[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: درباره نشريه :: صفحه اصلي :: آخرين شماره :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
نمایه ها::
برای نویسندگان::
هزینه چاپ::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
سیاست های نشریه ::
بیانیه اخلاقی::
ثبت شکایت::
::
Citation Indices from GS

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations68513487
h-index2819
i10-index19877
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
ثبت شده در

AWT IMAGE

AWT IMAGE

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۸ نتیجه برای رحمتی

شیوا کلانتری ، مرتضی حقیقی، فاطمه رحمتی نجار کلائی، ذبیح اله قارلی پور، الهه توسلی، حسین مردی، محمد حسین تقدیسی، فاروق کاظم بیگی ،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ضمیمه تابستان ۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: بهداشت، ایمنی و محیط زیست(HSE) در شرکت های پالایش نفت به عنوان یک امر مهم در نظر گرفته می شود و این شرکت ها فرهنگ ایمنی و HSE را از اولویت های کلیدی خود می دانند. لذا این پژوهش با هدف ارزیابی فرهنگ HSE سازمان پالایشگاه نفت شهید تندگویان تهران با استفاده از نردبان فرهنگ HSE انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش مطالعه ای توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی و کاربردی می باشد. جمعیت مورد مطالعه کلیه مسئولین اداری و عملیاتی پالایشگاه نفت شهید تندگویان تهران می باشد که با استفاده از راهنمایی های اساتید و مشاور آماری و هم چنین نوع مطالعه، چک لیست نردبان فرهنگ HSE توسط ۱۰ نفر از مسئولین ارشد واحدهای پالایشگاه تکمیل و توسط مشاور آماری تجزیه و تحلیل شد. چک لیست مربوطه بعد از مطالعات کتابخانه ای تهیه گردید. این مدل فرهنگ به پنج سطح از بیمارگونه تا خلاقانه طبقه بندی شده است که هر کدام از مراحل خصوصیات منحصر به فرد خود را دارند. یافته های پژوهش: با توجه به یافته های پژوهش و بررسی خود ارزیابی فرهنگ HSE، سازمان پالایشگاه نفت شهید تندگویان تهران در مرحله پیشگیرانه می باشد که با توجه به رعایت برخی از مسائل ذکر شده به زودی می تواند جایگاه پیشگیرانه نردبان فرهنگ HSE را به دست بیاورد و وارد مرحله خلاقانه شود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، باید اقدامات لازم جهت ارتقا سطح فرهنگ HSE در محیط پالایشگاه و هم چنین بهبود عملکرد کارکنان و نگرش مدیریت در این پالایشگاه صورت گیرد.
زهرا نوری مطلق، معصومه جواهری، زینب رحمتی، حشمت الله نورمرادی،
دوره ۲۲، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: حضور رنگ های دیسپرس در محلول های آبی می تواند باعث سرطان زایی و جهش زایی شده و بر سلامت انسان تاثیر گذارد. این مطالعه با هدف کلی بررسی بهبود عملکرد منعقدکننده آهک با استفاده از پلیمر در حذف رنگ دیسپرس رد ۶۰ از فاضلاب سنتتیک انجام شد.
 مواد و روش ها: این تحقیق در مقیاس آزمایشگاهی و به صورت ناپیوسته انجام شد. تاثیر پارامترهایی مانند دوز کمک منعقدکننده، pH، غلظت رنگ، دوز منعقدکننده، سرعت و زمان فلکولاسیون و زمان ته نشینی فلوک ها بر کارایی حذف رنگ مورد بررسی قرار گرفت. جهت فرآیند انعقاد از دستگاه جارتست و سنجش غلظت رنگ از اسپکتروفتومتر ماوراء بنفش-مرئی استفاده گردید.
یافته های پژوهش: نتایج آزمایشات نشان داد که در حضور مقدار بهینه کمک منعقدکننده پریستول(۰۸/۰ گرم بر لیتر) ۴۱/۹۰ درصد و در عدم استفاده از پریستول ۲۱/۴۶ درصد رنگ حذف شده است. در صورت استفاده از کمک منعقدکننده محدوده pH بهینه گسترش یافت و سرعت همزن دستگاه جارتست در مرحله اختلاط آهسته بر کارایی حذف رنگ بسیار تاثیر گذار بوده است.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، استفاده از کمک منعقدکننده، مقدار مصرف ماده منعقدکننده را کاهش می دهد و باعث حذف بیشتر(تقریباً دو برابر) ماده رنگزا در شرایط یکسان می شود. بنا بر این می توان از فرآیند انعقاد با استفاده از کمک منعقدکننده به عنوان یک روش کارآمد برای حذف رنگ از پساب نساجی استفاده کرد.

