[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: درباره نشريه :: صفحه اصلي :: آخرين شماره :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
نمایه ها::
برای نویسندگان::
هزینه چاپ::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
سیاست های نشریه ::
بیانیه اخلاقی::
ثبت شکایت::
::
Citation Indices from GS

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations71863710
h-index2920
i10-index20579
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
ثبت شده در

AWT IMAGE

AWT IMAGE

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۸ نتیجه برای حافظی

محمدرضا حافظی احمدی، سجاد علیزاده، علی دل پیشه،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: خال سباسه یک هامارتوم پوستی مادرزادی است که معمولا ناحیه صورت و اسکالپ را درگیر می کند. نئوپلاسم های متعدد خوش خیم و بدخیم می توانند در آن ایجاد و گسترش یابند که کارسینومای سلول پایه ای یکی از این نوع بدخیمی هاست. مواد و روش ها: در این مطالعه یک فرد مبتلا به کارسینومای سلول پایه ای در زمینه خال سباسه در ناحیه اسکالپ معرفی می شود. پس از جراحی، ضایعه به صورت کامل خارج گردید. یافته های پژوهش: یافته های هیستوپاتولوژی بیماری کارسینومای سلول پایه ای را در زمینه خال سباسه تایید می کند. بحث و نتیجه گیری: هر گونه رشد غیر طبیعی در ناحیه سر و گردن به خصوص در زمینه خال سباسه باید مشکوک در نظر گرفته شود و بیوپسی انجام گیرد.
علیرضا پورنجفیان، سیامک قوام ، سمیر امیس قوام، محمدرضا حافظی احمدی ، ماندانا قوام ،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: یکی از روش های رایج در جلوگیری و کنترل تغییرات همودینامیک ناشی از لارنگوسکوپی و لوله گذاری تراشه در بیهوشی عمومی، تزریق مخدر وریدی به عنوان پیش دارو است. استفاده از این دسته داروها در زنان باردار داوطلب سزارین به دلیل احتمال عوارض تنفسی در جنین توصیه نمی شود ولی در حضور شرایطی خاص مثل پره اکلامپسی، متخصص بیهوشی مجاز به تزریق مقـادیر کم فنتانیل به عنوان مخدر صناعی است. به نظر می رسد به دلیل متابولیسم سریع رمی فنتانیل و عدم باقی ماندن اثرات تنفسی در بدن جنین، این دارو می تواند به عنوان جایگزینی مناسب برای سایر مخدرهای طولانی اثرتر باشد. هدف از مطالعه حاضر مقـــایسه اثر رمی فنتـــانیل با فنتانیل بر تغییرات همودینامیک ناشی از لوله‌گذاری تراشه در زنان باردار پره اکلامپتیک کاندید سزارین می باشد. مواد و روش ها: این مطالعه به صورت کارآزمائی بالینی تصادفی در زنان باردار پره اکلامپتیک کاندید سزارین تحت بیهوشی عمومی انجام شد. نمونه های پژوهشی در دو گروه قرار گرفتند، گروه اول(۱۸n=) قبل از القای بیهوشی ۵۰ میکروگرم فنتانیل دریافت نمودند و برای گروه دوم(۲۰n=) رمی فنتانیل با دوز µg/kg/min۰۵/۰ به مدت ۳ دقیقه انفوزیون گردید. ضربان قلب، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک قبل و بعد از لوله گذاری و هم چنین آپگار نوزاد پس از تولد ثبت گردید و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش: تمامی شاخص های همودینامیک در گروه اول بعد از لوله گذاری نسبت به قبل از آن افزایش پیدا کرده بود که از این میان افزایش فشارخون دیاستولیک و ضربان قلب معنی دار بود. افزایش خفیف در ضربان قلب و کاهش فشارخون سیستولیک و دیاستولیک پس از لوله گذاری نسبت به قبل از آن در گروه دوم ثبت شد که کاهش فشارخون سیستولیک معنی دار بود. مقایسه تغییرات بین دو گروه نیز تفاوت آماری معنی داری نشان داد(P<۰,۰۵). میانگین آپگار نوزادان پس از تولد نیز در دو گروه تفاوت آماری معنی داری نداشت. (P>۰.