[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: درباره نشريه :: صفحه اصلي :: آخرين شماره :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
نمایه ها::
برای نویسندگان::
هزینه چاپ::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
سیاست های نشریه ::
بیانیه اخلاقی::
ثبت شکایت::
::
Citation Indices from GS

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations68513487
h-index2819
i10-index19877
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
ثبت شده در

AWT IMAGE

AWT IMAGE

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۵ نتیجه برای جمشیدی

کیومرث جمشیدی، هادی پیمان، ایرج پاکزاد، علی دل پیشه،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: سل به عنوان یکی از معضلات پزشکی-اجتماعی بیش از یک سوم مردم دنیا را آلوده نموده است. فقر، بیماری های تضعیف کننده سیستم ایمنی و ایدز از مهم ترین عوامل موثر بر بروز سل هستند. این مطالعه اپیدمیولوژیک با هدف بررسی روند و عوامل موثر در شیوع سل در استان ایلام طی سال های ۱۳۸۶-۱۳۸۲ صورت گرفته است. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی-مقطعی بوده و داده های آن با استفاده از چک لیست از پرونده بیمارانی که در مراکز بهداشتی درمانی استان ایلام طی ســال های مذکور تحت درمان قرار گرفته بودند، استخراج شد. داده های گردآوری شده با نرم افزارهای i‏nfo -Epi و SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش: شیوع بیماری سل در استان ایلام طی ۵ سال گذشته منتهی به ۱۳۸۶ از یک روند افزایشی معنی دار برخوردار بوده است(P<۰/۰۴) از مجموع ۲۱۳ فرد مسلول در طی این دوره ۵ ساله، ۱۱۷ نفر(۵/۵۴ درصد) زن و بیشترین مبتلایان در محدوده ی سنی بیشتر از ۶۵ سال قرار داشتند. در مجموع ۱۷۲ نفر(۸/۸۰ درصد) مبتلا به سل ریوی و ۴۱ نفر(۲/۱۹ درصد) به سل خارج ریوی مبتلا بودند. نسبت ابتلای زنان به مردان به سل خارج ریوی ۲ برابر(OR=۲,۱, ۹۵ CI, ۱.۵۶-۳.۸۵) و میزان عود سل در زنان ۵/۲ برابر مردان بود(P<۰.۰۱). بیشترین و کمترین فراوانی افراد مبتلا به ترتیب مربوط به شهرستان های ایلام و ایوان و سال های ۸۶ و ۸۴ بوده است. بحث و نتیجه گیری: با توجه به روند افزایشی سالانه و نیز افزایش میزان عود سل در زنان نسبت به مردان و در بین سالمندان نسبت به سایر گروه های سنی، توصیه می شود در برنامه های آموزش بهداشت و غربالگری بیماری سل به این گروه های پرخطر توجه ویژه ای مبذول گردد.
خانم ناجحه باقری ، خانم صدیقه امیر علی اکبری، دکتر کورش سایه میری، دکتر محمد فصیحی دستجردی، نسرین جمشیدیان،
دوره ۲۱، شماره ۵ - ( مهر ماه ۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده: مقدمه:پره‌اکلامپسی یکی از علل اصلی مرگ و میر مادران می‌باشد. از جمله عوامل خطرساز ابتلا به پره‌اکلامپسی عفونت‌ها،مخصوصا عفونت هلیکوباکترپیلوری می‌باشد. هدف از این مطالعه مقایسه‌ی سطح IgG پلاسما علیه هلیکوباکترپیلوری در زنان پره‌اکلامپتیک و زنانباردار سالم بود. مواد و روش‌ها: نوع مطالعه مورد- شاهدی بود به این صورت که ۶۴ زن باردار مبتلا به پره‌اکلامپسی به عنوان گروه مورد و ۶۴ زن باردار سالم که از نظر سن همسان شده بودند به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. سرم مثبت علیه هلیکوباکتر به روش الیزا در هر دو گروه سنجیده شد . داده ها با استفاده از آزمون کای اسکور ، T-test ، رگرسیون لجستیک ومنحنی ROC آنالیز شدند. یافته های پژوهش: هر چند میزان سرم مثبت IgG علیه هلیکوباکتر در زنان مبتلا به پره‌اکلامپسی بالاتر از گروه مورد بود اما این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار نبود( فاصله اطمینان ۹۵ درصدی ۰/۸۸۰ تا ۳/۶۵۴ ، OR=۱,۷۹ ). بین وزن مادر و مصرف داروهای ضد فشار خون با پره اکلامپسی رابطه معنی داری وجود داشت(P<۰.۰۰۰) .منحنی راک (ROC) نشان داد که استفاده از IgG جهت تشخیص پره‌اکلامپسی دارای دقت ۶۵% می‌باشد. بحث ونتیجه‌گیری: سطح مثبت IgG دلیلی بر ارتباط هلیکو باکتر پیلوری با پره‌اکلامپسی نمی‌باشد. به هر حال مطالعات تجربی و بالینی و استفاده از نوع دیگر مطالعات و حجم بیشتر نمونه جهت تشخیص این ارتباط مورد نیاز است. لغات کلیدی: هلیکوباکتر پیلوری، پره اکلامپسی، عفونت.
احسان فاضلی، فرهاد وفایی، بابک جمشیدی نوید،
دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: در عصر کنونی، هر واحد سازمانی به منظور آگاهی از میزان مطلوبیت و کیفیت فعالیت‌ های خود نیاز مبرم به نظام ارزیابی دارد. فقدان وجود نظام ارزیابی یکی از علائم بیماری های سازمان تلقی می گردد که پیامد آن کهولت و نهایتاً مرگ سازمان است. کوشش های اقتصادی انسان همواره معطوف بر آن بوده که حداکثر نتیجه را با کمترین امکانات و عوامل موجود به دست آورد، این تمایل را می توان دست یابی به کارایی بالاتر نامید.
مواد و روش ها: در این تحقیق داده های ۹ بیمارستان دولتی استان ایلام از روش تحلیل پوششی داده ها( (DEAبر اساس مدل مختلف CCR با دو سناریو در طی سال های ۱۳۹۰-۱۳۸۸ با استفاده از نرم افزار DEA solver مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نهاده ها یعنی تعداد پزشکان، کادر پرسنلی و تخت فعال و ستانده یعنی خدمات کلینیکی، خدمات پاراکلینیکی، خدمات سرپایی، تخت فعال، روز بستری، اشغال تخت روز و خدمات سرپایی برای بررسی استفاده گردید. یافته های پژوهش: نتایج این پژوهش نشان داد که بیشترین میزان کارایی فنی کل و مقیاس در مدت مطالعه مربوط به سال های ۹۰، ۸۹، ۸۸ با استفاده از سناریوی ب، خروجی محور بوده است. در اکثر سال های مورد نظر ۴۰ درصد بیمارستان های مورد مطالعه از لحاظ فنی و مقیاس کارا بوده در حالی که در ۶۰ درصد بقیه مراکز میزانی از ناکارایی فنی و مقیاس در آن ها مشهود است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از آن است که مراکز درمانی منتخب به صورت کارا فعالیت نکرده اند و ظرفیت ارتقای کارایی فنی تا حدود ۱۳ درصد و ظرفیت کارایی مقیاس به میزان ۱۰ درصد بدون هیچ گونه افزایشی در هزینه ها و بکارگیری همان میزان از نهاده ها وجود داشت. .