رضا درویشی چشمه سلطانی، زهرا نوری مطلق، سیمین شهریار، حشمت الله نورمرادی، زینب رحمتی، شکوفه نظری،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: صنایع تولید رنگ مانند صنایع نساجی مصرف آب زیادی دارند و حجم زیادی از پساب های حاوی مواد رنگی خطرناک و سمی تولید می کنند. این مطالعه به منظور بررسی امکان استفاده از کربن فعال تهیه شده از چوب گون در حذف رنگ متیلن بلو از فاضلاب سنتتیک انجام شد.

مواد و روش ها: این مطالعه در مقیاس آزمایشگاهی و در آزمایشگاه شیمی دانشگاه علوم پزشکی ایلام(تابستان ۱۳۹۲) به صورت ناپیوسته با استفاده از راکتورهایی با حجم ۱۰۰ میلی لیتر انجام گرفت. تهیه کربن فعال به روش شیمیایی-حرارتی صورت گرفت. اثر pH، زمان تماس، غلظت رنگ و دز جاذب در جذب رنگ متیلن بلو به عنوان مدل رنگ های آلی مطالعه شد و سینتیک و ایزوترم فرآیندهای جذب مورد بررسی قرار گرفت. غلظت رنگ در نمونه های مختلف با استفاده از اسپکتروفتومتر در طول موج ۶۶۵ نانومتر اندازه گیری شد.

یافته های پژوهش: نتایج آزمایشات نشان داد که تهیه کربن فعال از چوب گون از پتانسیل بالایی جهت حذف ملکول های رنگ زا برخوردار است. مقادیر ظرفیت جذب رنگ در pH های ۳، ۷ و ۱۱ برای غلظت اولیه رنگ ۵۰ میلی گرم در لیتر و جرم جاذب ۱/۰ گرم در ۱/۰ لیتر در زمان ۳۰ دقیقه به ترتیب ۶۶/۳۸، ۴۰ و ۵/۴۸ میلی گرم در گرم بوده و میزان جذب رنگ در غلظت های ۵۰، ۱۰۰ و ۱۵۰ میلی گرم در لیتر در pH ۷، جرم جاذب ۱/۰ گرم در ۱/۰ لیتر و زمان ۳۰ دقیقه به ترتیب ۴۰، ۶۶/۶۹ و ۰۴/۷۸ میلی گرم در گرم جاذب بوده است. داده های جذب از مدل ایزوترم جذب لانگمویر(۰,۹۹=R۲) تبعیت می کنند.

بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، کربن فعال تهیه شده از چوب گون می تواند به عنوان جاذبی کارآمد برای حذف رنگ از فاز آبی مورد توجه قرار گیرد.


نرجس رحمتی، محمد علی اصغری مقدم، محمدرضا شعیری، محسن پاکنژاد، زهرا رحمتی، مریم قسامی، نادر معروفی، حسین نائب آقائی،
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: فاجعه آمیزی درد به عنوان یکی از متغیّرهای مهم روان شناختی مؤثر در فرآیند تبدیل درد حاد به درد مزمن ناتوان کننده مطرح شده است. پژوهش حاضر با هدف وارسی ویژگی های روانسنجی (پایایی و روایی) نسخه فارسی مقیاس فاجعه آمیز کردن درد (PCS) در بیماران ایرانی مبتلا به درد مزمن انجام گرفت.

