۹ بررسی گردیدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها دو پرسش‌نامۀ افسردگی بک BDI-II و ارزیابی شناختی بین‌المللی مختصر برای MS (BICAMS) بودند. داده‌های مربوطه پس از جمع‌آوری، در نرم‌افزار Stata vol,۱۴ وارد و تحلیل شدند.
یافته های پژوهش: میانگین (انحراف معیار) سن بیماران ۳۳/۳۵ (۲۰/۷) سال بود. ۷/۶۶ درصد آنان زن، ۸۵ درصد دارای تحصیلات دانشگاهی و ۷۵ درصد متأهل بودند و ۷/ ۱۶ درصد بر اساس پرسش‌نامۀ افسردگی بک BDI-II افسردگی خفیف داشتند. از نظر نوع MS، ۳/۸۸ درصد بیماران مبتلا به MS عودکنندۀ بهبود یابنده (RRMS) بودند و ۳/۵۸ درصد از بیماران حداقل یکی از اختلالات شناختی را داشتند و اختلال یادگیری شنوایی/ کلامی با ۳/۴۳ درصد شایعترین اختلال شناختی بود. زنان بهطور معنی‌داری، بیشتر از مردان، به حداقل یک اختلال شناختی مبتلا بودند (P<۰,۰۵) و افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروز پیش‌روندۀ ثانویه (SPMS) به-طور معناداری، بیشتر از افراد مبتلا به RRMS، حداقل یک اختلال شناختی داشتند (P<۰,۰۵). به همین ترتیب، آزمون روش‌های رقمی نماد (SDMT) در افراد مبتلا به SPMS بهطور معنی‌داری بیشتر از افراد مبتلا به RRMS بود (P<۰,۰۵). بااین‌حال، میان نوع اختلالات شناختی در بیماران MS با ابتلا به افسردگی ارتباط آماری معنی‌داری مشاهده نشد (P<۰,۰۵).
بحث و نتیجه‌گیری: نسبت چشمگیری از بیماران مبتلا به MS حداقل مبتلا به یکی از اختلالات شناختی مبتلا بودند و شیوع اختلالات شناختی در بیماران مبتلا به SPMS بالاتر از بیماران RRMS بود.
|
|