۰۵) بحث و نتیجه گیری: با توجه به عدم تفاوت آپگار نوزادان پس از تولد در دو گروه و یافته های مطالعه حاصل از ارزیابی شاخص های همودینامیک می توان توصیه کرد که در زنان باردار کاندید سزارین در صورت استفاده از بیهوشی عمومی، جهت جلوگیری از افزایش شدید فشار خون و ضربان قلب حین لوله گذاری تراشه، از انفوزیون رمی فنتانیل استفاده شود.
مهدی نظری مقدم، محمدرضا حافظی احمدی، علی دلپیشه،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده زمینه و هدف: فرآوری سریع مقاطع هیستولوژیک یک عملکرد مطلوب جهت کمک به پزشکان در تصمیمگیریهای درمانی در مورد بیماران بدحال محسوب میشود. در اکثر آزمایشگاههای پاتولوژی آماده سازی سنتی نمونهها جهت تشخیص حدود یک روز طول میکشد. استفاده از دستگاههای جدید اتوماتیک زمان لازم جهت آماده سازی سنتی بافت را به ۱۲-۸ ساعت کاهش داده است. معرفی ابزارهای مایکروویوی برای تثبیت سازی و فرآوری بافتی این مراحل را به ۳۰ دقیقه تا ۶ساعت کاهش داده است. هدف این مطالعه بررسی احتمال استفاده از مایکروویو آشپزخانه جهت آماده سازی بافت ها به عنوان یک روش ارزان و ارزشمند است. روش ها: ما ۵۲نمونه از ۲۶بافت مختلف حیوانی تهیه کردیم یک نمونه به روش سنتی و یک نمونه به روش مایکروویوی فرآوری شده بود، سپس مقاطع تهیه شده به دو روش توسط ۳ نفر پاتولوژیست با تجربه به روش دو سوکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج: در ۵۸/۹۳ درصد موارد مقاطع فرآوری شده به روش سنتی و ۶۱/۸۴ درصد موارد مقاطع فرآوری شده به روش مایکروویوی قابلیت تشخیصی کلی مقاطع در حد مطلوب گزارش گردید. در مطالعه ما پاتولوژیست های شرکت کننده در مطالعه در ۴۳/۹۷ درصد موارد نتوانستند نوع روش فرآوری را افتراق دهند و فقط در مورد ۲ جفت لام (۵۶/۲درصد) توانستند نوع روش فرآوری را به صورت مایکروویو یا معمول افتراق دهند. بحث: طبق مطالعه ما تکنولوژی مایکروویو منجر به کوتاه کردن زمان فرآوری مقاطع بافتی بدون اثرات منفی بر کیفیت مقاطع در مقایسه با روش معمول می شود. علاوه بر این مطالعه ی ما نشان داد که یک دستگاه مایکروویو آشپزخانه می تواند جایگزین مناسبی برای دستگاه های خودکار استفاده کننده از انرژی مایکروویو باشد.
اکبر اعظمیان جزی، محمدرضا حافظی، جواد چراغی، هادی عبدی،
دوره ۲۳، شماره ۷ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: مشخص شده است که استاتین­ ها و فعالیت ورزشی هر دو دارای اثرات سودمندی در پیشگیری از بیماری ­های قلبی- عروقی هستند. با این حال، در ارتباط با اثرات ترکیبی آن­ ها بر میزان آسیب بافتی بعد از انفارکتوس میوکارد اطلاعات کافی وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر ترکیبی تمرین ورزشی استقامتی و داروی آتورواستاتین بر میزان آسیب نکروزی و بافت فیبروزی در قلب موش­ های صحرائی به دنبال انفارکتوس میوکارد است.