مواد و روش ها: مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر، روی ۱۹۵ بیمار مبتلا به درد مزمن  و  به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. شرکت کنندگان، پرسشنامه های فرم فارسی مقیاس فاجعه آمیز کردن درد، شدت درد، اختلال در عملکرد، ناتوانی جسمی، فاجعه آمیزی، افسردگی، اضطراب، عواطف مثبت و منفی و خودکار آمدی درد را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش همبستگی پیرسون و تحلیل عامل تاییدی و اکتشافی انجام شد.

یافته های پژوهش: بررسی ساختار عاملی مقیاس PCS با استفاده از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، نشان داد مقیاس PCS در قالب دو عامل بزرگ نمایی و نشخوار ذهنی/نا امیدی قابل مفهوم سازی است. محاسبه ضریب همسانی درونی (a= ۰/۸۰- ۰/۸۹) و پایایی به روش بازآزمایی با فاصله ۱۴ تا ۷ روز (۰۰۱/۰p<،  ۸۱ /۰- ۷۱ /۰r =) نشان داد که مقیاس PCS و دو خرد مقیاس آن (بزرگ نمایی و نشخوار ذهنی/نا امیدی) از پایایی مطلوبی برخوردار هستند.  محاسبه همبستگی پیرسون بین نمره های این پرسشنامه با مقیاس های شدت درد، اختلال در عملکرد، ناتوانی جسمی، فاجعه آمیزی، افسردگی، اضطراب، عواطف منفی، خودکار آمدی درد و عواطف مثبت از اعتبار همگرا و اعتبار واگرای مقیاس PCS و ۲ خرده مقیاس آن حمایت کرد (۰۰۱/۰p<).

بحث و نتیجه گیری: در مجموع، نتایج مطالعه حاضر شواهدی برای صحت اعتبار و پایایی قابل قبول پرسشنامه فاجعه آمیز کردن درد در جمعیت ایرانی مبتلا به درد مزمن فراهم آورده است.


محمد پوررنجبر، سمانه مهری، مسعود رحمتی، عبدالرضا کاظمی،
دوره ۲۵، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: نورون ­های حرکتی در طناب نخاعی ویژگی ­های انقباضی و ساختاری عضلات را دیکته می ­کنند. آسیب به نورون ­های حرکتی موجب تغییر الگوی بیان ژن در عضلات می­ گردند. با توجه به این که نورو تروفین-۴ (NT-۴) جهت حیات و علمکرد طبیعی تار های عضلانی مورد نیاز است، هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر کاهش فعالیت به شکل لیگاتور بندی عصب نخاعی بر بیان ژن NT-۴ در عضله نعلی است.
مواد و روش­ ها: ۱۰سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزن۲۰±۲۵۰ گرم به دوگروه شاهد سالم (C) و گروه لیگاتور بندی عصب نخاعی (SNL) تقسیم شدند. در طول ۶ هفته پس از ایجاد SNL، آزمون­ های رفتاری درد نورو پاتیک در گروه ­های پژوهشی به طور مستمر انجام شد. در پایان هفته ششم تغییرات بیان ژن­ NT-۴ در عضله نعلی با تکنیکReal time  اندازه ­گیری شد.
یافته ­های پژوهش: آزمون ­های رفتاری نشان دادند که SNL موجب آلوداینیای مکانیکی و پر دردی حرارتی در گروه SNL می ­شود که این آستانه کاهش درد در تمام طول تحقیق مشاهده گردید (۰۵/۰ p<) هم چنین در مقایسه با گروه شاهد میزان بیان ژن NT-۴ عضله نعلی در گروه SNL بالا تر بود (۰۵/۰ p<).
بحث و نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که کاهش فعالیت به شکل SNL با کاهش آستانه درد و افزایش جبرانی بیان ژن NT-۴ در عضله نعلی همراه است. با این حال سازوکار ها و پیامد های پاتو فیزیو لوژیک این افزایش نا مشخص باقی مانده است.
 