سمانه مظفری، محمد تقی قانعیان، محبوبه دهواری، بهزاد جمشیدی،
دوره ۲۳، شماره ۷ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: رنگ ­های نساجی از عمده ترین ترکیبات آلی هستند که با ورود به فاضلاب ­های صنعتی، مشکلات زیست محیطی متعددی را به همراه خواهند داشت. لذا حذف این آلاینده ­ها از فاضلاب ­ها، حائز اهمیت است. در این مطالعه، کارایی پودر گیاه نی در حذف رنگ راکتیو آبی ۱۹ از فاضلاب سنتتیک نساجی مورد بررسی قرار گرفته است.

مواد و روش ­ها: این تحقیق یک مطالعه تجربی است. جاذب مورد نظر در شرایط آزمایشگاهی تهیه و توسط الک­ های استاندارد ASTM مش ۶۰ و ۱۰۰ دانه­ بندی شد. در این تحقیق، فاضلاب مصنوعی با دو غلظت مختلف رنگ راکتیو آبی ۱۹ (mg/l ۲۵ و ۵۰) تهیه شد. اثر عواملی از قبیل pH­ (۱۱- ۳)، مقدار جاذب(۸/۰- ۲/۰گرم در لیتر) و زمان تماس(۱۲۰– ۱۵ دقیقه و ۲۴ ساعت) بر فرآیند جذب مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به فاکتورهای مورد بررسی، در مجموع ۳۰۰ نمونه مورد آنالیز قرار گرفت. جهت انجام آزمایشات از ارلن­ های ۲۵۰ میلی ­لیتری به عنوان راکتور ناپیوسته استفاده شد. سنجش غلظت رنگ باقی مانده در نمونه­ ها با استفاده از اسپکتروفتومتر UV/Visible و در طول موج nm ۵۹۲ انجام شد. پتانسیل جذب جاذب مورد استفاده در مطالعه با مدل­ های جذب لانگمیر، فروندلیچ و تمکین بررسی شد. به علاوه، سینتیک ­های جذب درجه یک کاذب و درجه دو کاذب نیز جهت ارزیابی الگوی جذب رنگ، مورد بررسی قرار گرفت.