مواد و روش ­ها: ۴۵ سر موش صحرائی نر (۱۰-۸ هفته ­ای با میانگین وزن ۱۰±۲۳۰ گرم) به ۵ گروه شم، کنترل، تمرین استقامتی، آتورواستاتین و تمرین+آتورواستاتین تقسیم شدند. انفارکتوس میوکارد به وسیله­ تزریق زیرجلدی ایزوپرنالین(mg/kg ۱۵۰) در دو روز متوالی القاء شد. مداخله­ دارویی و تمرین استقامتی ۲ روز پس از انفارکتوس میوکارد شروع و به مدت ۴ هفته تداوم یافت. جهت بررسی آسیب نکروزی و میزان بافت فیبروزی به ترتیب از رنگ­آمیزی هماتوکسیلین-آئوزین و تری­کرم ماسون استفاده شد. داده­ ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه در سطح P<۰,۰۵ و آزمون تعقیبی شفه(scheffe) تحلیل شدند.

یافته­ های پژوهش: ترکیب تمرین استقامتی و داروی آتورواستاتین باعث کاهش معنی ­دار میزان آسیب نکروزی و بافت فیبروزی در مقایسه با گروه کنترل گردید(P=۰,۰۰۱). تمرین استقامتی به تنهایی باعث افزایش غیر معنی­ دار میزان آسیب نکروزی و افزایش معنی ­دار بافت فیبروزی شد(P=۰,۰۰۱). مصرف داروی آتورواستاتین آسیب نکروزی را کاهش داد، اما تاثیری بر وسعت بافت فیبروزی نداشت.

بحث و نتیجه­ گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که ترکیب تمرین استقامتی و  داروی آتورواستاتین در بهبود آسیب بافتی ناشی از انفارکتوس میوکارد موثرتر از تمرین و دارو به تنهایی می ­باشد.


اکبر اعظمیان جزی، محمد رضا حافظی، حمید اپرا، هادی عبدی،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: استاتین­ ها و تمرینات ورزشی ممکن است اثرات سودمند مضاعفی بر فرآیند آنژیوژنز متعاقب انفارکتوس میوکارد داشته باشند. بنا بر این، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرین استقامتی، داروی آتورواستاتین و ترکیب آن ها بر تظاهر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در عضله قلبی موش صحرایی نر پس از انفارکتوس تجربی میوکارد انجام شد.  

مواد و روش ­ها: ۴۵ سر موش صحرائی نر(۱۰-۸ هفته ­ای با میانگین وزن ۱۰±۲۳۰ گرم) به ۵ گروه شم، کنترل، تمرین استقامتی، آتورواستاتین و تمرین+آتورواستاتین تقسیم شدند. انفارکتوس میوکارد به وسیله­ تزریق زیرجلدی ایزوپرنالین(mg/kg ۱۵۰) در دو روز متوالی القاء شد. مداخله­ دارویی و تمرین استقامتی ۲ روز پس از انفارکتوس میوکارد شروع و به مدت ۴ هفته تداوم یافت. جهت بررسی تظاهر VEGF از تکنیک رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی استفاده شد. داده­ ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه در سطح P<۰,۰۵ و آزمون تعقیبی شفه تحلیل شدند.

یافته­ های پژوهش: تظاهر VEGF در گروه آتورواستاتین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری کمتر بود(P=۰,۰۰۶). تظاهر VEGF در گروه های ترکیبی(تمرین+آتورواستاتین) و تمرین استقامتی در مقایسه با گروه کنترل معنی دار نبود(به ترتیب: P=۰,۵۳۴ و P=۰,۰۵۵)، اما تظاهر آن در گروه ترکیبی(تمرین+آتورواستاتین) در مقایسه با گروه تمرین­ استقامتی(P=۰,۰۰۲) و گروه آتورواستاتین(P=۰,۰۰۱) به طور معنی داری بیشتر بود.

بحث و نتیجه­ گیری: به نظر می رسد که ترکیب تمرین استقامتی و داروی آتورواستاتین نسبت به تمرین استقامتی تنها و نیز آتورواستاتین تنها اثر نسبتاً مطلوب­ تری بر افزایش تظاهر VEGF و در نتیجه فرآیند آنژیوژنز پس از انفارکتوس میوکارد داشته باشد.


خدیجه ابدال، سمیرا مصطفی زاده، نسترن قربانی، محمدرضا حافظی احمدی،
دوره ۳۰، شماره ۵ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده


مقدمه: نقش E-cadherin و CD۴۴ در توسعه و پیشرفت ضایعات سرطانی و پیش‌سرطانی ثابت‌شده است. به‌نظر می‌رسد که این دو مارکر توانایی بالایی در ارزیابی پیش‌بدخیمی ضایعات لیکن پلان و لکوپلاکیای دهانی داشته باشند؛ بنابراین، مطالعۀ حاضر با هدف ارزیابی و مقایسۀ بیان دو مارکر E-cadherin و CD۴۴ در ضایعات لیکن پلان دهانی و لکوپلاکیای دهانی و اسکواموس سل کارسینومای دهانی انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است که روی ۶۰ بلوک لیکن پلان، لکوپلاکیا و اسکواموس سل کارسینوما صورت گرفت. بلوک‌ها توسط آنتی‌بادی CD۴۴ و E-cadherin رنگ‌آمیزی شدند. داده‌های به‌دست‌آمده از این مطالعه با نرمافزار SPSS vol,۲۲ ارزیابی گردیدند و سطح معنی‌داری ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: تنها ۳۰ درصد از نمونه‌های SCC مارکر CD۴۴ را بیان کردند، درحالی‌که در لکوپلاکیا و لیکن پلان، به‌ترتیب همۀ نمونه‌ها ۴۰ درصد و ۵۰ درصد مارکر CD۴۴ را بروز دادند. میزان بیان مارکر E-cadherin در نمونه‌های SCC در ۴۰ درصد موارد در وسعت رنگ‌پذیری نشان داد، درحالی‌که در لکوپلاکیا و لیکن پلان به‌ترتیب ۶۰ درصد و ۵۰ درصد بود. میان شدت‌پذیری رنگ‌آمیزی CD۴۴ و E-cadherin هم تفاوت معناداری نشان داده نشد (P<۰,۱۶)، درحالی‌که در SCC، ۷۰ درصد موارد شدت بیان ضعیف تا متوسط بود که از نظر آماری، در مقایسه با لیکن پلان و لکوپلاکیا معنادار است (P<۰,۰۰۴).
بحث و نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های به‌دست‌آمده از این تحقیق، به‌نظر می‌رسد میزان شدت بروز CD۴۴ و E-cadherin می‌تواند بیانگر تغییرات دیسپلازی و پیش‌بدخیمی لکوپلاکیا و لیکن پلان دهانی در مقایسه با کارسینوم‌های دهانی باشد.


راضی ناصری فر، مرتضی شمس، سعید فیض بابایی، نسرین رضایی، شهاب فلاحی، محمدرضا حافظی احمدی، مینا مامی زاده، جلیل فیضی، وحید نعمان، ابراهیم فتح الهی، عظیم حسن بیگی، ابراهیم بابااحمدی، محمد حسین ابراهیم پور، حشمت اله علی رحمی، سمیه چمن آرا، یاسمن رشیدی، سحر ضیائی،
دوره ۳۱، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: لیشمانیازیس به عنوان یکی از شش بیماری عفونی مورد تأکید سازمان جهانی بهداشت است. شهرستان های مهران و دهلران در جنوب استان ایلام از کانون های آندمیک لیشمانیازیس جلدی (سالک) در کشور هستند. استان ایلام  با دارا بودن ۴۲۰ کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق در معرض بسیاری از بیماری های زئونوز و گرمسیری از جمله بیماری سالک قرار دارد. لذا پیشگیری، تشخیص اولیه بیماری و درمان از ضروریات می باشد. برنامه ثبت یا (Registry) یک جزء جدا ناپذیر و ضروری سیستم های جامع مراقبت بیماران بوده که از آن می توان به عنوان ابزاری برای نشان دادن سیر بیماری استفاده نمود. این برنامه با تامین داده های لازم به عنوان ابزار مفیدی برای استفاده مدیران در برنامه های مراقبت می باشد. در رجیستری علاوه بر داده های بیماری کلیه اطلاعات مربوط به ریسک فاکتورهای مهم و پیامد بیماران (Follow up) نیز ثبت و جمع آوری می شود.
مواد و روش ها : برنامه ثبت لیشمانیوز جلدی (سالک) در مناطق اندمیک استان ایلام با هدف مقایسه روش های صحیح تشخیص این بیماری با روش رایج تشخیص (میکروسکوپی) و تعیین میزان خطاهای انجام شده توسط کارشناسان آزمایشگاه در قالب یک مطالعه مقطعی از اردیبهشت ۱۳۹۸ لغایت شهریور ۱۴۰۰ می باشد.
یافته های پژوهش: با استفاده از روش های مولکولی (PCR) از مجموع ۱۰ درصد کل لام های مثبت دریافتی از دو شهرستان دهلران و مهران حدود ۵ درصد مثبت کاذب و از کل لام های منفی ارسالی ، ۲۸% منفی کاذب تشخیص داده شد. لازم به ذکر اینکه زمان اجرای برنامه ثبت سالک در استان ایلام همزمان با اپیدمی بیماری کرونا بود.
بحث و نتیجه گیری:  با توجه به یافته های این مطالعه و اهمیت بیماری به دلیل آندمیک بودن آن در بخش جنوبی استان ایلام، وجود آمار صعودی میزان شیوع بیماری سالک در سال های گذشته، همزمانی تردد زائرین اربعین حسینی با دوره انتقال بیماری، عوارض روحی و جسمی ناشی از بیماری و مهم تر از همه اطمینان از گزارش های ارجاعی کارشناسان مراکز بهداشتی و آزمایشگاهی در خصوص تشخیص عامل بیماری سالک ، نحوه تشخیص و گزارش دهی و حذف جواب های مشکوک، مثبت و منفی کاذب ، پیشنهاد می گردد تا نسبت به راه انداری مرکز تشخیص جامع مولکولی بیماری در استان های کشور  اقدام تا بتوان بیماران را با تشخیص صحیح تا مرحله بهبودی و کامل کردن روند درمان مورد پیگیری قرار داد.