غفور غفاری، اصغر توفیقی، مسعود رحمتی، جواد طلوعی آذر،
دوره ۳۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: استرس اکسیداتیو نقش مهمی در بروز و توسعه عوارض ناشی از دیابت دارد. با توجه به اثرات آنتی­اکسیدانی ورزش و گیاه گزنه، هدف از این مطالعه بررسی تأثیر یک دوره تمرین استقامتی و عصارۀ هیدروالکلی گزنه بر شاخص‌‌های استرس اکسیداتیو بافت قلب موش‌‌های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین (STZ) بود.
مواد و روش ها: تعداد۵۰ موش صحرایی نر ویستار (۴۲/۱۲±۷/۲۳۲ گرم) به طور تصادفی به پنج گروه سالم-کم‌‌تحرک، دیابت-کم‌‌تحرک، دیابت-تمرین، دیابت-گزنه و دیابت-تمرین-گزنه تقسیم شدند. دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین (۴۵ میلی-گرم/کیلوگرم) القاء و ۴۸ ساعت پس از تزریق، قند خون بیشتر از ۳۰۰ میلی‌‌گرم در دسی‌‌لیتر ملاک تأیید دیابت قرار گرفت. پروتکل تمرین استقامتی با شدت متوسط (پنج روز/ هفته) و گاواژ روزانۀ عصارۀ هیدروالکلی گزنه به مقدار ۵۰ میلی‌‌گرم/کیلوگرم، به مدت شش هفته اجرا شد. داده‌‌ها با آزمون‌‌های آماری شاپیروویلک، آنالیز واریانس دوطرفه و تست تعقیبی توکی و  با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۰ تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: دو هفته پس از تزریق STZ وزن بدن در گروه‌‌های دیابت ـ گزنه (P=۰,۰۰۱) ، دیابت ـ تمرین (P=۰,۰۳۴) و دیابت ـ تمرین ـ گزنه (P=۰,۰۲۵) در مقایسه با گروه سالم-کم‌‌تحرک کاهش و این کاهش تا پایان هفته ششم ادامه داشت. همچنین شش هفته تمرین استقامتی و مصرف عصارۀ گزنه موجب کاهش معنی‌‌دار قند خون در گروه‌‌های دیابت-تمرین (P=۰,۰۰۱) ، دیابت-گزنه (P=۰,۰۰۱) ، و دیابت-تمرین-گزنه (P=۰,۰۰۱) ، در مقایسه با گروه دیابت-کم‌‌تحرک شد. به علاوه تمرین استقامتی و عصارۀ گزنه باعث افزایش معنی‌‌دار فعالیت کاتالاز  (P=۰,۰۱۹) و گلوتاتیون پراکسیداز (P=۰,۰۲۸) و کاهش معنی‌‌دار در مالون دی‌‌آلدئید (P=۰,۰۰۱)  بافت قلب شد.
بحث و نتیجه‌گیری: شش هفته تمرین استقامتی و مصرف عصارۀ هیدروالکلی گزنه می‌‌تواند باعث افزایش شاخص‌‌های آنتی‌‌اکسیدانی و کاهش پراکسیداسیون لیپیدی بافت قلب موش‌‌های دیابتی با استرپتوزوتوسین شود.
سلماه محمدی، حسین شیروانی، مهدی روزبهانی، مسعود رحمتی،
دوره ۳۱، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: هرگونه نقص و رشد غیرطبیعی در سلول‌های مغز به‌صورت کنترل‌نشده، به ایجاد تومور و اختلال در قابلیت‌های عملکردی طبیعی آن منجر می‌شود؛ بنابراین، هدف از این تحقیق بررسی اثربخشی تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل نانوکورکومین بر اختلالات رفتاری- حرکتی در موش صحرایی مبتلا به تومور مغزی بود.
مواد و روش­ها: ۳۵ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به‌طور تصادفی به ۷ گروه ۵ تایی، کنترل سالم پایه، سالم ۴ هفته، کنترل سرطان پایه، سرطان ۴ هفته، گروه سرطان_نانوکورکومین، سرطان - تمرین و سرطان_تمرین_نانوکورکومین تقسیم شدند. یک هفته پس از تزریق سلول‌های سرطانی در قشر پیشانی، حیوانات با انجام تست رفتاری- حرکتی و گاواژ مکمل نانوکورکومین به میزان mg/kg۸۰ (۲۸ روز، ۵ روز در هفته)، وارد برنامۀ اصلی تمرین بر روی نوار گردان (۴ هفته، با سرعت ۱۸ متر بر دقیقه، ۲۵ تا ۴۰ دقیقه، ۳ روز در هفته) گردیدند. داده‌ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس یک‌طرفه و نرم‌افزار SPSS vol,۲۶ آنالیز شد.
یافته­ های پژوهش: نتایج نشان داد که اختلالات رفتاری_حرکتی در گروه تمرین، نانوکورکومین و گروه تمرین_نانوکورکومین نسبت به گروه کنترل سرطان ۴ هفته، به‌طور معنی‌داری کمتر بود (P=۰,۰۰۱)..
بحث و نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد، تمرین هوازی به همراه دوز مناسبی از نانوکورکومین احتمالاً با افزایش جریان خون مغز، افزایش نورون‌زایی و افزایش سیناپس عصبی می‌تواند به‌عنوان یک مکمل درمانی، در کنار سایر روش‌ها باعث کاهش اختلالات رفتاری- حرکتی در موش‌های سرطانی شود.