یافته­ های پژوهش: نتایج آزمایش بیانگر بالاترین راندمان حذف رنگ در pH برابر با ۳ بود. مطابق با نتایج به دست آمده، بیشترین میزان حذف در ۶۰ دقیقه اول آزمایش به دست آمده است. با افزایش غلظت اولیه رنگ، راندمان حذف کاهش یافته است. نتایج به دست آمده نشان داد که با افزایش مقدار جاذب از ۴/۰ به ۸/۰ ­گرم در ۱۰۰ میلی ­لیتر، راندمان حذف تغییر چندانی ندارد به طوری ­که برای غلظت ­های ۲۵ و ۵۰ میلی­ گرم در لیتر، راندمان حذف به ترتیب از ۱۲/۹۳ درصد به ۴۱/۹۵ درصد و از ۸۳/۹۰ درصد به ۹۶/۹۳ درصد افزایش یافته است. ایزوترم جذب رنگ با استفاده از پودر گیاه نی از مدل ایزوترمی لانگمیر پیروی می کند. بررسی سینتیک جذب نشان ­دهنده تطابق بهتر داده ­ها با سینتیک درجه دو کاذب بوده است.

بحث و نتیجه­ گیری: نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر بیانگر مناسب و موثر بودن پودر گیاه نی(در شرایط بهینه آزمایش از نظر pH، مقدار جاذب و زمان تماس) به عنوان جاذب طبیعی در حذف رنگ یود.


سمیه مؤمنی، امیرحسین براتی، امیر لطافت کار، علی اشرف جمشیدی، فریبرز هوانلو،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: فراخوانی مناسب عضلات اندام تحتانی نقش قابل توجهی در ایجاد ثبات مفصلی بر عهده دارد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شش هفته تمرینات پلایومتریک بر عملکرد و میزان فعالیت فیدفورواردی عضلات ساق پای زنان فعال دارای بی ثباتی عملکردی مچ پا در فرود تک پا می­باشد.

مواد و روش ها: ۳۰ زن فعال دارای بی ثباتی عملکردی مچ پا در این تحقیق نیمه تجربی شرکت نمودند. شش هفته پروتکل تمرینات پلایومتریک پی ین هانگ (طی ۱۸ جلسه) بر روی گروه تمرینی انجام گرفت. جهت ارزیابی عملکرد از آزمون های عملکردی (لترال هاپ و مالتیپل هاپ) استفاده شد. فعالیت الکتریکی عضلات پرونئوس لانگوس، تیبیالیس آنتریور و گاستروکنمیوس داخلی در فرود تک پا در پیش آزمون و پس از شش هفته تمرین جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در میزان معنی­داری کمتر از ۰۵/۰ و با استفاده از نرم­افزار SPSS نسخه ۲۰ انجام شد.

یافته های پژوهش: نتایج نشان داد پس از شش هفته تمرینات پلایومتریک، زمان انجام مالتیپل هاپ به طور معنی داری کاهش یافت و مسافت لترال هاپ دارای افزایش معنی دار بود. افزایش معنی داری در میزان فعالیت فیدفورواردی عضلات پرونئوس لانگوس و گاستروکنمیوس داخلی گروه تمرینی ایجاد شد (۰۵/۰p)، اما تغییر در میزان فعالیت فیدفورواردی عضلات تیبیالیس آنتریور مشاهده نشد(۰۵/۰<p).

بحث و نتیجه گیری: تمرینات پلایومتریک با تغییر در میزان فعالیت فیدفورواردی عضلات پرونئوس لانگوس و گاستروکنمیوس داخلی افراد با بی ثباتی عملکردی مچ پا، عملکرد اندام تحتانی را بهبود می بخشد و بهتر است در برنامه های توانبخشی افراد با بی ثباتی عملکردی مچ پا گنجانده شود.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی ایلام Journal of Ilam University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.27 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4690