 

نرگس میرانی سرگزی، اکرم حافظی، احمد میرگل، طیبه شمسایی زفرقندی، میلاد خانی، مریم طارق طیب،
دوره ۳۲، شماره ۵ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: استرسهای ناشی از آزار سایبری بر دانشجویان یکی از معضلات جامعۀ امروز است. دانشجویان پزشکی عهدهدار سلامت جسمی افراد جامعه در آینده هستند؛ درنتیجه، توجه به سلامت روانی آنان اهمیت بالایی دارد؛ بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر تأثیر آموزش راهبردهای پردازش هیجان‌مدار بر استرس ادراک‌شدۀ دانشجویان پزشکی آزاردیدۀ سایبری بود.
مواد و روش­ها: تحقیق حاضر از نوع نیمهآزمایشی است که در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، روی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. تعداد ۳۰ نفر از دانشجویان پزشکی آسیب‌دیدۀ سایبری که استرس ادراک‌شده داشتند، با روش نمونه‌‌گیری هدفمند انتخاب و به‌طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل، تقسیم گردیدند. دستورالعمل جلسات آموزش پردازش هیجان‌مدار طی ۹ جلسه، هر جلسه ۱ ساعت به‌صورت مجازی و همزمان از طریق نرم‌افزار اسکای روم ارائه شد. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامۀ استرس ادراک‌شدۀ کوهن و همکاران استفاده گردید. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش‌های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنی‌داری ۰۵/۰ استفاده شد.
یافته­ های پژوهش: یافتهها نشان داد که میانگین و انحراف معیار نمرات استرس ادراک‌شدۀ در میان دانشجویان پزشکی آزاردیدۀ سایبری در پسآزمون گروه‌های آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش‌یافته است (P=۰,۰۰۳)؛ همچنین میانگین گروه کنترل در پس‌آزمون کاهش چندانی نداشت، بلکه میانگین پس‌آزمون گروه کنترل (۸۷۵۰/۳۵) دانشجویان علوم پزشکی مشهد نیز افزایش نشان داد. کمترین میانگین متعلق به پس‌آزمون گروه آزمایش (۱۲۵۰/۲۲) است. بر اساس تحلیل کوواریانس انجام‌شده، آموزش راهبردهای پردازش هیجان‌مدار بر استرس ادراک‌شدۀ دانشجویان آزاردیدۀ سایبری علوم پزشکی مشهد تأثیر دارد (P=۰,۰۳۸).
بحث و نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که با استفاده از پردازش هیجان‌مدار، استرس ادراک‌شدۀ ناشی از آزار سایبری کاهش یافت؛ بنابراین، یکی از بهترین رویکردها برای درمان استرس ادراک‌شده در آزاردیدگان سایبری است و درنتیجه، آموزش راهبردهای پردازش هیجان‌مدار باعث تغییر در طرح‌واره‌های هیجانی دانشجویان و سازمان‌دهی افکار آنان می­شود.
 


صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی ایلام Journal of Ilam University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.3 seconds with 36 queries by YEKTAWEB 4701