 

سلماه محمدی، حسین شیروانی، مهدی روزبهانی، مسعود رحمتی،
دوره ۳۲، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: افزایش سیگنال‌دهی BDNF و NGF در سلول‌های نوروبلاستوما ممکن است نشان‌دهندۀ یک سیستم اتوکرین برای حمایت از رشد، تهاجم و متاستاز سرطان باشد. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر هم‌زمان تمرین هوازی و مصرف مکمل نانوکورکومین بر بیان ژن‌های BDNF و NGF در موش صحرائی با تومور مغزی بود.
مواد و روش­ها: ۳۵ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به‌طور تصادفی به ۷ گروه ۵ تایی، کنترل سالم پایه، کنترل سالم ۴ هفته، کنترل سرطان پایه، کنترل سرطان ۴ هفته، سرطان+نانوکورکومین، سرطان+تمرین و سرطان+تمرین+نانوکورکومین تقسیم شدند و پس از تزریق سلول‌های سرطانی در قشر پیشانی موش‌ها، با گاواژ مکمل نانوکورکومین به میزان mg/kg۸۰ به مدت ۲۸ روز، ۵ روز در هفته، وارد برنامۀ اصلی تمرین هوازی بر روی نوار گردان به مدت ۴ هفته، ۳ روز در هفته با سرعت ۱۸ متر بر دقیقه، ۲۵ تا ۴۰ دقیقه گردیدند. در پایان، موش‌ها قربانی و داده‌ها جمع‌آوری شد.
یافته ­های پژوهش: بیان ژن BDNF در گروه تمرین+نانوکورکومین نسبت به کنترل سرطان پایه و سرطان ۴ هفته، به‌طور معناداری کاهش داشت (P<۰,۰۵)؛ همچنین بیان ژن NGF در گروه تمرین نسبت به کنترل سرطان پایه و سرطان ۴ هفته، کاهش معنی‌داری را نشان داد (P<۰,۰۵)؛ اما در گروه نانوکورکومین و تمرین+نانوکورکومین اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد (P>۰,۰۵).
بحث و نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد، تمرین هوازی به‌همراه نانوکورکومین با کاهش بیان ژن BDNF و NGF از طریق گیرنده‌ها احتمالاً می‌تواند باعث افزایش نرون‌زایی در موش های مبتلا به سرطان مغز شود.

 


صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی ایلام Journal of Ilam University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.3 seconds with 36 queries by YEKTAWEB 4700